اين مرد هويت خود را تغيير داد و در پايتخت ازدواج كرد اما در نهايت رازش فاش شد و به دام پليس افتاد.اواسط آبانماه امسال پروندهاي از سوي دادگاه تبريز و با نيابت قضايي در اختيار اداره دهم آگاهي تهران قرار گرفت كه از زندگي مخفيانه يك قاتل فراري در پايتخت حكايت داشت.
شاكي پرونده مردي بود كه ميگفت قاتل فراري برادر 49سالهاش به نام رحيم است. اين مرد در تشريح ماجرا گفت: 19سال پيش برادرم رحيم خانهام را در تبريز به آتش كشيد. شب حادثه او با قرار دادن چند كپسول گاز در خودرواش مقابل خانهام آمد و بعد از خالي كردن گاز در داخل خانهام، آنجا را آتش زد و اين آتشسوزي باعث شد كه همسرم دچار 95درصد سوختگي شده و جانش را از دست بدهد. من و فرزندم هم در اين حادثه بهشدت آسيب ديديم و سوختيم و حتي بينايي يكي از چشمانم را در اين حادثه از دست دادم.
در اين مدت بهدنبال ردي از برادرم بودم اما اثري از او نبود. انگار آب شده و رفته بود توي زمين. درنهايت پس از پيگيريهاي زياد مأموران پليس تبريز موفق شدند رد او را در تهران بهدست بياورند و به همين دليل راهي پايتخت شدم تا براي دستگيري قاتل همسرم از پليس كمك بگيرم.
- شروع تحقيقات
با اظهارات اين مرد تيمي از كارآگاهان تحقيقات براي شناسايي مخفيگاه قاتل فراري را شروع كردند. بررسيها نشان ميداد كه اين مرد پس از فرار به پايتخت تا مدتها بهعنوان آشپز در يك مركز تهيه غذا مشغول بهكار بوده و براي اينكه شناسايي نشود، هويت خود را تغيير داده بود. او حتي در پايتخت ازدواج كرده و صاحب 2دختر دوقلو بود اما كسي از محل زندگياش خبر نداشت. با اين اطلاعات مأموران راهي محل كار قاتل فراري شدند اما وي ديگر در آنجا كار نميكرد. به گفته كساني كه او را ميشناختند، رحيم از حدود يكسال پيش بيكار شده و كسي او را نديده بود.
- شناسايي مخفيگاه
در حالي بررسيها براي يافتن ردي از اين مرد ادامه داشتند مأموران به پرس و جو از همكاران او پرداختند و در نهايت موفق شدند محل زندگي وي را در منطقه بريانك شناسايي كنند. اين محل به محاصره پليس درآمد و صبح سوم آذرماه، درحاليكه رحيم ماسك بهداشتي بهصورت داشت و قصد خروج از خانه را داشت دستگير شد.
مرد ميانسال كه به گفته خودش در همه اين 19سال براي اينكه شناسايي نشود در بيرون از خانه ماسك بهداشتي بهصورت ميزد پس از انتقال به اداره آگاهي به آتشزدن خانه برادرش اعتراف اما مدعي شد كه خبر نداشته در اين حادثه همسر برادرش جان باخته است. او گفت: مدتها بود كه با برادرم بر سر تأسيس يك شركت توليدي پوشاك اختلاف داشتم.
اختلافاتمان به حدي بود كه تصميم گرفتم با منفجركردن خانهاش از او انتقام بگيرم. شب حادثه تعدادي كپسول گاز در صندوق عقب ماشين گذاشتم و راهي خانه برادرم شدم. مقابل خانه آنها توقف كردم و منتظر ماندم كه آنها از خانه خارج شوند. ميخواستم خانهشان را منفجر كنم و قصد نداشتم كه به كسي آسيب بزنم.
وقتي برادرم به همراه همسر و فرزندش از خانه خارج شد، صبر كردم تا كوچه كاملا خلوت شود و همان موقع خوابم برد. وقتي بيدار شدم به تصور اينكه برادرم و خانوادهاش هنوز بيرون از خانه هستند ماشين را به نزديكي پنجره بردم. گوشه پنجره را تخريب كردم و شيلنگهايي را كه متصل به كپسولهاي گاز بود داخل خانه انداختم و شير كپسولها را باز كردم. پس از آن كبريت را روشن كردم و خانه شعلهور شد؛ طوري كه خودم هم دچار سوختگي شدم و وقتي آتش به داخل ماشينم سرايت كرد آن را همانجا رها كردم و پا به فرار گذاشتم.
من راهي تهران شدم و زندگي مخفيانهاي را شروع كردم. در اين مدت بهخاطر اينكه با هيچيك از اقوام رفتوآمد نداشتم، از ماجراي مرگ همسر برادرم بيخبر بودم. من در پايتخت ازدواج كردم و هر وقت همسر و بچههايم درباره خانوادهام ميپرسيدند با عصبانيت ميگفتم كه با آنها اختلاف شديد دارم و آنها نيز ديگر سؤالي نميپرسيدند.
به گفته سرهنگ مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران، با توجه به رسيدگي پرونده در شعبه 116دادگاه كيفري تبريز و با توجه به ارتكاب جنايت در شهرستان تبريز، متهم جهت ادامه رسيدگي به پرونده، در اختيار دادگاه اين شهر قرار گرفت.
نظر شما