چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۰
۰ نفر

مرد دو زنه پس از قتل همسر دومش زندگی مخفیانه‌ای در پیش گرفت اما پس از ۲ سال فرار در پایتخت دستگیر شد.

متهم

اين جنايت اسفند سال 92 در شهرستان رشت رخ داد. در آن زمان دختر نوجواني وقتي از مدرسه تعطيل شد و به خانه‌شان برگشت با جسد خونين مادرش روبه‌رو شد و وحشت زده پليس را خبر كرد. تيم جنايي وقتي در محل حاضر شدند خانه را به‌هم ريخته ديدند و اين يعني پيش از جنايت، درگيري رخ داده بود.

چيزي كه در قتلگاه نظر تيم تحقيق را به‌خود جلب كرد وجود دبه‌اي پراز طلا بود كه كمي آن طرف‌تر از جسد ديده مي‌شد. دختر قرباني مي‌گفت كه همه اين طلاها متعلق به مادرش بوده و او معمولا طلا و جواهراتش را در كمدش نگه مي‌داشت. پس اين احتمال وجود داشت كسي كه طلاها را داخل دبه ريخته، عامل جنايت بوده است.

اما اين فرد چه‌كسي بود و چرا طلاها را با خودش نبرده بود؟كارآگاهان در تحقيق از فرزند مقتول دريافتند كه زن جوان و شوهرش از مدت‌ها قبل با هم اختلاف داشتند، پس اين احتمال وجود داشت كه جنايت از سوي شوهر وي صورت گرفته باشد. اين فرضيه وقتي به قطعيت رسيد كه كارآگاهان پي بردند شوهر مقتول به نام مجيد همزمان با جنايت فراري شده است و هيچ‌كس اطلاعي از مخفيگاه وي ندارد. در چنين شرايطي، پرونده جنايت در دادسراي جنايي رشت گشوده شد و تيمي از كارآگاهان جست‌و‌جو براي پيداكردن ردي از متهم را آغاز كردند.

  • پايان 2سال زندگي مخفيانه

حدود 2سال از جنايت گذشته و هنوز ردي از متهم به‌دست نيامده بود تا اينكه اطلاعات مهمي در اختيار پليس قرار گرفت؛ اطلاعاتي كه نشان مي‌داد متهم تحت تعقيب به پايتخت فرار كرده و زندگي مخفيانه‌اي را در پيش گرفته است. همين كافي بود تا مأموران پليس تهران با همكاري پليس رشت وارد عمل شوند و با شناسايي مخفيگاه متهم، او را روز دوشنبه دستگير كنند.

متهم پس از دستگيري به شعبه هشتم دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و وقتي پيش روي قاضي ايلخاني قرار گرفت به قتل همسرش اقرار كرد. او درخصوص جزئيات ماجرا چنين گفت: طاهره (مقتول) همسر دوم من بود و از او 2فرزند داشتم. البته با اجازه همسر اولم با او ازدواج كرده بودم. گاهي به خانه همسر اولم مي‌رفتم و گاهي هم پيش طاهره بودم. در اين مدت سعي كردم چيزي براي هيچ كدام از آنها كم نگذارم. طاهره عاشق طلا بود و من از ابتداي زندگي با او برايش هميشه طلا مي‌خريدم، اما اين اواخر توقعش بالا رفته بود.

از من ماشين مدل بالا و خانه مجلل مي‌خواست. از سويي رابطه‌ام با همسر اولم هم زياد خوب نبود و كمتر به خانه او مي‌رفتم. طاهره هم بدخلقي مي‌كرد و مي‌گفت اگر خواسته‌هايش را عملي نكنم، از من جدا مي‌شود. اين اواخر حتي مرا به خانه هم راه نمي‌داد و بعضي از شب‌ها مجبور بودم در پارك و خيابان بخوابم. اين وضعيت تا چند روز قبل از حادثه ادامه داشت و من هر بار كه از سركار به خانه مي‌رفتم و همسرم مرا راه نمي‌داد بايد سراغ كليدساز محله مان مي‌رفتم.

اگر شانس مي‌آوردم و او مغازه‌اش را تعطيل نكرده بود به خانه ما مي‌آمد تا قفل در را باز كند تا من بتوانم وارد خانه شوم. اما اگر مغازه تعطيل شده بود من ديگر اجازه ورود به خانه‌ام را نداشتم. از اين وضعيت خسته شده بودم تا اينكه ظهر روز حادثه وقتي به خانه آمدم همسرم با يك چاقوي قصابي مرا تهديد كرد و خواست كه بيرون بروم.

با هم درگير شديم و حتي دستانم زخمي شد. من كه عصبي شده بودم، چاقو را از دستش گرفتم و به جانش افتادم. آنقدر عصبي بودم كه اصلا كنترلي بر رفتارم نداشتم. پس از قتل هم همه طلاهايش را داخل دبه ريختم و مي‌خواستم خانه را به همراه طلاهايش به آتش بكشم اما پشيمان شدم و فرار كردم. مرد ميانسال گفت: در اين مدت در شهرهاي مختلف ازجمله مشهد، گرگان، شهرهاي شمالي و... آواره بودم. اين اواخر هم به تهران آمدم و خانه‌اي اجاره كردم اما سرانجام گير افتادم.به گزارش همشهري، هم‌اكنون پرونده با دستور قاضي جنايي، به همراه متهم به شهرستان رشت فرستاده شده است.

کد خبر 323946

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha