جهانبخش شكري يكي از خيريني است كه علاوه بر حمايت از 117كودك يتيم، مشاركت در ساخت مسجد، درمانگاه، همراهسرا و... را هم در كارنامه كارهاي خيرش دارد. او چند مجتمع توليدي دارد و اصالتا كرمانشاهي است. وقتي از او درباره علت وقف زندگياش براي انجام كار خير ميپرسيم ميگويد: هر انساني وظيفه دارد كه به بندههاي خدا خدمت كند؛
بهعبارتي خدمتي كه از دستش بر ميآيد و براي آنها انجام ميدهد وظيفهاش است. ما در اين دنيا فقط امانتدار هستيم يعني اگر خدا مالي يا تواني در اختيارمان گذاشته است بايد آن را در راه رضاي خودش خرج كنيم. من سرپرستي از كودكان يتيم را وظيفه خود ميدانم و اين كودكان هيچ ديني بر گردن من ندارند چون خدا اين توان را در اختيار من قرار داده تا بتوانم از آنها حمايت كنم.
او با تأكيد بر اينكه انجام كار نيك را بايد جزئي از برنامههاي زندگي بهحساب آورد ميگويد: وقتي كار خيري انجام ميشود بيشتر از هر كسي خود فرد خوشحال ميشود چون بعد از انجام كار، خدا آرامشي به قلب آدم وارد ميكند كه توصيفش امكانپذير نيست.
آقاي شكري 58ساله كه 2فرزند پسر دارد در ادامه ميگويد: يادم هست پدرم هميشه به ما ميگفت شما چيزي بيشتر از يك امانتدار نيستيد و بايد به خلق خدا خدمت كنيد. بركتي كه از اين كار وارد زندگيتان ميشود خيلي بيشتر از تلاش شماست.
خوشبختانه پسرانم هم در كار خير همراه من هستند و هر كاري كه از دستشان برآيد دريغ نميكنند. همسرم هم حامي بچههاي سرطاني است و تمام وقت و زندگياش را وقف آنها كرده تا قدمي براي رفاه آنها بردارد. خدا را از اين بابت شاكرم كه خانوادهام هم در اين مسير قرار گرفتهاند و مشكلي از اين بابت ندارم.
در كلامش چندين بار كلمه امانتداربودن را تكرار ميكند و هر بار ميگويد: بايد هر كاري كه از دستمان بر ميآيد براي بندگان خدا انجام دهيم تا خداوند از ما راضي باشد. مردم در هر رشته و زمينهاي كه فعاليت ميكنند ميتوانند به خلق كمك كنند فقط كافي است كه از منافع شخصي خود بگذرند. او درباره جشنهايي كه براي كودكان يتيم و خانوادههايشان برگزار ميكند هم ميگويد:
هر چند وقت يكبار به مناسبتي جشني را برگزار ميكنيم و از آنها دعوت ميكنيم كه در جشن ما حضور پيدا كنند. وقتي بزرگشدن بچهها و سرو سامانگرفتن زندگيشان را ميبينم خيلي خوشحال ميشوم. ادامه تحصيل حق همه بچههاست و بايد همه با هم كمك كنيم كه هيچ بچهاي از تحصيل و آموزش باز نماند. بچههاي من بيشتر در شهر هرسين كرمانشاه هستند و در آنجا زندگي ميكنند.
شكري اضافه ميكند: امدادهاي غيبي، نتيجه كارهاي خير است. وقتي كار خيري انجام ميشود خدا آرامشي به انسان ميدهد كه اين آرامش موجب پيشرفت كارهاي ديگر ميشود.او به خاطرهاي اشاره ميكند و ميگويد: چند وقت پيش شخصي پيش من آمد و به من گفت كه مشكل دارم و اگر ميتواني كمكم كن.
اين بنده خدا اعتياد داشت و خيليها از او رو برميگرداندند. وقتي تصميم گرفتم به او كمك كنم بسياري از اطرافيان به من گوشزد كردند كه كمكي كه به او ميكني معلوم نيست كجا خرج شود و... اما شب عيد بود و من پيش خودم يكدرصد احتمال دادم كه براي شب عيد خانوادهاش ميخواهد، بنابراين به حرفها اعتنا نكردم و به او كمك كردم. هيچ وقت يادم نميرود همان لحظهاي كه او پايش را از اتاق من بيرون گذاشت فردي وارد اتاق شد و سراغ مرا گرفت.
خودم را به او معرفي كردم و او گفت كه من پسر مردي هستم كه 15سال پيش دچار گرفتاري شده بود و شما كمكش كرديد حالا من آن وجهي كه شما به او داده بوديد را آوردهام پس بدهم.اصلا آن بنده خدا را يادم نميآمد و به پسرش گفتم كه نيازي به پسآوردن نبود. من آن را در راه رضاي خدا به پدرت دادهام. پسر نگاهي از سر رضايت كرد و گفت كه پدرم مرا مديون كرده است كه حتما اين مبلغ را به شما برگردانم. ما به نوعي زندگيمان را به شما مديونيم چون در آن شرايط سخت كمكمان كرديد.
نظر شما