هاتف عليمرداني كه مضمون فيلمهايش بيشتر خانوادگي و ملودرام است، در كوچه بينام هم به يك قشر از جامعه با جزئيات دقيق پرداخته و آن را براي تماشاگرش باورپذير كرده است. او در پنجمين تجربه كارگرداني خود در سينما، زواياي مختلف فرهنگي و اجتماعي را به مخاطب نشان ميدهد.
اين فيلم به خوبي پيش ميرود و حتي پايان آنكه تعبير خواب پدر خانواده (فرهاد اصلاني) است، بسيار جالب است. نكتهاي كه در اين ميان به چشم ميخورد، تراكم ارائه اطلاعات به تماشاگر در پايان و جمعبندي ناگهاني فيلم است. كارگردان ميتوانست تماشاگر را در طول فيلم از پايان فيلم به نوعي آگاه و اطلاعات را در طول روايت پخش كند اما ناگهان تماشاگر با يك حجم اطلاعات ريز و درشت روبهرو و فيلم تمام ميشود. البته اين را هم بايد گفت كه بحثي در كليگويي پايان فيلم نيست بلكه كارگردان با اطلاعات ريز ميتوانست مخاطب را براي پايان فيلم آماده كند.
باران كوثري كه سال گذشته براي بازي در كوچه بينام سيمرغ بلورين بهترين بازيگر جشنواره را برد، حضوري مؤثر در طول فيلم دارد و با بازي در نقش دختر سركش خانواده، اين قشر اجتماعي را نشان داده است. ستاره پسياني هم كه او را بيشتر روي صحنه تئاتر ديدهايم، بسيار خوب و باورپذير ظاهر شده است؛ هر چند مشابه همين نقش را در «ورود آقايان ممنوع» رامبد جوان ايفا كرده بود. بازيگران فيلم درست در جاي خود قرار گرفتهاند؛ امير آقايي مثل هميشه نقشهايي تقريبا خشن و تحكمآميز دارد و اصلاني طبق معمول روح نقش را گرفته و در خود هضم كرده است.
كوچه بينام، فيلمي قصهگوست و اينكه گفته ميشود در ژانر اجتماعي قرار گرفته، من موافق نيستم چرا كه در سينماي دنيا اصطلاحي به نام ژانر اجتماعي نداريم بلكه فيلمهاي مرتبط با جامعه و موضوعهاي اجتماعي داريم و اين نوع ژانربندي در سينماي ايران به واسطه تلاشهاي برخي منتقدان اتفاق افتاده است. كوچه بينام نماينده يك قشر از جامعه با مشكلات و معضلات خودشان است و در اصل ميتوان گفت اين فيلم يك ملودرام خانوادگي و يك قصه ايراني است.
- منتقد و روزنامهنگار
نظر شما