از اینرو در یک قاعده روشن و به راحتی میتوان با نگاه واقعی به افراد در نهاد جامعه نگریست.
بر اساس فرض بالا بدیهی است هرچه جایگاه و گستره وظایف، اختیارات و انتظارات فرد قابل توجهتر باشد، میزان نفوذ و تاثیر پندار، گفتار و کردارش در میان مخاطبان بیشتر بوده و از آنها با عنوان افراد کاریزما یا دارای جایگاه خاص یاد میکنند.
شاید به این دلیل است که نقل، ثبت و تحلیل و پیگیری آنچه که از این دست افراد در محیط بیرونی جامعه پدید میآید، ضروری و دقت در صحت، روایی و پایایی آنها امری لازم است.
البته جایگاه این افراد خاص در هر جامعه با توجه به میزان نفوذشان متفاوت است. در جامعه ما بر اساس الگوهای مذهبی و قانونی، ولایت فقیه عموماً و ولی فقیه خصوصا از جایگاه منحصر به فردی برخوردار است که حتی از سوی مخالفان این الگو نیز قابل تردید و انکار نیست.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جایگاه رهبری معظم انقلاب، پیوسته کانون عطف توجهات جریانات داخلی و خارجی اعم از همراه و غیر آن بوده و هرگونه موضوعی که به نوعی به این مقام منتسب میشود، حائز اهمیت بسیار است.
از اینجا برگردان سخن، خاصه به همراهان و دوستان دلسوز انقلاب است. جمع دوستان همگی اذعان دارند که پیروزی انقلاب اسلامی از ابتدا با ناملایمات و مصائب فراوانی از درون و برون نظام جمهوری اسلامی همراه شد.
بدون شک در مدیریت و هماهنگی جریانات موافق و حفظ تعادل برخوردها در میان نیروهای انقلاب از یکسو و هوشیاری بخشیدن به مجموعه جامعه و حاکمیت برای برخورد صحیح با جریانات مخالف از سوی دیگر، نقش بیبدیل ولیفقیه به عنوان رکن رکین قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی کاملا آشکار و محسوس است، تا جایی که حتی امروز بسیاری از مسئولین برای یافتن راهکار به منظور مقابله با چالشهای پیش روی خود به رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری مراجعه میکنند (برای نمونه طرح موضوع شبیخون فرهنگی که بیش از ده سال پیش توسط رهبر انقلاب مطرح شد).
حال سؤال اینجاست که با وجود چنین اعترافی که شواهد بسیاری نیز دارد، چرا جامعه به ویژه گروه خواص آن که شامل مسئولین، مدیران، نخبگان، رسانهها و دیگر اقشار تاثیرگذار میشود، در برابر این گنجینه ارزشمند و قابل استفاده خود را به تغافلی زیانبار مبتلا میکنند؟
جالب اینجاست که این گروهها، به اصطلاح خودشان تا مجبور نباشند، به این رکن که قابل اتکا برای تمام نیروهای خودی و موجب لرزش تصمیمگیران غیرخودی است، متوسل نمیشوند. آنچه از جانب مقام ولیفقیه مطرح میشود، پس از طرح در رسانهها به مانند بسیاری از اخبار و حوادث عادی روز، به صفحات آرشیوی تبدیل میشود که البته در مراجعه به آنها کمتر شکی وجود دارد.
پس آیا بهتر این نیست که خواص به ویژه نخبگان و مسئولین خود را موظف بدانند تا رهنمودهای ایشان را به راستی آویزه گوش خود کرده و یادآوری آن را برای خود یک فرض بشمرند؟
با ذکر این مقدمه، به برخی موارد مهم که در سخنان اخیر رهبر نکته سنج انقلاب اسلامی در دیدارهای اخیرشان مطرح شده است، اشاره میشود.
کج سلیقگی برخی دوستان
یکی از نگرانیهای که در چندسال اخیر به شکل روزافزونی رواج یافته است، انتساب سخنان و مواضعی خاص به مقام ولی فقیه است.
در صورتی که معظم له بارها و از جمله هفته گذشته در دیدار با دانشجویان تاکید کردند که اگر به دلایلی از جمله آگاه شدن دشمن، مصلحت نباشد که سخنی بیان شود، طبعاً نه آن حرف و نه خلاف آن گفته نخواهد شد. ایشان قویا شائبه این موضوع را که در مجالس خصوصی و عمومی سخنان متفاوتی از قول رهبر انقلاب نقل میشود را تکذیب کردند.
مشخص نیست برخی از جریانات سیاسی که اتفاقا عناد و مخالفتی هم با نظام اسلامی ندارند با چه توجیهی با برخی کجسلیقگیها از شأن مقام معظم ولی فقیه به منظور توجیه اقدامات خود و یا تخریب جریان رقیب استفاده میکنند؟
و آیا به این موضوع نمیاندیشند که انتشار این مطالب کذب و خدشهدار شدن مقام رفیع رهبری انقلاب که آنها برای مقاصد گذرا و ناچیز خود از آن خرج کردهاند، ممکن است روزی به زیان کشور منجر شود؟ به نظر میرسد یکی از راهکارهای عملی مبارزه با این قبیل حرکات زشت، هوشیاری بزرگان جریانات سیاسی و در صورت لزوم برخورد شدید و قاطع نهادهای نظارتی با متخلفین به منظور حفظ جایگاه رفیع ولایت فقیه است.
حرکت یکپارچه
ایشان در روز عید سعید فطر و در دیدار مسئولان نظام با اشاره به لزوم کنار گذاشتن اختلاف و دودستگی در میان امت اسلامی به ویژه ملت بزرگ ایران، یکپارچگی را امر مهمی برشمردند که هیچ چیز اعم از قومیت، مذهب و یا گرایشهای سیاسی نباید آن را مخدوش کند.
صرف نظر از موضوع قومیت ومذهب - که اتفاقا در صد سال اخیر مستمسک محکمی برای استکبار به منظور ایجاد تفرقه و اختلاف در میان امت اسلامی بوده است و آگاهی در برابر آن واجب است- این سوال در ذهن پدید میآید که هشدار معظم له درخصوص اختلاف انگیزی در پی گرایشهای سیاسی، خطاب به چه کسانی است و وظیفه مخاطبان در برابر آن چیست؟
همانگونه که ایشان در بخشی از سخنان خود یادآور شدند، عموم ملت ایران طی سالیان گذشته با تدبیر و هوشیاری، از سد این اختلافات گذشتهاند، اما آیا کسی میتواند منکر شود که منشأ اصلی این اختلافات ناشی از گرایشهای مختلف گروهها و جریانات سیاسی است که گاه به جای رقابت سالم و قاعدهمند در عرصه حاکمیت اسلامی، سیاست زده شده و رونق بازار خود را در جریانسازی کاذب و وانمود فضایی پرتنش در داخل خود تعریف میکنند.
هرچند که تاکنون سیاست زدگی برخی از جریانات و گروهها که کار سیاسی را با مفهوم ماکیاولیستی آن آموخته و در صدد اجرای آن هستند، کمتر توفیقی در به انحراف کشاندن قاطبه جریان فکری ملت ایران داشتهاند، اما هشدار مقام رهبری حکایت از آن دارد که برخی اختلافات که ناشی از گرایشهای سیاسی است، هزینههایی را برای کشور و ملت در پی داشته است.
سوای آن که مسئولیت کند شدن حرکت ملت و نظام اسلامی در پی تشدید این اختلافات بر عهده مسببان آن است، ولی آیا بهتر این نیست که مدیران کشور بجای دامن زدن به اختلافات کم ارزش، توان خود و ظرفیت کشور را به صورت یکپارچه و هدفمند در خدمت پیشرفت کشور درآورند؟
پرهیز از نتیجه معکوس
موضوع دیگر مورد اشاره ایشان، امر مهم انتخابات است که یکی از رخدادهای تاثیرگذار در جریان عمومی کشوری بشمار میرود که به طور میانگین هرسال یکبار این رفراندوم سراسری را برای نهادهای انتخابی خود برگزار میکند.
یکی از نکات مورد توجه رهبر انقلاب، رقابت مثبت همراه با پرهیز از کینهورزی و تهمتزنی برای خدمتگزاری بیشتر به مردم است.
با وجود رشد فضای رسانهای و توسعه کمی و کیفی اطلاع رسانی، متاسفانه فضای تخریب در میان گروههای سیاسی به ویژه از سوی حامیان و طرفداران خاکستری آنها از طرق مختلف نظیر سایتهای اینترنتی و یا پخش شایعات نادرست رواج نامطلوبی یافته و مع الاسف این فرآیند نادرست، در بحبوحه انتخابات به اوج خود میرسد.
خطاب به گروههای سیاسی باید تاکید کرد که به فرموده رهبر معظم انقلاب، در صورتی که این گروهها در انتخابات، بد و بر خلاف قوانین و مقررات عمل کنند، انتخابات به جای انسجام در میان جامعه و ایجاد پشتوانه برای مدیران آینده، زمینه ساز ضعف و انحطاط خواهد بود.
تکیه بر تدبیر
تکیه بر عقل و تدبیر در مسائل مرتبط با کشور و ملت امری بدیهی و مطلوب است، اما این مهم گاهی دچار تحریف شده و یا با شدت و ضعف در مدیریت کشور دیده میشود.
مطمئنا تمام امور از حیث جنس تصمیم در شرایط یکسانی نیستند و گاه اقتضای خردورزی، حرکت آرام و ملایم و در برخی امور دیگر هم اقتضای عقل، حرکت پرشتاب و اقدام همراه با قاطعیت و شجاعت است. لذا بر تمام مدیران و مسئولان کشور در قوای سهگانه، توجه به این امر لازم است.
در عین حال مدیران نیز باید از سوی دیگر اقشار به ویژه نخبگان به منظور انجام مطلوب تصمیمات خود مورد حمایت قرار گیرند نه این که عدهای تمام وقت خود را صرف بهانهجویی و بهانهیابی از تصمیمات مسئولان کنند که در این حالت نیز چیزی جز کندی حرکت پیشرفت، نصیب جامعه نخواهد بود.
غفلت از دشمن
امروز انقلاب اسلامی در دوران تثبیت و گذار خود به مرحله پیشرفت همه جانبه قرار دارد، لذا تمام هم و غم مسئولان باید متوجه امر توسعه مطابق با الگوهای بومی باشد. از این رو هر تلاشی به منظور متلاطم نشان دادن شرایط کشور، حتما بستر حرکت را برای توسعه با ناپایداری مواجه میسازد.
پس دامن زدن به برخی جریانسازی رسانههای خارجی که تلاش دارند اوضاع ایران را بحرانی توصیف کنند، معقول نبوده و بلکه مورد مواخذه خواهد بود. در عین حال به توصیه رهبر حکیم انقلاب نباید از کید و مکر دشمن غافل شد.
به بیان شیوای ایشان، از دشمن نباید ترسید اما هیچگاه دشمن را نیز نباید کوچک شمرد، چرا که این، جزئی از حرکت مبتنی بر عقل و خرد است.
متاسفانه همانطور که عدهای به اشتباه کشور را در مقطعی متلاطم نشان میدهند، عده دیگری هم آن چنان سخن میگویند که گویی هیچ مقابله، تهدید و یا دشمنی در برابر ملت ایران وجود ندارد و اگر هم هست، ارزش تامل ندارد در صورتی که لازمه حرکت هوشمندانه قطعا این چنین نیست.
انتقاد صحیح، آزاد است
حمایت رهبری انقلاب از دولتهای مختلف، نزد همگان مضبوط است چرا که با حمایت ایشان، عملا قوه مجریه دلگرمی و پشتوانه قوی چون ولی فقیه برای اجرای وظایف خود مییابد.
اما به فرموده مکرر ایشان پس از روی کار آمدن دولت نهم، این دولت و شخص رئیسجمهوری محترم به طور خاص مشمول حمایت ایشان بودهاند.
این موضوع هرچند افتخاری انکارناپذیر برای دولت به شمار میرود، اما عدهای تلاش کردند تا این حمایت ویژه معظمله را به مانعی برای مقابله با کسانی تبدیل کنند که در عین دلسوزی نسبت به برخی تصمیمات دولت انتقاد دارند.
رهبر معظم انقلاب با اشاره لطیفی به این گلایه دلسوزان که قصدشان تنها اعتلای نظام اسلامی است، تاکید کردند اعتماد کامل به بدنه اجرایی کشور و حمایت از دولت توسط ایشان، نباید به معنای تایید همه کارهای قوه مجریه تعبیر و تفسیر شود و باید دانست که حمایت از دولت به معنای مخالفت با انتقاد از آن نیست.
چرا که این واقعیت امروز کاملا مشهود است که انتقاد سازنده از سوی کارشناسان دلسوز ابزاری مهم برای بهبود روند عملکرد محسوب میشود.
البته این نکته را نیز باید خاطر نشان کرد که برخی هم از سوی دیگر بام افتادهاند و با این جمله رهبر انقلاب که انتقاد از دولت، بلا اشکال است، با چشمانی بسته تمامی خدمات و تلاشهای آن را نادیده میانگارند که در بهترین وضعیت و با فرض نداشتن غرض و یا هر شائبه دیگر، کمال بیانصافی است.