این تحلیلگر بحرانهای منطقهای در گفتوگو با جواد حمیدی، همکار گروه بینالملل همشهری با اشاره به اوضاع نابسامان افغانستان و شرایط اسفبار امنیتی در این کشور، وضعیت را بغرنجتر از آنچه شنیده میشود، توصیف کرد.
- شما در مقالهای مشترک با ریچارد کلیندر روزنامه لسآنجلس تایمز به آشفتگی اوضاع در افغانستان اشاره کردید. آیا شرایط در این کشور به آن بدی است که شما در مقاله خود به آن پرداختید؟
بله، البته این واقعیت تنها به وجود طالبان و یاغیگری آشوبگران و به طور کل وجود تروریسم در این کشور محدود نمیشود. گسترش این چنین ناامنی و جرم و بزهکاری در افغانستان دلایل گوناگون دارد. آشکار است طالبان و القاعده در استان هیلمند و قندهار بسیار فعالند.
اما موارد دیگری دیده شده که نگرانی بسیاری را سبب شده است. برای مثال چند هفته پیش چندین نظامی ایتالیایی در غرب افغانستان کشته شدند؛ استانی که پیش از این محلی امن برای نیروهای غربی محسوب میشد.
نمونههایی دیگر نیز وجود دارد که نشان میدهد جامعه افغانستان از منظر امنیتی عقبگردی فاحش را تجربه میکند و حتی کابل نیز از این قاعده مستثنی نیست.
کابل به عنوان پایتختی سنتی و مسلماننشین در افغانستان مشهور است که مردم در آن به شدت به خانواده و گرایشهای قبیلهای تعلق خاطر دارند، اما امروز این استان شاهد شیوع جرائمی است که پیش از این به هیچ وجه وجود نداشته؛ جرائمی همچون آدمربایی، تیراندازی در معابر، سرقت مسلحانه، سرقتهای شبانه از منازل و حتی خشونتهای خیابانی امروز به وفور در کابل دیده میشود.
- عامل این آشفتگی کیست؟
اگر چه خشونتها و درگیریهای قبیلهای در کابل افزایش یافته است اما باید بگویم برای مثال در کابل این مردم هستند که به جان هم افتادهاند. شرایط در این کشور به سمتی رفته که جرم و جنایت تبدیل به یک امر عادی و روزمره شده است.
- مگر نزدیک به 40 هزار سرباز ناتو در افغانستان حضور ندارند؟ آیا اوضاع در این کشور از کنترل خارج است؟
نمیشود گفت خارج از کنترل. دلایل بسیاری برای بروز این شرایط دشوار در افغانستان وجود دارد. یکی از آنها و شاید مهمترین آنها این است که ما قبل از آنکه بخش اعظمی از سربازان خود را از افغانستان خارج کنیم و آنها را به عراق بکشانیم فرصت کافی برای پایان کار خود در این کشور نداشتیم.
این روند تصمیمسازی حاکم بر پنتاگون بوده و هست و شاید در آینده نزدیک نتوان برای آن راهحلی پیداکرد. عامل دیگر. تحولات سیاسی در پاکستان بود که این فرصت را در اختیار طالبان و القاعده قرارداد تا با بازسازی خود بتوانند انسجام نسبی را در نزدیکی مرز افغانستان پیدا کنند.
بنابراین بهجای مقابله به سربازان آمریکایی، در خاک افغانستان، این نیروها توانستند در آن سوی مرز و در خاک پاکستان با خیال راحت خود را بازسازی کنند و با آموزش به نیروهای جدید وارد خاک افغانستان شوند و به نیروهای ناتو حمله کنند.
- پاکستان نمیتواند جلوی این موضوع را بگیرد؟
متاسفانه خیر – مرز بین افغانستان و پاکستان، منطقهای پهناور و شاید بیصاحب است.
نیروهای پاکستان برای ورود به این مناطق باید «ویزای قبیلهای» داشته باشند، بدان معنی که فردی از قبیله ساکن در منطقه را بیابند، باتطمیع وی از او بخواهند از سران قبیله اجازه پرسهزنی در منطقه را به آنها بدهند. بیقانونی در مرزهای پاکستان درست به همین وخامتی است که میگویم.
اما دلیل دیگر این است که تعداد زیادی از سربازان ناتو به تامین امنیت NGOها در افغانستان همچون دفاتر سازمان ملل و USAID مشغولند، تعدادی دیگر به ساخت جاده و بیمارستان اشتغال دارند و طبعاً نمیتوانند در محوطهای بستر این کارها را انجام دهند. طبیعی است که فعالیت در فضای باز خطر حمله به آنها را افزایش میدهد.
- آیا نیروهای امنیتی ویژه آنگونه که در عراق شاهدیم در افغانستان وجود ندارد؟
بسیاری از آنها به عراق رفتهاند. برای مثال هیچ اثری از شرکت امنیتی بلک واتر در افغانستان نیست.
- آیا دولت کرزای از محبوبیت عمومی برخوردار است؟
بله. مردم به حامد کرزای اعتماد دارند اما واقعیت این است که نه تنها مردم بلکه نمایندگان پارلمان نیز معترفند اوضاع به قدری در هم ریخته است که کرزای قدرت پاسخگویی آنها را به تنهایی ندارد.
شرایط امنیتی کابل و سر و سامان دادن به اوضاع در پایتخت به اندازه کافی انرژی و تمرکز دولت را به خود جلب کرده است که نتوان درباره دیگر استانها اقدام کافی انجام داد.