گردشگری در سطح کلان و خرد، باعث تغییر در اقتصاد، اجتماع و نگرش سیاسی جوامع میشود.
رسانهها به نقش اقتصادی گردشگری اشارات فراوانی میکنند و آن را در رتبههای بالای درآمدزایی جای میدهند.از طرفی به تعداد کسانی که از طریق صنایع وابسته به گردشگری امرار معاش میکنند، روز به روز افزوده میشود.گردشگری بهعنوان یک پدیده اجتماعی در سطح بینالمللی مطرح است، تا جاییکه ساختار اجتماعی، معیارهای اخلاقی و هنجارهای عرفی را تغییر میدهد.مسائل سیاسی هم با گردشگری در ارتباط هستند و کوچکترین حرکت سیاسی بر کمیت و کیفیت گردشگران اثر میگذارد.
بهدلیل رابطه متقابلی که میان جوامع و صنعت گردشگری وجود دارد، بررسی علمی و تحقیق میدانی با عنوان شناخت جامعهشناسی گردشگری مورد نیاز است.
امروزه انواع مختلف گردشگری شکل گرفتهاند که نمومههایی از آن را با عناوین گردشگری فرهنگی، طبیعتگردی، ماجراجویی، روستایی، مذهبی و عرفانی، درمانی، ورزشی، رویدادها و حتی با عنوانی شبیه به گردشگری سیاه که به دیدار از خسارات ناشی از جنگها و بلایای طبیعی میپردازد، میشناسیم.
بنابراین مشاهده میکنیم که این فعالیت یا صنعت بر زوایای مختلف زندگی اجتماعی تأثیر میگذارد و همچنین تأثیر میپذیرد.
از طرفی گردشگری معادلات اقتصادی کشورها را به گونهای خاص تغییر داده است. کشورهایی که تا چند سال پیش، آنها را بهعنوان کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته میشناختیم، بر اساس همین صنعت جایگاه خود را در اذهان مردم، سیاستمداران و اقتصاد دانان دنیا تغییر دادهاند و اکنون به ابزارهایی دست یافتهاند و راهکارهای توسعه را در اختیار دارند.
روزگاری سفر کردن یک پدیده لوکس به شمار میرفت ولی اکنون دیگر در زمره یک «حق» مطرح است.همین موضوع به تنهایی از لحاظ روانشناسی فردی و جامعه شناسی جهانی قابلیت مورد بررسی و تحلیل واقع شدن را دارد.
اینکه مردم به چه انگیزهای سفر میکنند، کدام مکان را بهعنوان مقصد انتخاب میکنند، سفر چه اثری بر آنان دارد، مسافران چه اثری را روی جامعه میزبان و محیط میگذارند و... همه در زمره مطالعات جامعهشناسی یا روانشناسی گردشگری جای میگیرند. در ایران، گردشگری هنوز در اندازهای که بتواند اثرات فراوان بر افراد و کل جامعه بگذارد، رونق نگرفته است. بنابراین میتوان همزمان با تلاش برای رونق گردشگری در کشور، اثرات مثبت و منفی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در سطح جامعه مورد بررسی قرار داد.
جامعهشناسی گردشگری اثرات گردشگری بر جامعه و بالعکس را تنها پس از ورود گردشگران بررسی نمیکند، بلکه چگونگی آماده شدن جامعه برای پذیرش گردشگر هم از مواردی است که در این مقوله میگنجد.جامعه برای پذیرش گردشگر باید مراحلی را طی کند که باز هم به فرهنگ، رابطههای اجتماعی(در سطح دولت و مردم)، هنجارها، امنیت و... بستگی دارد.
بهطور مثال، گردشگری از آن موضوعاتی است که ارتباط ارگانیک میان سازمانها و نهادهای مختلف را نیاز دارد. سازمان میراث فرهنگی، سازمان حفاظت از محیطزیست، نیرویانتظامی، صنعت بیمه، بانکداری، شهرداری، وزارت امور خارجه و... باید در نهایت همکاری با هم در پیشبرد گردشگری در یک کشور عمل کنند.
در این رابطه باید بگوییم که اگر واقعبین باشیم، متوجه میشویم در کشور ما رابطه میان ارگانهای مختلف در حد مطلوبی نیست. در کشور ما نیروی انتظامی برای برخورد با گردشگران منشور رفتاری ندارد. سازمان حفاظت محیطزیست برای مجوز ورود به سایتهای تحت نظارتش گاهی سلیقهای و لحظهای عمل میکند.وزارت امور خارجه سیاست روشن و مدونی برای جذب گردشگر ارائه نداده است و...
مسائل بالا را از این جهت مطرح کردیم تا به این موضوع برسیم: رابطههای اداری هم ـ در جامعهای که قرار است میزبان گردشگران باشد ـ باید به تعریف درستی برسند.
آمادگی جامعه برای پذیرش گردشگر هنگامی صورت میگیرد که مسئولان و مدیران، علاوه بر توجه به زیرساختهای سختافزاری گردشگری در رابطه با آگاهی جامعه بهعنوان زیرساخت نرمافزاری نیز بهطور همزمان و موازی بیاندشند.
قوانین سازمانها و وزارتخانهها باید در جهت همکاریهای بین سازمانی و به سمت رونق گردشگری اصلاح شوند، آموزشهای رفتاری در میان جامعه باید از طریق رسانهها آموزش داده شود، نیروهای حفاظتی و انتظامی باید برای برخورد با مشکلات احتمالی روشهای نوینی را بیاموزند، وزارت امورخارجه باید با اسلوبهای جدید ترغیب و تشویق گردشگران آشنا شود و...
به این طریق جامعه منتظر ورود گردشگران برای یک تغییر ناگهانی نمیماند، بلکه از قبل به آمادگی نسبی میرسد و در نتیجه تأثیرات منفی گردشگری کاهش مییابد.
این موضوع اهمیت دارد که اگر ما جامعهمان را برای برخورد با گردشگری آماده نسازیم، آسیبهای غیرقابل جبرانی بر پیکره فرهنگی و طبیعی جامعه وارد خواهد شد.