ماجراي اين جنايت خونين به روز 26آبانماه سال 92بر ميگردد. آن روز مأموران كلانتري 173قيامدشت كه جسد جوان 30سالهاي را در خيابان حصار كشف كرده بودند به تحقيق در اينباره پرداختند. بررسيهاي اوليه نشان ميداد مقتول از افراد سابقه دار منطقه است كه بارها به اتهام سرقت دستگير شده است. با اين حال هيچ ردي از قاتل يا قاتلان وجود نداشت. در چنين شرايطي به دستور رئيس دادگاه بخش خاوران تحقيقات در اينباره به كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران واگذار شد.
در جريان تجسسهاي افسران آگاهي مشخص شد مقتول معمولا با جواني به نام حسن به سرقت ميرفت و با او رابطه نزديكي داشت. از سويي كارآگاهان به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان ميداد حسن روز جنايت نيز همراه مقتول بوده است. از آنجا كه ممكن بود حسن در قتل دوستش دست داشته باشد او در عملياتي ضربتي دستگير شد.
اوگفت كه آن روز همراه مقتول بوده ولي جنايت را شخص ديگري به نام آرش مرتكب شده است. او در توضيح اين حادثه گفت: من و مقتول ساعتي قبل به سرقت رفته بوديم و در پاتوق مان مشغول تقسيم كردن اموال مسروقه بوديم تا اينكه ناگهان آرش سر رسيد و سراغ سهمش را گرفت. اين درحالي بود كه او در سرقت حضور نداشت و سهمي هم به او نميرسيد. به همين دليل آرش با مقتول درگير شد و وقتي درگيري بالا گرفت او چاقو كشيد و ضربهاي به گردن همدستم زد و او را به قتل رساند.با وجود اينكه ابعاد پنهان اين جنايت تا حدودي براي پليس آشكار شده بود اما هيچكس از مخفيگاه قاتل فراري اطلاعي نداشت.
بررسي سوابق وي نشان ميداد او نيز ازجمله افراد سابقه دار است كه تاكنون 8مرتبه به اتهام ارتكاب جرايم مختلف ازجمله سرقت و جرايم مرتبط با موادمخدر دستگير و زنداني شده و زمان وقوع جنايت نيز اعتياد شديدي به شيشه و كراك داشته است. پرونده اين جنايت همچنان روي ميز كارآگاهان بود تا اينكه سرانجام چند روز قبل مأموران به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان ميداد وي در محدوده ميدان مركزي ميوه و تره بار پنهان شده است. به اين ترتيب وي روز چهارشنبه گذشته بعد از ماهها فرار دستگير شد.
سرهنگ آريا حاجي زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ در اينباره گفت: متهم در بازجوييهاي مقدماتي به ارتكاب قتل اعتراف كرد و هماكنون با صدور قرار قانوني در بازداشت به سر ميبرد و تحقيقات از او ادامه دارد.
نظر شما