این سؤالی است که بارها از او پرسیده و در ادامه آن وسائلش را بازبینی کرده و مثل همیشه دیدهام که راست میگوید،چیز زیادی همراه ندارد؛کتاب و دفتر علوم، کتاب و دفتراجتماعی، کتابهای بخوانیم و بنویسیم، دفتر مشق، کتاب و دفتر ریاضی و کتاب کمک درسی (که طی سالهای اخیر جزء کتب ضروری به حساب میآید)، به اضافه دفتر یادداشت و جامدادی و لیوان و تغذیه ... و با یک آه و نگاهی رقت بار او را بدرقه کردهام.
مادران دانشآموزان که طی سالهای تحصیلی، هر روز کیفهای سنگین را – که گاهی وزنشان به 7 یا 8 کیلو میرسد- با دو بند باریک بر شانههای نحیف فرزندان خود آویزان میکنند، خوب میدانند چه میگویم.
هر سال هم شاهد چند مقاله و سخنرانی و شکایت و اعتراض در روزنامه، مجله و تلویزیون هستیم که از عدم توازن اندام دانشآموزان و فشاری که کیفهای چند کیلویی بر ستون فقرات و دستهای ایشان وارد میآورند، میگویند، اما راه حل؟!هنوز هیچ...
ابتکار برخی تولیدکنندهها در ساخت کیفهای چرخدار هم راه به جایی نمیبرد چرا که اکثر دانشآموزان آپارتماننشین هستند و همه آپارتمانها آسانسور ندارند.
از آن گذشته مدارس پلهدار هم کم نیستند و نیز تعداد کمی از دانشآموزان فاصله بین مدرسه تا خانه را پیاده طی میکنند... پس باز هم فرزندان ما میمانند و کشاندن کولهبارهای سنگین هنگام بالا و پایین رفتن از روی پلهها یا هنگام سوار و پیاده شدن از سرویسها،... .
مشکل دیگر این کیفهای حجیم و سنگین، محل قرار گرفتن آنها در کلاس است: شکل نیمکتهای مدرسه طوری طراحی شده که دانشآموز محل مناسبی برای قرار دادن کیف خود ندارد، ضخامت و حجم کیفها چند برابر جا کتابی زیر نیمکتهاست، از این رو بچهها یا کیفها را در محل نشستن خود- روی نیمکت میگذارند که هم جایشان تنگ میشود و هم اینکه با تکیه دادن افراد، کیفها مدام از فاصله خالی بین2نیمکت لیز خورده و به زیر پای دانشآموزان نیمکت پشتی میافتند یا کیفها را روی زمین میگذارند، این کار نیز رفت و آمد ایشان بین ردیفهای نیمکتها را دشوار میسازد و نیز آلودگی زمین با کیف بچهها به منازل برده میشود.
تصور میکنم که مطرح کردن پیشنهادی برای حل این مشکل خالی از لطف نباشد:
هر عنوان کتاب درسی شامل چند بخش است مثلاً کتاب علوم مقطع پنجم ابتدایی شامل 11 درس است، تقریباً در هر ماه 2 الی 3 درس از این کتاب تدریس میشود، اما دانشآموز موظف است هر بار که درس علوم را در برنامه روزانه خود دارد این کتاب را همراه ببرد. در واقع هر بار که او این کتاب را با خود میبرد تنها با چند برگ آن سروکار دارد و حمل بیش از 90 درصد این اوراق غیرضروری است.
این مطالب در مورد سایر کتب درسی نیز صدق میکند... آیا نمیشود شکل چاپ کردن کتب درسی به گونهای دیگر باشد؟و به جای چاپ کردن کتابهایی با عناوین علوم، ریاضیات، بخوانیم و ... مجموع مطالب درسی یک سال تحصیلی را در 4 یا 5 کتاب گنجاند؟
به این ترتیب که کتاب اول شامل مطالب درسیای باشد که دانشآموز طی 2 ماه اول سال تحصیلی- مهر و آبان- ملزم به مطالعه آن است؛ مثلاً 7 درس فارسی، 5 درس ریاضی، 3درس علوم و ... کتاب دوم مطالب درسی ماههای آذر و دی را در برگیرد و...
در این صورت دانشآموز میتواند همواره به جای چند کتاب، یک کتاب را همراه داشته باشد، البته می توان به دانشآموزان آموخت که دفاتر تمرین و پرسش و پاسخ خود را نیز به همین شکل تنظیم کنند و به جای چند دفتر نیز، یک دفتر را با خود حمل کنند، نظر شما چیست؟