ورود پسابهاي مختلف از بالادست به داخل شهرها، تجاوز به حريم و بستر رودخانهها، حذف حقابههاي زيستمحيطي، تجاوز به حريم اكولوژيك اطراف رودخانهها و دخل و تصرفاتي از اين دست، منجر به تبديل رودها به عنصري نامطلوب براي شهرها شد. ديري نگذشت كه ساماندهي، رودخانهها را در برخي از شهرها مدفون ساخت يا با انحراف مسير آب در بالادست، شهر و ساكنانش را براي هميشه از دست رودخانه و معضلات آن، نجات داد!
اين نحوه مواجهه با رودخانهها كه بيشتر شبيه پاككردنصورت مسئله بود، چندان دوام نياورد چرا كه پيشرفت و صنعتيشدن شهرها با چالشي جديد در دوران پسامدرنيسم مواجه شد؛ نياز بشر به فضاي زندگي و طبيعت؛ نيازي كه روزبهروز بر اهميت و نقش آن در كيفيت زندگي شهري افزوده شد و بهتدريج با پررنگتر شدن ملاحظات زيستمحيطي، به مطالبهاي عمومي تبديل شد.
تجربه جهاني بهويژه در كشورهاي توسعهيافته، از چرخشي هوشمندانه در سياستهاي مربوط به مهندسي رودخانهها حكايت دارد. در واقع از دهه 1990ميلادي به بعد رويكرد حذف يا ساماندهي رودخانهها به سمت احياي اين آبراههها گام برداشت. از اينجا بود كه مباحث فني و قانوني احياي رودخانهها شكل گرفت و پروژههاي متهورانهاي در اين خصوص، يكي پس از ديگري كليد خورد.
اما در مراكز جمعيتي كشور ما كه همچنان مسير شهري شدن و صنعتي شدن را بدون توجه به ملاحظات توسعه پايدار دنبال ميكنند، الگوهاي منسوخ شدهاي در مواجهه با رودخانهها و ساير عناصر با ارزش شهري دنبال ميشود. تجربه نگارنده، در طرح جامع احياي ساماندهي رودخانهها و قنوات شهر تهران، از يك سو و برخورد موردي با برخي پروژههاي شهري بزرگ در كشور از ديگر سو، اين باور را تقويت ميكند كه اگر مسيري كه كشورهاي توسعه يافته در ربع قرن اخير دنبال كردهاند را به درستي بشناسيم، ميتوانيم با توجه به پتانسيلهاي عظيم زيستمحيطي كشورمان، قطار توسعه شهري را در مدت زماني كوتاه بر ريل مناسبتري قرار دهيم.
تغيير نحوه مواجهه با رودخانهها از ساماندهي به احيا نيازمند تغيير نگرش تمام گروداران (ذينفعان و ذي مدخلان) است. جامعه مهندسي، مديران شهري، دولتمردان و آحاد شهروندان بايد به اين باور برسند كه شهر تنها ساختمان، راه و ماشين نيست و محيط زندگي ما به بستر طبيعي نيز نياز دارد. مرور تجارب موفق دنيا در اين زمينه نشان ميدهد كه مهمترين شرط موفقيت طرحهاي تحولگرايانه شهري، همدلي و مشاركت تمام گروداران است؛ بهعبارت ديگر بايد احياي رودخانهها را به مطالبه عمومي تمامي اقشار جامعه اعم از شهروندان، مديران شهري و جامعه مهندسي تبديل كرد.
- كارشناس مديريت شهري
نظر شما