در این دوران اندک اندک موسیقی دانانی پا به عرضه گذاردند که علم موسیقی را در فرنگ فرا گرفته بودند و می خواستند موسیقی ایرانی را نیز در همان مسیر هدایت کنند.
علینقی وزیری را می توان اولین آهنگسازی قلمداد کرد که ارکستری متشکل از نوازندگان سازهای ایرانی و خارجی را بنیان نهاد؛ ارکستری که بعدها به همت روحالله خالقی به فعالیت خود ادامه داد.
خالقی ارکستری را در مدرسه عالی موسیقی تشکیل داد که برای اولین بار در سال ۱۳۲۳ به اجرای برنامه پرداخت و موسیقیدانانی همچون ابوالحسن صبا، عبدالعلی وزیری و بنان در آن حضور داشتند؛ ارکستری که امروزه به نام ارکستر موسیقی ملی می شناسیم.
پس از خالقی، تا کنون موسیقی دانان بزرگی چون فریدون ناصری، مرتضی حنانه و فرهاد فخرالدینی، رهبری این ارکستر ملی را بر عهده گرفتند و در میان آنها فرهاد فخرالدینی همچنان رهبری این ارکستر را بر عهده داشته و در این سالها تلاش و کوشش فراوانی مصروف داشته تا با وجود تمام مشکلاتی که این ارکستر با آن مواجه بوده است، همچنان به حیات خویش ادامه داده و کمتر درگیر نابسامانیهایی شود که ارکستر سمفونیک با آن روبهروست.
اگر چه این ارکستر نیز از مشکلات مشابهی چون دستمزد پایین نوازندگان، محل تمرین و نبود سالن برای اجراهای منظم و... رنج می برد – مسائلی که تا همت مسئولان فرهنگی نباشد، هیچ رهبری قدرت حل آنها را ندارد - از طرفی دیگرعدمشناخت مخاطب و همچنین فقدان حمایت های دولتی ازموسیقی اصیل ایرانی باعث شده تا به رغم تلاش های فخرالدینی ارکستر موسیقی ملی ایران نتواند بسیاری از توانایی های خود را به نمایش بگذارد، به همین خاطر است که فخرالدینی اظهار امیدواری می کند که گروههای مختلف ارکستردرسال جدید سروسامان گرفته و مورد حمایت های لازم ازسوی مسئولان قرارگیرند:
باید نوعی احساس مسئولیت درباره ارکستر ازسوی دست اندرکاران ارکستر و از سوی مسئولان ایجاد شود؛ ضمن اینکه باید با افزایش سالنها فرصت تعدد اجراهای کنسرت و همچنین درآمدزایی گروهها را فراهم کرد و این درحالی است که متأسفانه ما تنها به تالاروحدت و اجرای برنامه در2 یا 3 شب برای 2هزار نفر تماشاگر اکتفا کردهایم که به گمانم ادامه چنین رویهای درست نیست و ما برای رونق گروه های موسیقی باید به جذب مخاطبان بیشتردرسطح تهران یا حتی شهرستانها فکر کنیم.
البته تجربه فراوان فخرالدینی همراه با ارکسترهای فراوان در زمان فعالیت موسیقایی اش را می توان مهمترین دلیل این موضوع دانست که این ارکستر با وجود تمام مشکلات همچنان در این سالها انسجام خود را حفظ کرده است.
عمده فعالیت فخرالدینی به نوازندگی، آهنگسازی و رهبری ارکستر برمی گردد؛ زمانی که روحالله خالقی سکان هدایت ارکستر گلها در سال 1338 را به عهده گرفت، او نیز بهعنوان یکی از نوازندهها در ارکسترملی حضور داشت و همانطور که او خودش بارها عنوان کرده است، حضور در ارکستر بزرگترین بخش از فعالیتهای او را شکل داده است.
ا و از سال 1344 با رادیو ایران نیز به همکاری پرداخت و از سال 1352 تا 1358 رهبری ارکستر بزرگ رادیو و تلویزیون ملی ایران را بر عهده داشته است.
فخرالدینی اگر چه این ارکستر را بعد از وقفهای 17ساله در سال 1377 با کمک معاونت هنری و مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دوباره راه اندازی کرد، اما تا کنون اجراهای موفقی را همراه با این ارکستر انجام داده و استعدادهای فراوانی را به موسیقی ایرانی شناسانده است.
شاید آموزش ویولون از دوران کودکی او به همراه بزرگانی چون احمد مهاجر، ابوالحسن صبا و استاد علی تجویدی باعث شده است تا وی علاقه به این ساز را در ارکستر موسیقی ملی نیز نشان داده و از ویولون، ویولون آلتو، ویلون سل و کنترباس بهعنوان اصلی ترین سازهای ارکستر موسیقی ملی ایران بهره بگیرد، در حالی که تعداد سازهای ایرانی در برنامههای این ارکستر به مراتب اندکتر از سازهای غربی است، اگر چه سازهای کلاسیک هم بهطور کامل در اختیار موسیقیملی ایران قرار می گیرند، اما شاید به همین خاطر است که بسیاری از موسیقی دانان، اعتقاد دارند که به علت وجود سازهایی چون کلارینت، فاگوت، کنترباس، ویولون، ویولون آلتوو... نمی توان نام این ارکستر را ارکستر موسیقی ملی گذاشت، اگر چه خود فخرالدینی دراینباره اعتقاد دارد که موسیقی ملی ما مبتنی بر اصول آهنگسازی است، منتها موضوع و دستمایه اولیه ارکستر برگرفته از فرهنگ ملی کشورمان است.
در واقع نوعی از آثار که مبین هویت ملی است انتخاب و ارائه می شود، به همین دلیل ارکسترملی بدون داشتن تعصب روی یک ملودی خاص و همچنین سازهای ایرانی مثل کمانچه، سنتور و.... از آن نوع قطعاتی که روح وهویت موسیقی ایرانی بر مجموع آن حاکم است بهره میبرد و این ارکستر با استفاده از تکنیک های جهانی در حوزه موسیقی و نوازندگی، نوعی از موسیقی ایرانی و وطنی را اجرا می کند.
به هر روی ارکستر موسیقی ملی بار دیگر به رهبری فرهاد فخرالدینی از 25 مهر ماه تا 27 همین ماه در تالار وحدت تهران به اجرای برنامه پرداخت.
در این برنامه که رشید وطن دوست بهعنوان خواننده حضور داشت، قطعاتی چون ساوالان، وطنیمدیر، شوق بهار، رنگ شرقی، قرنفیل، عزیز وطن و... که آثاری از آهنگسازان ایرانی و ترک هستند، به اجرا در آمد. اجرای رنگ و آریا از اپرای کوروغلی و آریا عسگر از اپرای آرشین مال آلان از مهم ترین قطعاتی بودند که در این برنامه اجرا شد.
ارکستر موسیقی ملی اما در شرایطی به روی صحنه رفت که نمی توان اجرایی بی نقص برای آن قایل شد، اعضای ارکستر اگر چه از پس اجرای تمام قطعاتی که برای برنامه در نظر گرفته شده بود، برآمدند و از طرفی فخرالدینی نیز چون همیشه تسلط فراوانی به قطعات داشته و رهبری استادانه از خود به نمایش گذاشت، اما نمی توان این نکته را نادیده گرفت که چیزی که در موسیقی اجرا شده کمتر به آن پرداخته شده بود، نوآنس بوده و تمپوی یکسان قطعات نیز تا حدی برای شنوندگان کسالت بار بود.
اجرای قطعات ترکی اگر چه با برنامه ای از پیش تعیین شده اتفاق افتاد، اما اضافه کردن چند قطعه فارسی می توانست جذابیت بیشتری برای شنوندگان غیر آذری به وجود آورد.
در این میان نمی توان از اجرای شسته و رفته رشید وطن دوست نیز یاد نکرد. او که از 7 سالگی آواز می خواند و در طول فعالیت هنری خود اپراهای متعددی چون فلوت سحرآمیز، دونکارلوس، لوچیا دی لامرمور و... را نیز به اجرا در آورده است، در برنامه اخیر ارکستر موسیقی ملی توانست اجرایی قدرتمند از خود را به نمایش بگذارد.
این در حالی است که فخرالدینی به همراه ارکستر خود تا کنون خوانندگان جوان و موفقی چون علیرضا قربانی ، سالار عقیلی و... را به جامعه هنری ایران معرفی کرده است.
با این وجود فخرالدینی هیچ گاه تعصب خاصی به استفاده از خواننده ای یکسان در برنامه های خود نداشته و در هر برنامه متناسب با قطعاتی که برای اجرا در نظر گرفته است، از خواننده ای متفاوت بهرهگرفته است.
فخرالدینی اگر چه این روزها وارد هشتمیندهه از زندگی خود شده است، اما همچنان با علاقه و پشتکار سکان هدایت ارکستر موسیقی ملی را بر عهده داشته و برنامه های فراوانی نیز برای آن در نظر دارد، برنامه هایی چون همکاری با ارکسترسمفونیک تهران یا اجرای قطعاتی همراه با گروه کر بزرگ، ضمن آنکه فخرالدینی می گوید که اجرای برنامه های منسجم با ساخت قطعات جدید از آهنگسازان جوان یکی از اهداف ارکسترملی در آینده است.