اما گاهي در پروسه تربيتي، ناخواسته خطاهايي رخ ميدهد كه مسير تربيتي كودك دچار چالش ميشود. آيا شما اين چالههاي تربيتي را ميشناسيد؟ برخي از اشتباهات شايعي كه اتفاق ميافتند، آنقدر همهگير هستند كه فرد گمان نميكند در آستانه سقوط در يك چاله تربيتي است. چالهها را بايد قبل از رسيدن به آنها شناخت و براي پشت سر گذاشتنشان برنامهريزي كرد. براي شناخت اشتباهات و چالههاي تربيتي با ما همراه باشيد.
- يكنواخت و محكم باشيد
از همان ابتدا بايد حواستان به اين نكته باشد كه تغيير رفتار شما در شرايط مشابه، يكي از چالههاي تربيتي است. رفتار متزلزل و عوضشدن دائمي نظر شما، كودك را دچار گيجي و بياعتمادي نسبت به شما ميكند. يك روز آنقدر افراطي سختگير نباشيد كه مجبور شويد براي جبران سختگيريتان، فردا تبديل به فردي بسيار سهلگير شويد. تعادل در تمام امور توصيه شده است، تربيت هم يكي از آن موقعيتهايي است كه نياز مبرمي به تعادل و يكنواختي دارد.
- بگو مگو نكنيد
برو، نرو، بكن، نكن، بخور، نخور و بگو مگوها يكي ديگر از تلههاي بسيار مهم تربيتي است. سعي كنيد هرگز در چاله يكي به دو كردن با كودك نيفتيد. با اين كار كودكتان را لجباز بارخواهيد آورد. بهخودتان يادآوري كنيد كه كودك شما اگر لجبازي ميكند، بهانه ميگيرد و به سراغ كارها و وسايل خطرناك ميرود، تحتتأثير غرايزش است و تفكر چنداني پشت كارهايش نيست و قصد آزار دادن شما را ندارد. به اين ترتيب، ميتوانيد آرامش خودتان را حفظ كنيد. حتي اگر نوجواني داريد كه با قصد قبلي، دست به آزار دادن و لجبازي كردن با شما ميزند باز هم بگو مگو كردن شيوه درستي نيست. آرام باشيد و سعي كنيد از راه محبت مادرانه و پدرانه مسائل را حل كنيد.
- تشويق را تبديل به رشوه نكنيد
تشويق يكي از اولويتهاي تربيتي است. همه ميدانيم كه رفتار خوب كودك با تشويق ثبات پيدا ميكند. همينطور ميدانيم كه تشويق انواعي دارد كه يكي از آنها تشويق مادي است اما بايد تعادل، تنوع و تناسب را در تشويق كردن رعايت كنيد. حواستان باشد آنقدر كودك را با تشويقهاي مادي تحريك نكنيد كه او تبديل به يك رشوهگير كوچك و خانگي شود؛ «اگر صبحانهات را كامل بخوري هزار تومن هديه ميگيري»، «اگر اتاقت را مرتب كني بهت بستني ميدهم»، «اگر بيست بگيري به شهربازي ميرويم»، «اگر رتبه اول شوي، برايت تبلت ميخرم»، «اگر نمازت را كامل و سر وقت بخواني، دوچرخه مورد علاقهات را هديه خواهي گرفت» و... . تشويقهاي متفاوت را امتحان كنيد. يك آفرين كوچك، سر زدن به پدر بزرگ و مادربزرگ، پارك رفتن، بستنيخوردن، ترتيبدادن يك مسابقه فوتبال خانوادگي، رفتن به مسجد يا نمازجمعه، برگزاري يك مسابقه در جمع خانواده و... همه و همه ميتوانند نقش مشوق داشته باشند بيآنكه آن را تبديل به رشوه كنيد. همچنين تشويق بايد متناسب با كار خوب باشد. براي يك كار كوچك، جايزه بزرگ ندهيد.
- قاطي نشويد
«مادر پوريا روي صندليهاي ويژه والدين باشگاه نشسته و مشغول تماشاي حركات ژيمناستيك پسرش است. پوريا با دوستش درگير ميشود و از روي تشك مادرش را با صداي بلند فرا ميخواند كه «مامان ببين كيان مرا هل ميدهد» مادر پوريا فوري از جا ميپرد و براي حقخواهي فرزندش اقدام ميكند.براي يك مسئله كوچك نزديك است كار به تنبيه بدني كيان هم برسد.» اين حمايت هميشگي و قاطيشدن در بازيها و دعواهاي كودكانه بسيار خطرناك است؛ هم براي كودك و هم براي والدينش. تا جايي كه خطر و آسيب جسمي در كار نيست و اوضاع در حد يك دعواي كودكانه است خودتان را قاطي نكنيد. دعواهاي كودكانه يك امر طبيعي است كه براي خودشان موضوعي حلشدني و معمولي است. خواهيد ديد كه قبل از سر رسيدن 5 دقيقه دوباره با هم رفيق شده و بازي ميكنند. اما اگر هميشه خودتان را قاطي دعوا كردهايد بدانيد كه كودكي لوس تربيت ميكنيد كه روابط اجتماعي ضعيفي دارد و نميتواند از حقش دفاع كند و هميشه چشماش به حمايت شماست.
- بگذاريد مدرسه كار خودش را بكند
برخي از والدين تنها روز اول مدرسه، معلمهاي مدرسه فرزندشان را ميبينند و دفعات بعدي بايد با اصرار و دعوت و تحت جلسه باشد، برخي ديگر اما آنقدر به مدرسه سركشي ميكنند كه همهچيز از كنترل و تعادل خارج ميشود. بگذاريد مدرسه و معلم كار خودشان را بكنند. اگر كودكي مشق نمينويسد يكي از راهكارها اين است كه بگذاريد با عواقب كارش روبهرو شود. بگذاريد معلم با كودكتان بابت مشق ننوشتناش صحبت كند. اگر با همكلاسياش دعواهاي كودكانه دارد، لازم نيست هر روز براي رفع اختلاف، كل فاميل و خانواده را بسيج كنيد به مدرسه بروند. تنها با يك «آخ» كه از كودك ميشنويد مانع مدرسه رفتناش نشده و او را در تخت نگه نداريد.
- از حرفتان برنگرديد
اگر درست و حسابي فكر كردهايد و ميدانيد كه در اين موقعيت بايد كودكتان از تصميم شما پيروي كند، قاطع باشيد. متزلزل نبوده و نظرتان را عوض نكنيد. اين وضعيت شامل قولهايي كه ميدهيد هم ميشود، بدقولي نكنيد. اين قول ميتواند قول شهربازي باشد، يا يك تنبيه فوري. اگر در اجراي حرفها و عمل به قولهايتان متزلزل باشيد كودك اعتمادش را نسبت به قاطعيت شما از دست ميدهد.
- وعده تنبيه ندهيد
«اگر يكبار ديگر خواهرت را اذيت كني به پدرت ميگويم»، «اگر دوستات را كتك بزني ديگر به پارك نميآييم»؛ وعده تنبيه ندهيد. تنبيه را اجرا كنيد. بچهها باهوشتر از آنند كه ندانند تا وقت آمدن پدر چطور شما را راضي كنند. پس از مدتي كوتاه «به پدرت ميگويم» تبديل به يك جمله بيتأثير ميشود كه هيچ كارايياي ندارد. وقتي به او ميگوييد ديگر به پارك نميآييم، او با خودش فكر ميكند تا دفعه بعد هنوز براي كتك زدن وقت هست. به جاي اين جملات ميتوانيد بگوييد: «اگر دوستات را كتك بزني همين الان از پارك ميرويم»، «اگر خواهرت را اذيت كني، نميتواني كارتن ببيني». تنبيه بايد كم اما در صورت لزوم، نقد باشد، وعده نسيه ندهيد.
- صرفهجويي در فعلهاي منفي
دوست نداريد كودكتان خانه و زندگي ميزبان را منهدم كند، نگرانيد كه دستش را به بخاري بزند و بسوزد، دلتان شور ميزند كه كابل برق را گاز بزند. نميخواهيد هر جا كه ميرويد از شيطنتهاي بيحد فرزندتان پچ پچ بشنويد. حق با شماست. اما راهكارش بهكاربردن دائمي فعلهاي منفي و نهيكردن نيست. نكن، نرو، نزن، نخور و... . اين وظيفه شماست كه به جاي كاربرد اين حجم از امر و نهي و فعلهاي منفي، راهكار ديگري پيدا كنيد. ميتوانيد كابل برق را بدون گفتن نكن از دستش بگيريد و بهكار ديگري مشغولش كنيد. ميتوانيد اجازه دهيد گرماي بخاري را تا قبل از سوختن تجربه كند و خودش بفهمد كه بخاري بسيار داغ است. تا زير 7 سال نهيكردن و نه گفتن هيچ دردي را دوا نميكند بايد بگذاريد كودك تجربه كند؛ البته تجربههاي تحت كنترل و كمخطر.
- اقتصاددان نميشود
گمان نكنيد كه اگر كودكتان را در جريان تمام مشكلات اقتصادي خانه بگذاريد، او را يك اقتصاددان بارآوردهايد. بهتر است كودك را با «نداريم» و «نميتوانيم» نترسانيد. بچهها توانايي تجزيه و تحليل موقعيت مالي ما را ندارند، بنابراين شرح بدبختي و نداري جلوي كودك او را نگران و مضطرب كرده و ترس را در او مينشاند. بهتر است به جاي صحبت از نداري، مديريت مالي صحيح را از 4سالگي به او آموزش دهيد.
- لولو ميخورتت
«بالاخره بايد از يكي حساب ببره»، « بايد از يه چيزي بترسه» ،«اين بچه پس چطوري بخوابه»؛ برخي از والدين و بزرگترها گمان ميكنند بچهشان را بايد از يك موقعيت و يا موجودي بترسانند تا اموراتشان بهتر پيش برود. البته گاهي هم كارها با اين روش پيش ميرود اما اثرات مخربي دارد. موقعيت و موجودي ترسناك را به دروغ براي كودكتان ترسيم نكنيد، «اگر همين الان گريه رو تموم نكني، آقاي پليس ميبرتت زندان»، «دزدها منتظرند كه بچههايي كه صبحانه نميخورند را بدزدند» و... . خيلي زود او متوجه دروغهاي نهچندان مصلحتي شما ميشود و انتقام ترسهايش را از شما ميگيرد. البته قبل از آن، بدانيد كه از كودكتان موجودي ترسو و بياعتمادبه نفس ساختهايد. بهتر است به جاي ترساندن و ترسيم فضاها و موقعيتها و موجودات دروغين و ترسناك، صادقانه با او راجع به شرايط صحبت كنيد.
نظر شما