دوشنبه ۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۲
۰ نفر

همشهری دو - محمود قلی‌پور: داستان از اینجا شروع شد که آقای پارسایی تصمیم گرفت چند روزی به‌خودش مرخصی بدهد و بماند خانه و تا لنگ ظهر بخوابد.

مرخصی

واقعيت قضيه اينكه اولش برنامه، كاملا مطابق ميل آقاي پارسايي پيش رفت. وقتي مي‌گويم اولش طبق برنامه پيش رفت، يعني از 3 روز مرخصي آقاي پارسايي تنها 3ساعت گذشته بود كه صداي مهيب افتادن چيزي بيدارش كرد.

آقاي پارسايي هر روز، موقع اذان بيدار مي‌شد و صبحانه آماده مي‌كرد و مي‌گفت: «واي باز هم خواب موندم». بعد نمازش را مي‌خواند و يك ليوان چاي براي خودش مي‌ريخت و همانطور كه سرپا لقمه‌اي نان و پنير به دهان مي‌برد، به ساعت نگاه مي‌كرد و بعد سرفه‌اي مي‌زد و صدايش را صاف مي‌كرد و بلند مي‌گفت: «بيدار شيد، دير شده». كسي بيدار نمي‌شد. تا لباسش را بپوشد و مهياي رفتن سر كار شود، چندبار ديگر اهل منزل را صدا مي‌زد كه « به خدا دير شده، بيدار شيد». اين كار دقيقا 26 سال و 9‌ماه و 12روز بود كه تكرار مي‌شد. تا اينكه آقاي پارسايي احساس كرد به 3روز استراحت نياز دارد تا دوباره شاداب شود. اما هنوز 3ساعت بيشتر از حالت معمول بيدار شدنش نگذشته بود كه صداي گرومپ افتادن چيزي آقاي پارسايي را بيدار كرد.

پريد توي حياط خانه ولي چيزي نديد، رفت پشت بام، آنجا هم خبري نبود. بعد كه برگشت تا دوباره بخوابد، اين‌بار هم صدايي به همان بلندي شنيد؛ يعني چشم‌هايش را بست كه بخوابد و لبخندي زد توي رختخواب كه چقدر خوب كه 3روز استراحت مطلق مي‌كنم اما هنوز 2دقيقه هم نگذشته بود كه صدا را دوباره شنيد. توي رختخوابش نيم‌خيز شد و ناگهان نگاهش افتاد به بالكن و بعد بال‌هاي بلند پرنده‌اي را ديد كه وقتي به هم مي‌خورد آن صداي عجيب توليد مي‌شد. نمي‌دانست شاهين است يا عقاب و يا پرنده‌اي شبيه آن. بعد تا زنگ بزند به اين طرف و آن طرف كه ببيند براي نجات آن زبان‌بسته غول‌پيكر بايد با چه‌كسي حرف بزند، ساعت شده بود 2 بعد از ظهر.

آقاي پارسايي فكر مي‌كرد كه آن 3روز مرخصي بعد از 26سال و 9ماه و 12روز فقط براي نجات جان آن پرنده بوده و اينگونه بود كه زنگ زد و مرخصي 2روز بعدش را لغو كرد. باز هم با همان عجله صبح‌ها بيدار شد، رفت سر كار اما كسي نمي‌دانست كه نشاط و شادابي آقاي پارسايي براي يك روز مرخصي نبود.

کد خبر 356715

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha