جوان ایرانی که متهم است با همدستی زن افغانی، شوهر وی را به قتل رسانده است، وقتی پای میز محاکمه قرار گرفت مدعی شد این جنایت را به تنهایی انجام داده و زن جوان در آن نقشی نداشته است.
بعدازظهر 19 آبان 84، پلیس چهاردانگه در جریان قتل مردی افغانی به نام احمد در خانهاش در خیابان گلستان 10 قرار گرفت و گروهی از مأموران برای بررسی موضوع عازم محل جنایت شدند.
جسد مرد افغانی در حالی پیدا شده بود که در یکی از اتاقهای خانه در کنار لوازم مصرف موادمخدر افتاده بود و نخستین بررسیها نشان میداد وی ابتدا با زنجیر نانچیکو خفه شده و سپس با ضربات چاقو به قتل رسیده است.
در حالی که بررسی صحنه جنایت نشان میداد، انگیزه قاتلان احمد موضوعی جز سرقت بوده، مأموران به سرنخهایی از اختلاف شدید مقتول و همسر جوانش دست یافتند و با این فرضیه که وی در قتل شوهرش دست داشته، او را زیر نظر گرفتند.
مدتی بعد در حالی که بررسیها نشان میداد زن افغانی با جوانی ایرانی به نام اکبر در تماس است، مأموران هر دوی آنها را دستگیر و به اداره پلیس انتقال دادند.
اکبر در نخستین بازجوییها پرده از راز قتل مرد افغانی برداشت و گفت: از 7 ماه پیش به خانه احمد رفتوآمد داشتم و در این مدت متوجه شدم همسر او که از اعتیاد شوهرش ناراحت است، به ادامه زندگی با او تمایل ندارد.
نامردی آدمکشهای اجارهای
متهم ادامه داد: مدتی از این ماجرا میگذشت و در حالی که بین من و زن افغانی یک رابطه عاطفی به وجود آمده بود، به پیشنهاد او تصمیم گرفتم نقشه قتل احمد را طرحریزی کنم.
به همین خاطر به 4 نفر از دوستانم 200 هزار تومان دادم تا احمد را به بهانه تفریح به جاده چالوس برده و در آنجا وی را به قتل برسانند.
اما دوستانم پس از گرفتن پول، همراه احمد راهی سفر شدند و بدون آنکه نقشه قتل را عملی کنند همه پولها را خرج کرده و همراه احمد به چهاردانگه برگشتند.
پس از این ماجرا من و همسر احمد تصمیم گرفتیم خودمان نقشه قتل را عملی کنیم و به این ترتیب مقداری سم خریدیم و در غذای احمد ریختیم، ولی سم هم به او اثر نکرد و احمد باز هم زنده ماند.
متهم گفت: روز حادثه در حالی که تصمیم داشتم هر طوری شده نقشه قتل را عملی کنم به خانه احمد رفتم و وقتی دیدم او سرگرم مصرف مواد است، او را با زنجیر نانچکو و چاقو به قتل رساندم.
پس از آن به سراغ همان دوستان سابقم رفتم و با دادن 500 هزار تومان از آنها خواستم جسد مقتول را به خارج از شهر انتقال دهند، اما آنها این بار هم پس از دریافت پول پا به فرار گذاشتند و من و زن افغانی مجبور شدیم برای آنکه کسی به ما شک نکند طوری صحنهسازی کنیم که پلیس تصور کند احمد توسط دوستان معتادش به قتل رسیده است.
پس از اظهارات اکبر، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و روز گذشته اکبر و زن افغانی در حضور قاضی نورالله عزیز محمدی و 4 مستشار دادگاه پای میز محاکمه رفتند.در این جلسه پس از بیان کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، اکبر بهعنوان متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و با بیان این که قتل احمد کار من بود و همسرش در آن نقشی نداشت گفت: من و احمد 7 ماه بود که همدیگر را میشناختیم.
روز حادثه بهدنبال تماس تلفنی احمد به خانه آنها رفتم و متوجه شدم همسر و بچههایش برای خرید، خانه را ترک کردهاند.
وقتی به نزدیکی احمد رسیدم متوجه شدم او بر اثر مصرف زیاد موادمخدر شیشه تعادل روانی خود را از دست داده است و به همین خاطر با چاقو به طرف من حمله ور شد.
ابتدا با زدن لگدی به او خواستم از خودم دفاع کنم اما وقتی احمد به حملات خود ادامه داد مجبور شدم وی را به قتل برسانم.
پس از دستگیری در حالی که پلیس به همسر احمد نیز مشکوک بود تصمیم گرفتم وانمود کنم که نقشه قتل را با او کشیدهام چرا که در زندان شنیده بودم اگر همدست داشته باشم مجازاتم کمتر میشود.
اما پس از گذشت 2 سال از این ماجرا عذاب وجدان باعث شد تا امروز حقیقت را بگویم و حقیقت این است که من در این جنایت تنها بودم و زن افغانی در آن نقشی نداشت.
پس از اظهارات متهم ردیف اول، همسر افغانی مقتول نیز به اتهام معاونت در قتل در جایگاه قرار گرفت و با رد این اتهام گفت: من روز حادثه در خانه نبودم و از ماجرای قتل خبری نداشتم.
پس از اظهارات این زن، قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.