فیلمنامه آن براساس رمانی از «الیزابت گاسکل» نوشته شده بود. کارگردانی این مجموعه را نیکلاس رنتون به عهده داشت و اندرو دیویس نویسنده فیلمنامه بود. این مجموعه تلویزیونی با بازی جاستین وادل، بیل پترسون، فرانچسکا آنیس و کیلی هاوز روزهای جمعه ساعت 19 از شبکه چهارم سیما البته با نام «زنان و دختران» پخش میشود.
زمانیکه در سال 1864 الیزابت گاسکل، انتشار رمان «همسران و دختران» را در مجله «کورنهیل» آغاز کرد، تصور نمیکرد که پایان رمانش را کسی جز خودش رقم بزند.
گاسکل در سال 1865 از دنیا رفت و رمان «همسران و دختران» ناتمام ماند تا بخش پایانی اثرش توسط فردریک گرینوود نوشته شود. گاسکل در این رمان زندگی پدر و دختری از طبقه متوسط انگلیس در دهه 30 قرن 19 را به تصویر کشید.
داستان حکایت یک زندگی ملموس و قابل درک برای خوانندگان رمانهای رئالیستی است که همواره طرفداران خودش را حفظ کرده و همین مسئله باعث شد «اندرو دیویس» سالها بعد، فیلمنامه «همسران و دختران» را به کارنامه آثار اقتباسیاش اضافه کند و نوشتهاش منبع مناسبی برای، «نیکلاس رنتون» شود که یک بار دیگر ساخت مجموعهای تلویزیونی را تجربه کند.
دیویس پیش از گاسکل، سراغ نویسندگان بزرگی مانند جورج الیوت و جین آستن رفته بود و براساس رمانهای پرطرفداری مانند «غرور و تعصب»، «اما» و «میدل مارژ»، فیلمنامههایش را به نگارش در آورده بود. سؤال این است که چرا دیویس برای اقتباس از آثار ادبی به سراغ نویسندگان قرن 19 رفته است.
او در پاسخ میگوید: «نکته بسیار جالب در اقتباس از این نویسندگان، آن است که آنها خیلی خوب میدانند که چطور قصه را تعریف کنند. این رمانها نسبت به رمانهای مدرن از قصههای بهتری برخوردارند و دارای آهنگی قویترند.
«دیویس بر این باور است که با وجود فاصله زمانی بسیار زیاد شخصیتهای داستان «همسران ودختران» با بینندگان قرن بیست و یکمی سریال، در برقراری ارتباط و جذب مخاطب مشکلی پیش نمیآید زیرا هر 2 دسته با واقعیات زندگی روزمره درگیر هستند که میتواند در هر عصری اتفاق بیفتد و تکرار شود.
برت وسل، تهیهکننده این سریال که پیش از «همسران و دختران»مجموعههای «غرور و تعصب» و «لیرشاه» را برای شبکه بیبیسی تهیه کرده است در توضیح فضای حاکم بر این سریال که موجب موفقیت آن در جذب بینندگان شده است،میگوید: «همسران و دختران درباره اسرار زندگی روزمره است. درباره عشق و چگونگی شکلگیری آن، درباره نتایج عشق و اثرات آن در زندگی، اشتباههای ما در زندگی و اسراری است که ناچاریم آنها را پنهان کنیم.»
گرچه در زمان گاسکل و در زندگی انگلیسیهای قرن 19 دلایل تشکیل خانواده جدید با بینندگان قرن 21 بسیار تفاوت داشته است اما دیویس معتقد است مسائل و مشکلات پیش روی آنها از یک جنس است: «در کتاب همسران و دختران مردم به هنگام جوانی از دنیا میرفتند و ناچار میشدند خانواده جدیدی تشکیل دهند، اما امروزه، طلاق و ازدواج مجدد، دلیل اصلی این امر است. با این حال مشکلات همان است که بود!»
دیویس به خوبی توانسته با مولی، شخصیت اصلی داستان که جاستین وادل، نقش او را ایفا کرده است، ارتباط برقرار کند. اما چطور این اتفاق افتاده است؟ «من پدر هستم و یک دختر دارم. به این خاطر «مولی» احساسات پدرانه را در من برانگیخت. هر چند مولی از اعتماد بهنفس بالایی برخوردار بود، حس کردم میتوانم حامیاش باشم و از او حمایت کنم.»
به نظر میرسد دیویس موفق شده است، مصداقهای بیرونی شخصیتها و فضاهای حاکم بر داستان «همسران و دختران» را در زندگی شخصیاش پیدا کند و همین مسئله کمک کرده است، بیننده از زاویه دید دیویس به دنیای انسانهای قرن 19 نگاه کند.