فارغ از بحثهایی که اخیرا پیرامون ترکیب گروه مزبور مطرح شده که البته خود دارای اهمیت است، نکاتی درزمینه چگونگی تدوین این برنامه متذکر میشود.
1 - برنامههای توسعه معمولا اسناد توسعهای میانمدت است که در چارچوب برنامههای بلندمدت تعریف میشوند و در قالب برنامههای کوتاهمدت( قوانین بودجه) ماهیت عملیاتی پیدامیکنند.
ایران در میان کشورهای درحالتوسعه از جمله کشورهایی است که سابقهای دیرینه قبل و بعد از انقلاب در تدوین و اجرای برنامههای میانمدت دارد که به جز یکی دو برنامه، کاملا به اهداف خود نرسیدهاند و عملا زمینه تحرک و پویایی اقتصادی فراهم نساختند.
این سابقه دیرینه باید آسیبشناسی شده و نقاط قوت و ضعف آن در تدوین برنامههای آینده مورد توجه قرار گیرد تا فرصتهای توسعهای کشور از دست نرود. بنابراین مقدمه کار این گروه بررسی برنامه چهارم توسعه و میزان تحقق اهداف آن است.
2 - تجربه برنامههای توسعه در کشورهای موفق نشان میدهد که این برنامهها بر مبنای شرایط و متغیرهای پایدار و باثبات توسعه تدوین شده و کمتر تحتتأثیر متغیرهای محیطی موقت قرار گرفتهاند.
طبیعی است یک برنامه موفق و جامع توسعهای برنامهای است که سازوکارهای انعطافپذیری نیز در آن برای مواجهه با تغییرات احتمالی مورد لحاظ قرار گیرد. اما ماهیت و خاصیت برنامههای توسعه ثباتبخشی امور کشور در یک شرایط پایدار است.
3 - انقطاع توسعهای بزرگترین آفت توسعه کشور است که هزینههای زیادی را نیز تحمیل کرده است. در واقع برنامههای توسعه در بستر یک فرایند باثبات و ادامهدار شکل میگیرند و به نتیجه میرسند و هر برنامه میانمدت تکمیلکننده برنامه قبلی و اصلاح شده آن است.
به عبارت دیگر برنامههای توسعه نباید تحتتأثیر فضای سیاسی و جابهجایی دولت قرار گیرد. برنامههای توسعه باید از چنان پشتوانه سیاسی تصمیمگیری برخوردار باشد که عملا خود را به ساختارهای سیاسی و اجرایی تحمیل کند و در تدوین و اجرا کمتر تحتتأثیر سلایق قرار گیرند.
4 - برنامه توسعه موفق در شرایط کنونی برنامهای است که با لحاظ امکانات، توانمندیها و نیازهای روز کشور و در ظرف اقتصاد جهانی، توجه به الزامات آن و با نگرش تعامل و رقابت با عوامل آن تدوین و اجرا شود.
5 - یکی از فرصتهایی که تدوینکنندگان و مجریان برنامه پنجم توسعه دراختیار دارند سیاستهای کلان اصل 44 قانون اساسی است. برنامههای قبلی توسعه عموما با معضل بزرگ فقدان پارادایم حاکم مواجه بودند به این دلیل روند تدوین و اجرا با موانع زیاد و اهداف متناقض مواجه بود.
این مشکل در حال حاضر با تدوین سیاستهای کلان اصل 44 و شکلگیری یک پارادایم واحد توسعهای بر مبنای اقتصاد رقابتی از بین رفته و میتوان امیدوار بود فرایند تدوین و اجرای برنامههای آینده با سرعت و کیفیت بالاتری تداوم یابد. بنابراین روح حاکم بر برنامه پنجم توسعه باید تحقق اهداف بزرگ این سیاستها باشد.
6 - تدوین و تنظیم مبانی نظری برنامه پنجم توسعه از اهمیت بالایی برخوردار است. وجود یک مبنای نظری منسجم، مستدل و مستحکم تدوین محتوای برنامه را تسهیل میکند.
لازم است این مبانی در گام اول در مواجهه کارشناسان اقتصادی و توسعهای گذاشته شود تا با بررسی و اجماع بیشتر به پشتوانه محکمی برای برنامه پنجم تبدیل گردد.