اشاره گاردين به موفقيت‌هاي بي‌نظير تيم حرفه‌اي و كاركشته‌ي آلخاندرو گونزالس ايناريتو و مدير ارشد فيلمبرداري او يعني امانوئل لوبزكي است. تيمي كه اورسون ولز فقيد نيز مشابهش را در اختيار داشت و با همكاري آنان و صدالبته بواسطه نبوغ خويش سر به تارك آسمان هنرهفتم سائيد. با اينهمه بنظرم سهم ولز در اعتلاي سينماي جهان غيرقابل تكرار است.
در سه سال اخير امانوئل لوبزكي سه اسكار بهترين فيلمبرداري براي جاذبه ساخته آلفونسو كوران، پرنده باز و بازگشته هردو ساخته ايناريتيو به خانه برده است و خود ايناريتيو نيز دو سال پشت سرهم در اسكار 87 و اسكار 88 بهترين كارگردان شناخته شد.
مفاهيم فيلمنشاختي ايناريتيو بحث كرامت انساني و ظهور و بروز ضعف‌هاي بشري است. رفتار شناختي آثار او نشام مي‌دهد جنگ‌هاي بين نيروهاي خير و شر درون انسان هميشه ادامه دارد اما با اميد به خداوند و تكيه بر استعداد ها و پشتكار مي‌توان به موفقيت رسيد.
با اينهمه بنظر مي‌رسد مقايسه اورسون ولز و ايناريتيو از اين حيث جالب باشد كه اين كارگردان مكزيكي خلف حقيقي ولز باشد. ولزي كه سينماي آمريكا را با ساخته هايش در دهه 40 تكان داد.
ولز با دستیابی به عمق در فرم و محتوا، همشهری کین را ساخت. داستان مدرن او بیش از چند دهه از زمان خود جلوتر بود و تاثیرگذاری آن بر سینمای بعدی ، غیرقابل انکار می نمود. از این رو این فیلم برای همیشه جزو12 فیلم برتر تاریخ سینما جای گرفت.
در یک جمع بندی کلی باید اذعان داشت که سینمای اورسون ولز غنی تر از زمان ارائه خودش بود. با توجه به تکیه او بر عناصر "اندیشه "، "جستجو" و "اخلاق "، آنچه او ساخته است ، جلوه‌گری‌هایی در این باب دارند.
در مقوله‌های فنی سینما نیز ولز سرآمد عصر خود بوده است ؛ حرکتهای دوربین و بازیگر در فیلمهای او چنان قوام و درایتی در ذات داشتند که تماشاگر وجود هر عنصر تصنعی را در فیلم مردود می‌داند. و این همه بیانگر آن است که وی بر نمایشی بودن سینما اصرار دارد و این که زبان سینما، زبانی تصویری است .
او سخت به رسانه بودن سینما معتقد بود؛ رسانه‌ای که می‌تواند نقش تربیتی و آموزشی مهم و فرهنگنامه را نیز ایفا کند. و در آخر این که اورسون ولز در جایی گفته بود، سینما رسانه‌ای دراماتیک است ، پس در جامعه جایگاه خواهد داشت ؛ حتی بیش از ادبیات و این جایگاه باید توسط سینما به بهترین وجه از عناصر اندیشه ، جستجو و اخلاق پر شده باشد.
اما چنانکه گفته شد با همشهری کین بود که موقعیت ولز صددرصد تثبیت گشت.در1942 ، ولز امبرسون های باشکوه )خانواده شکوهمند آمبرسون( را ساخت که موفقیتی عظیم برایش به همراه داشت.
بازگشته ساخته ايناريتيو نيز حقيقتا در باره كرامت انساني و حرص و آز و از سويي ديگر عشق پاك است. فيلمنامه عالي و بازي‌هاي يكدست؛ طراحي صحنه و لوكيشن‌هاي زيباي طبيعت بكر و از سويي فيلمبرداري جادويي امانوئل لوبزكي؛ بازگشته را ديدني و ماندگار خواهد كرد.
اورسون ولز سال 1975
ايناريتيو در مراسم اسكار2016
نظر شما