وقتی مرد نقره‌فروش همراه دوستانش از تهران راهی غرب کشور شد تا لوح سنگی را کارشناسی کنند وارد ماجرایی شد که با سرقت مسلحانه و گروگانگیری همراه بود.

متهم

درحالي‌كه اين مرد مدعي است عده‌اي او را گروگان گرفته و 500ميليون تومان از او سرقت كرده‌اند اما متهمان مي‌گويند ماجرا انتقام‌جويي بوده، چرا كه مرد نقره‌فروش لوح هخامنشي آنها را سرقت كرده بود.عصر دوم ارديبهشت‌ماه بود و مرد نقره‌فروش به خانه‌اش در مركز تهران رفت تا وسايلي را كه براي مغازه‌اش نياز داشت با خود ببرد. فاصله خانه تا مغازه‌اش زياد نبود اما هنوز چند دقيقه‌اي از ورود به خانه نگذشته بود كه صداي زنگ آيفون را شنيد.

در آن ساعت روزخانواده‌اش در خانه نبودند و وقتي در را باز كرد با مردي ناشناس روبه‌رو شد؛ مردي كه مي‌گفت حكم قضايي براي بازرسي خانه را دارد. همراه مرد غريبه، 5مرد ديگر هم بودند كه تجهيزاتي مانند بي‌سيم و اسلحه داشتند. آنها با نشان دادن حكم و تجهيزات نظامي وارد خانه شدند و به داخل زيرزمين رفتند؛ جايي كه مرد نقره‌فروش لوازم و كالاي مغازه‌اش را در آنجا نگه مي‌داشت. آنها همه زيورآلات داخل زيرزمين ازجمله سرويس برليان، سرويس زمرد، 5سرويس ساده، 78 انگشتر نقره، آيينه نقره، ساعت مچي نقره و... به ارزش 500ميليون تومان، داخل يك كيسه ريختند و كيسه و مرد نقره‌فروش را همراه خود بردند.

  • 7ساعت بعد

ساعت از نيمه‌شب گذشته بود كه مرد نقره‌فروش هراسان و سراسيمه خود را به اداره پليس رساند و مدعي شد كه در دام سارقان مسلح گرفتار شده و 7ساعت گروگان آنها بوده است. وي در توضيح ماجرا چنين گفت: 6مرد مامور‌نما پس از سرقت 500ميليوني از خانه‌ام، مرا به زور سوار خودروي پژويي كردند. آنها مسلح بودند و مدام تهديدم مي‌كردند كه بايد اعتراف كني در غير اين صورت بايد 5سال به زندان بروي. من واقعا گيج شده بودم و نمي‌دانستم آنها چه مي‌گويند. اصلا نمي‌دانستم بايد به چه چيزي اعتراف كنم. آنها چشمانم را بسته بودند و جايي را نمي‌ديدم.

7ساعت مرا در خيابان چرخاندند تا اينكه يكي از آنها گفت بهتر است كنار جاده رهايش كنيم. همين شد كه مرا از ماشين به بيرون پرتاب كردند و وقتي چشمانم را باز كردم متوجه شدم حوالي جاده قديم كرج هستم. آنجا بود كه فهميدم آنها نه‌تنها مأمور نبودند بلكه به قصد سرقت مسلحانه به خانه‌ام آمده بودند. آنها مي‌گفتند كه وسايلي كه در خانه داري مشكوك هستند و بايد به اداره پليس منتقل شوند و با اين نقشه اموالم را دزديدند و فرار كردند.

مالباخته ادامه داد: در ميان دزدان چهره يكي از آنها كه كلاه سرش گذاشته بود برايم آشنا بود. پس از فرار آنها يادم آمد كه او را قبلا ديده بودم. او مردي به‌نام جعفر است كه يكي از دوستانم براي انجام كاري به من معرفي كرده بود. از آنجا كه من در كار نقره‌فروشي هستم، دوستم خواسته بود به شهرستان بروم و اشياي قديمي كه جعفر در اختيار داشت را كارشناسي كنم. مطمئن هستم يكي از آنهايي كه مرا ربود، همان جعفر بود كه قصد فروش اشياي قديمي‌اش را داشت.

  • انتقام‌جويي

با شكايت اين مرد پرونده پيش روي بازپرس ويژه سرقت قرار گرفت و تيمي از مأموران تحقيقات خود را در اين خصوص شروع كردند. با انجام رديابي‌ها جعفر در شهرستان دستگير شد. او اما در بازجويي‌ها اقرار كرد كه مرد نقره‌فروش سرش كلاه گذاشته و براي همين با همدستي دوستانش نقشه كشيده بود كه از او انتقام بگيرد.

وي گفت: چند وقت پيش يكي از دوستانم با من تماس گرفت و مدعي شد كه يك لوح سنگي از زير خاك پيدا كرده است. فكر مي‌كنم با حفاري به اين لوح رسيده بود و احتمال مي‌داد كه عتيقه است و قدمت تاريخي دارد. با اين حال به او گفتم بايد شخص مطمئني پيدا كنيم تا اصل بودن اين لوح را تأييد كند.

به يكي از دوستانم زنگ زدم و او مرد نقره‌فروش و شخص ديگري كه در تهران مغازه عتيقه‌فروشي دارند را به ما معرفي كرد. آنها راهي شهر ما شدند و پس از كارشناسي لوح سنگي، مدعي شدند كه عتيقه است و احتمالا به زمان هخامنشيان برمي‌گردد. آن دو مدعي بودند كه اين لوح ارزش زيادي دارد و حتي برايش يك مشتري خارجي دارند. مرد نقره‌فروش به ما وعده داد كه با معامله اين لوح سنگي، يك ميلياردتومان به دو طرف مي‌رسد.

يك طرف من و دوستانم، طرف ديگر نيز مرد نقره‌فروش و دوستانش بودند. ما لوح را تحويل مرد نقره‌فروش داديم و آنها به بهانه قرار با خريدار خارجي از پيش ما رفتند. آن روز آخرين ديدار ما بود و ديگر آنها را نديديم. هرچه به آنها زنگ مي‌زديم يا گوشي‌شان را پاسخ نمي‌دادند يا جواب سربالا مي‌دادند.

احساس كرديم سرمان كلاه رفته و آنها پس از فروش لوح عتيقه سهم ما را بالا كشيده‌اند. در چنين شرايطي بود كه تصميم به انتقام گرفتيم و با خريد تجهيزات نظامي راهي تهران شديم و نقشه سرقت و گروگانگيري را اجرا كرديم اما من براي اينكه شناسايي نشوم سرم را با كلاه پوشانده بودم و با اين حال مرد نقره‌فروش مرا شناسايي كرد.به گزارش همشهري، با اعترافات اين مرد، دو متهم ديگر هم در اين پرونده دستگير شدند و هر 3نفر در اختيار پليس آگاهي قرار گرفتند و تحقيقات براي كشف حقيقت ماجرا و دستگيري متهمان ديگر پرونده ادامه دارد.

کد خبر 342214

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha