ریشه بسیاری از انتظارات مذکور ناشی از این واقعیت تلخ است که پس از گذشت نزدیک به 100سال از عمر صنعت نفت و تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد کشور هنوز شیوه های استفاده بهینه از این درآمدها در اقتصاد کشور مشخص نیست و عملا کشور بیش از آنکه ازاین درآمدها در جهت توسعه اقتصادی پایدار و رونق کسبوکار و رفاه عمومی استفاده کند، دچار آسیبهای تزریق بدون پشتوانه پول در قالب یک اقتصاد وابسته به نفت شده و گذشت زمان این وضعیت را به یک بیماری مزمن تبدیل کردهاست؛ بیماریای که رهایی از آن سخت، پرهزینه و پیچیده است.
اما انتظارات موجود در لایههای مختلف تصمیمگیری و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی واقعیتی غیرقابل انکار است. بیتوجهی به این انتظارات و عدم برخورد منطقی و متناسب میتواند زمینه ساز برنامهریزیهای نادرست و درعین حال پرهزینه باشد.
از جمله این انتظارات، اثربخشی سریع و ملموس درآمدهای نفتی در رونق اقتصادی و زندگی مردم است که به نظر،انتظاری غیرمنطقی است. چراکه اثر سریع این منابع فقط در شکل تزریق بدون پشتوانه درآمدهای نفتی و ایجاد بیماری هلندی و رفاه کاذب نمودار میشود.
به لحاظ منطقی باید از تزریق مستقیم منابع حاصل از درآمدهای نفتی به اقتصاد کشور خودداری کرد و در عوض این منابع را در امور زیربنایی سرمایهگذاری کرد که طبعا اثرات آن در اقتصاد کشور در شکل ایجاد زمینههای سرمایهگذاری و رونق کسبوکار و رشد اقتصادی در یک فرایند میانمدت هویدا میشود.
در عین حال، وجود این انتظار غیرمنطقی نیست که درآمدهای نفتی نباید در بودجه جاری و عمومی کشور هزینه شده و عملا در کوتاهمدت زمینه افزایش نقدینگی و تورم را فراهم کند؛هرچند رهایی از این پدیده که حالت مزمن پیدا کرده به راحتی امکان پذیر نیست اما باید مجدانه درپی عملیاتی کردن آن بود.
اما این انتظار درست به نظر میرسد که با توجه به اینکه روند روبه افزایش قیمت نفت امسال وارد هفتمین سال خود شده و این مدت زمان برای آشکار شدن آثار اولیه هزینه شدن درآمدهای نفتی کافی است، چرا هنوز کشور شاهد رونق اقتصادی قابل قبولی نیست وعملا روند کند گذشته تداوم دارد؟
پاسخ این سؤال و انتظار در شکست سیاست صندوق حساب ذخیره ارزی و نبود برنامهریزی مشخص برای بهرهگیری هدفمند و مفید از درآمدهای نفتی است.
اگر از این درآمدها به نحو مطلوب و منطقی استفاده میشد، نه تنها اصل و فرع این منابع برای نسلهای آینده حفظ میشد، بلکه ساختار اقتصادی و در عین حال بافتهای اجتماعی از اثرگذاری مثبت آن در شکل اشتغال، رفاه و برابری بهرهمند میشدند.
بنابراین باید برنامهریزی برای استفاده بهینه از درآمدهای نفتی که به نظر میرسد حداقل در چشمانداز کوتاهمدت بالاباشد و هدایت این درآمدها در جهت توقعات بحق و منطقی جامعه که نزدیک به قرن چشم انتظار اثرات مثبت آن در زندگی خود هستند، در اولویتهای اقتصادی و برنامهریزی تصمیمگیران باشد.