يا حتي نياز به قضاوت و نتيجهگيري پيدا كردهايد؟ براي همه ما چنين شرايطي پيش آمده است. از انتخابهاي سرنوشتساز و اساسي گرفته تا برگزيدنهاي كوچك روزانه. بسيار هم پيش ميآيد كه در گذر زمان و پس از روشن شدن ابعاد مختلف يك موضوع، از انتخابي كه كردهايم پشيمان و دلزده شويم. متأسفانه يا خوشبختانه بخش بزرگي از اشتباهات ما ريشه در ضعف تفكر انتقاديمان دارد. تفكر نقادانه يا انتقادي هميشه ميتواند در عرصههاي مختلف براي ما راهگشا و نجاتبخش باشد؛ خصوصا اين روزها، يعني در پيچيدگيهاي معاصر و در هجوم انواع وسايل ارتباط جمعي كه همگي سعي در دستكاري تفكر مخاطب و تحتتأثير قرار دادن آن دارند، يافتن راه صحيح و تشخيص بهترينها، كاري است مشكل و نيازمند داشتن انديشهاي استوار و قوي. انديشه استوار هم مستلزم توانايي تفكر است.
- در مارپيچ سكوت گم نشويد
«مارپيچ سكوت» نام يك نظريه ارتباطاتي است كه ميگويد: رسانهها در دنياي امروزي آنقدر قدرت دارند كه ميتوانند يك موضوع را بهعنوان نظر غالب جامعه نشان دهند. اگر شما با آن موضوع مخالف باشيد، اين وضعيت ممكن است شما را وادار به سكوت كند؛ سكوتي از سر خجالت يا نگراني از رانده شدن از جمع. به اين ترتيب، آن موضوع بيش از پيش قدرت مييابد؛ يعني اين رسانهها هستند كه تعيين ميكنند چه عقايدي در جامعه مسلط باشد. در چنين شرايطي، افراد يا اين نظريات را ميپذيرند و آنها را باور ميكنند و يا سكوت كرده و منزوي ميشوند. در اين مارپيچ سكوت، افراد نظر صحيح خود را كتمان كرده و آنرا بروز نميدهند. تفكر انتقادي به ما اين قدرت را ميدهد كه تحتتأثير جادوي رسانهها قرار نگيريم و گرفتار اين سكوت نشويم. براي اين كار، لازم است اين ويژگيها را داشته باشيم.
- فعال باشيم
فعال بودن در مقابل منفعل بودن است؛ يعني نگذاريم ديگران براي ما تصميم بگيرند و انتخاب كنند؛ از مقابل هر اتفاقي به سادگي گذر نكنيم و نگوييم: «نظر من هم نظر اكثريته». بهجاي اين نوع بيتفاوتي كه به انفعال ميرسد لازم است وارد گود شويم، هدفمان را مشخص كرده و اطلاعات مورد نياز را از منابع مختلف گردآوري كنيم، بپرسيم، بحث و گفتوگو كنيم و با ذهني باز تصميمگيري كرده و مسئوليت تصميممان را بپذيريم.
- چون و چرا كنيم
از پرسيدن نبايد ترسيد. براي اينكه بهنظر و ايده شخصي خودمان برسيم نياز به پرسيدن داريم. حتما هم نبايد سؤالهاي خاص و بزرگ و پيچيده پرسيد. اين سؤالات معمولا با كي؟ كجا؟ چگونه؟ آغاز ميشوند و با توجه به اطلاعات شما و نياز شما به آنها پيچيده و پيچيدهتر ميشوند. ساده پذيرفتن، بدون توجه به منابع و توجيهات، روش انسانهاي منفعل است. هميشه از خودمان بپرسيم آيا اين اطلاعاتي كه به ما رسيده، به اندازه و كافي است؟ آيا قابل اعتماد است؟ آيا اين منابع در گذشته اطلاعات غلطي دادهاند؟ آيا ديگراني كه صاحب اطلاعات درست و قابل اعتماد هستند با آنها موافقند يا مخالف؟
- خوب ببينيد
در هر زمينهاي ايده و نظرات مختلفي وجود دارد كه براي رسيدن به تفكر انتقادي نياز به شنيدن آنها و تحليل و تفسيرشان هست. پس بهتر است خوب ببينيد، خوب بشنويد و خوب مطالعه كنيد. به جاهاي جديد برويد و با افراد جديد ملاقات كنيد.
- زمان بدهيد
بهتر است از عجله دوري كنيد. قرار نيست همه تصميمها را به سرعت بگيريد. كاربرد تفكر انتقادي در پروسه انتخاب و تصميمگيري نياز به زمان معقول دارد. بهخودتان فرصت انديشيدن و بررسي و ارزيابي بدهيد. زمان باعث ميشود كه هيجانات كنار برود و انديشه و تفكر جاي آن را بگيرد. ضمن آنكه آنقدر تعلل و دستدست هم نكنيد كه زمان بگذرد و ديگران برايتان تصميم بگيرند.
- گام به گام تا متفكر شدن
در گذشته تصور بر اين بود كه قدرت تفكر و انديشيدن استعدادي ذاتي است كه عدهاي از آن بهرهمندند و عدهاي ديگر بيبهره. اما در قرن اخير ثابت شده است كه تفكر و قدرت استدلال و انديشه درست، يك مهارت است؛ يعني بيش از آنكه بر استعداد استوار باشد بر آموزش، يادگيري و تمرين استوار است. دستيابي به تفكر نقادانه يا انتقادي مسيري سخت اما شيرين و پر موفقيت دارد. همچنين بايد بدانيد كه تنها دانستن اصول تفكر يا انتقادي الزاما سبب ايجاد اين مهارت نميشود. فردي را تصور كنيد كه همه قوانين و اصول و بايدها و نبايدهاي بازي فوتبال را ميداند اما هنوز يكبار هم پايش به زمين چمن نرسيده است، چنين فردي را نميتوان فوتباليست خوب ناميد. در مورد تفكر انتقادي هم وضع به همين منوال است. دانستن تنها چندان بهكار نميآيد بلكه نياز به تمرين و ممارست و استفاده از دانستهها دارد.
- اطلاعات را جمعآوري كن
تا آنجا كه ميتوانيد اطلاعات مختلف را درباره موضوع مورد نظر جمعآوري كنيد. اين انباشت اطلاعات و دستهبندي آنها، اشراف شما را بر موضوع افزايش ميدهد.
- خوب نگاه كن
لازم است كه خوب نگاه كنيم. نگاه كردن در اينجا بهمعناي توجه كردن است. به دقت به آنچه اتفاق افتاده و اطلاعاتي كه در دست داريد توجه كنيد.
- از زواياي مختلف بررسي كنيد
موضوعي كه قرار است در مورد آن به نتيجه برسيد را از زواياي مختلف مورد بررسي قرار داده و به جوانب مختلف آن بينديشيد.
- ارزشهايتان را تيك بزنيد
اولويتها و ارزشهايي كه برايتان مهم است را يادداشت كنيد روي آنها تمركز كنيد، همچنين نكات منفياي كه وجود دارد را با رنگ قرمز براي خودتان مشخص كنيد.
- چيزي را مبهم باقي نگذاريد
حتما در اين پروسه نكات مبهمي وجود خواهد داشت؛ سؤالاتي كه پاسخشان راه را برايتان روشنتر ميكند، پس بپرسيد و به جواب برسيد. براي رسيدن به جواب يك راه، پرسيدن است. راههاي ديگري هم وجود دارد؛ مثل مطالعه كردن، بررسي پيشينه موضوع و... .
طرح سؤال كنيد، چون و چرا كنيد و چراهاي مختلف را از خودتان و ديگران بپرسيد. چراها سبب استحكام پايههاي فكري شما ميشوند.
- دليل و مدرك بخواهيد
چيزي را بدون دليل و مدرك درست و حسابي قبول نكنيد و سعي نكنيد بيدليل چيزي را رد يا تأييد كنيد.
- تعصب كوركورانه را كنار بگذاريد
تفكر انتقادي همانقدر كه از وابستگي فكري دور است با تعصب و پافشاري بر سر يك امر اشتباه هم بيگانه است. سعي كنيد خودخواهي و تعصب را كنار بگذاريد و اگر درستي امري يا نادرستي تفكر و ذهنيتي برايتان روشن شد آنرا بپذيريد.
- عمل كنيد
وقتي تمام جوانب را بررسي كرده و با دليل و مدرك چيزي را رد يا قبول كرديد، تصميم گرفته و به تصميمتان عمل كنيد. هرچند كه ممكن است گمان كنيد عمل كردن كار سختي نيست اما گاهي عمل به آنچه ميدانيم درست است هم كار چندان راحتي نيست.
- واجبتر از واجب
خداوند انسان را مدام
دعوت به تفكـــر ميكنـد؛ «اينگونه خداوند آياتش را براي شما بيان ميكند شايد انديشه كنيد.» (بقره/ 219و 266)، « قطعا در اينها براي مردمــي كــه ميانديشند آيتي است.» (رعد/ 3 و زمر/ 42 و جاثيه/ 13)،« باشد كه آنها فكر كنند.» (حشر/ 21 و اعراف/ 176) و... اين دعوتهاي مدام به تفكر شايد پيامش اين باشد كه همهچيز آنطور كه به ظاهر ميبينيم نيست، هر پوستهاي، نهاني دارد و حقيقتي، كه ميبايد براي فهم بهتر به آن دست پيدا كرد.
- تفكر انتقادي چيست؟
تفكر انتقادي يعني توانايي تصميمگيري و انتخاب درست، با توجه به شواهد و دلايل و مدارك صحيح. در واقع اين نوع از تفكر به ما اين توانايي را ميدهد كه در مورد ابعاد متفاوت هر چيزي به شكل نقادانه فكر كنيم؛ بدون پيشداوري و تحتتأثير جو و شخصيتهاي ديگر قرار گرفتن. همانگونه كه خداوند ميفرمايد: «آن بندگان كه چون سخن را بشنوند نيكوترين آن را عمل كنند خدا آنها را به لطف خواست خود هدايت فرموده است(سوره زمر آيه 18). در اين شرايط است كه ميتوان وجوه مختلف يك امر را بررسي كرد و شناخت. در واقع تفكر انتقادي همان فانوسي است كه نور خود را بر زواياي تاريك امور مختلف مياندازد و روشنگر راه انتخاب و تصميمگيري درست است.
كسي كه تفكر انتقادي را در خود پرورش نداده است خيلي زود تحتتأثير تبليغات و جو قرار ميگيرد و ظواهر او را ميفريبند و همينها سبب مسموميت ذهني او ميشود. ضعف يا نبود تفكر انتقادي سبب وابستگي فكري ميشود. امامرضا(ع) در همين رابطه ميفرمايند: «آن كس كه بدون بصيرت دست به كاري زند به كسي ماند كه در بيراهه سير كند، هرچند تندتر گام بردارد از راه دورتر ميشود.» بصيرت و ديد روشن نيازمند تفكر انتقادي است.
نظر شما