جنایت در خانه
مرد به عقربه‌های ساعت نگاه کرد. عصر روز 3 شهریور بارها با خانه پدری‌اش در شاهین‌ویلای کرج تماس تلفنی گرفته بود اما کسی پاسخگو نبود. مرد نگران از عدم پاسخگویی پدرش به طرف خانه او رفت اما هنگامی که به آپارتمان او در خیابان 300 متری بنیاد رسید و زنگ در را بار دیگر فشرد
باز هم کسی جواب نداد.
وی هنگامی که با استفاده از کلید یدک وارد خانه شد با تعجب متوجه شد اسباب و اثاثیه خانه به هم ریخته است. مرد با سرعت خود را به طبقه دوم رساند و در آن جا بود که با پیکر خونین پدرش در حالی که با طناب قرمز رنگ به یک صندلی بسته شده بود، روبه‌رو شد.
یک ماجرای پیچیده
لحظاتی بعد تلفن مرکز 110 پلیس به صدا درآمد و دقایقی بعد سرهنگ رحمانی و کارآگاهان ویژه قتل آگاهی کرج در محل حادثه حضور یافتند. آنها در بررسی‌های مقدماتی از محل حادثه با جسد قربانی 84 ساله به نام علی‌اکبر در حالی روبه‌رو شدند که دست و پای وی با طناب و دور دهانش با چسب پنج سانتی‌متری بسته شده بود.
به نظر می‌رسید عامل یا عاملان جنایت قبل از این کار، قربانی را بر روی صندلی نشانده و با چاقو ضرباتی را به قفسه سینه‌اش وارد کرده بودند و پس از قتل وی مقداری از اثاثیه خانه را به سرقت برده‌اند.
رد پای یک زن
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات اولیه از سوی کارآگاهان جنایی کرج در حالی آغاز شد که مأموران در تحقیق از محل متوجه شدند مستأجر پیرمرد ثروتمند، نیمه‌شب وسایل صاحبخانه و خود را به مکان نامعلومی انتقال داده و ناپدید شده است.
در بررسی اجاره‌نامه مشخص شد که زنی به نام سمیرا مدتی قبل خانه پیرمرد را اجاره کرده است. بنا بر این شناسایی سمیرا در دستور کار پلیس قرار گرفت. در بازجویی از همسایگان مشخص شد که سمیرا مدت کوتاهی در این خانه حضور داشته ولی بعد از آن که شوهرش با زن دیگری ازدواج کرده و به همراه وی به این خانه آمده است برای همیشه از آن جا رفته است.
با به دست آمدن نخستین سرنخ‌ها در این باره، از آن جایی که احتمال می‌رفت عامل جنایت همسر سمیرا باشد، ردیابی‌های ویژه برای شناسایی این مرد به نام محمدرضا آغاز شد.
پلیس جنایی کرج با انجام تحقیقات فنی و پلیسی برخی از بستگان محمدرضا و سمیرا را تحت مراقبت قراردادند تا این که در تماس تلفنی زنی با مرکز پلیس مشخص شد که محمدرضا به همراه خانواده‌اش به نوشهر رفته‌اند، اما پس از دو روز اقامت در خانه این زن، به‌طور ناگهانی و بدون خداحافظی ناپدید شده‌اند.
کارآگاهان پلیس با گرفتن نیابت قضایی به نوشهر رفته و با شناسایی این زن و بازجویی از وی دریافتند که محمدرضا چندین بار با یک راننده آژانس برای دیدن خانه‌ای به مکان نامعلومی رفته است.
با شناسایی راننده آژانس و بازجویی از او مشخص شد که محمدرضا در روزهای گذشته به همراه راننده به یک روستا در منطقه علی‌آباد رفته است. مأموران ساعت 4 صبح 12 شهریور با شناسایی خانه محمدرضا، وی را در حالی که در خواب بود در این خانه دستگیر کردند.
اعترافات مستأجر طمعکار
این گزارش حاکی است، محمدرضا که از دستگیری‌اش شوکه شده بود، در جریان بازجویی مقدماتی قصد فریب مأموران را داشت اما زمانی که با دلایل محکمه‌پسند آنان رو به رو شد لب به اعتراف گشود و به قتل صاحبخانه ثروتمند اعتراف کرد.
وی در بازجویی مقدماتی تنها انگیزه خود را سرقت عنوان کرد و مدعی شد: به دلیل بیکاری دست به قتل پیرمرد و سرقت اموال او زده است، او گفت: روز حادثه همسرم به‌شدت گریه می‌کرد و با التماس از من می‌خواست این کار را نکنم اما طمع به دست آوردن اموال پیرمرد مرا بدجوری وسوسه کرده بود.
وقتی به خودم آمدم که او را به قتل رسانده بودم. برپایه این گزارش، مستأجر طمعکار، عصر امروز با قرار بازداشت روانه زندان شد.
