سابقه دوستي اين دو بزرگوار به سالهاي بسيار دور برميگردد. آيتالله حسيني الهاشمي در گفتوگوي اختصاصي با «همشهريدو» روايتهايي از زندگي آيتالله شرعي را در سالهاي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي تا به امروز برايمان بازگو كردهاند.
- آيتالله سيدمعزالدين حسيني الهاشمي: وقتي سر به بالش ميگذاشت كه از پا درميآمد
حمايت از امام و انقلاب اسلامي
آيتالله محمدعلي شرعي در زماني كه جامعه مدرسين حوزه علميه قم، پيش از پيروزي انقلاب اسلامي تشكيل شد و فعاليت جدي در انقلاب اسلامي را شروع كرد، به همراه چند نفر از روحانيون برجسته، از رابطين جامعه مدرسين بودند؛ همچنين پرتأثيرترين چهره آنها آيتاللهشرعي بود و حالت فداكاري شگفتانگيزي داشت. شبهاي حكومت نظامي به منزل بزرگان و علما ميرفت و براي حمايت از امام و انقلاب، امضا جمعآوري ميكرد.
در جلسات جامعه مدرسين، بسيار جدي برخورد ميكرد. در جلساتي كه ايشان حضور داشت، حتما چند برنامه تصويب و تأييد ميشد و اقدام به اجرا ميشد. بسياري از اعلاميههاي جامعه مدرسين را با جديت بسيار پيگيري ميكرد و مسائل انقلاب را ادامه ميداد. ايشان در اين راه زندان، شكنجه و مشكلات زيادي را تحمل كرد.
انقلاب نوارها
يكي از مسائلي كه در اوجگيري انقلاب و در زماني كه حضرت امام خميني(ره) در پاريس بودند، پيش آمد، ارتباطي بود كه به وسيله تلفن برقرار ميشد ولي اينكه ايشان چگونه توانسته بود خطي ايجاد كند كه دستگاه پهلوي نتواند در آن نفوذ كند، معلوم نيست. اين خط كمك ميكرد فرمايشات امام در همان روزي كه عنوان شده بود، به ايران بيايد و اگر اعلاميه بود و لازم بود چاپ شود، چاپ ميشد و بهدست مردم ميرسيد و اگر بهصورت نوار بود، نوار آن تكثير ميشد و بهدست مردم ميرسيد. فلسطينيها آن موقع ميگفتند «الثوره الكاستيه»؛ يعني انقلابي كه توسط نوار كاست ايجاد شد. در نشر فرمايشات امام كه تأثير فوقالعاده داشت، بيهيچ ترديدي آقاي شرعي نقش اساسي داشت.
اعلاميه امام را كه خوانديم ورق برگشت
وقتي حادثه سينما ركس اتفاق افتاد، به همراه جمعي در دماوند بوديم و روي مسائل اقتصادي آتيه انقلاب كار ميكرديم. حادثه سينما ركس كه اتفاق افتاد، شاه صحبت كرد و سعي كرد مردم را تحريك كند و آن را به انقلابيون مذهبي منتسب كند؛ بنابراين تصميم گرفتيم به قم بياييم چون آن رخدادها ميتوانست ضربه هولناكي به جريان انقلاب بزند. آقاي شرعي معتقد بود در آن شرايط، تظاهرات مذهبيها نميتواند برگزار شود. مردم وقتي از مساجد بيرون ميآمدند، خجالت ميكشيدند سرشان را بلند كنند، چه رسد به اينكه شعار بدهند. شرايط تلخ و سختي بود. آقاي شيخ احمد ظريفيان از آبادان گزارش آورد كه آنجا دارند علنا به امام توهين ميكنند و از طرف دستگاه، جوي عليه مذهبيها درست كرده و حادثه سينما ركس را به پاي نيروهاي مذهبي نوشتهاند. همان موقع آقامصطفي، فرزند آيتالله شرعي، متن پيادهشده سخنان امام درباره سينما ركس را آورد كه شيخ احمد ظريفيان آن را به آبادان ببرد. در كمتر از يك ساعت اين اعلاميه تايپ، تكثير و به آبادان بردهشد. اين خاطره شخصي من از شيخ احمد ظريفيان است كه بعدا ميگفت وقتي به آبادان رفتم، هنوز تمام اجساد جمعآوري نشده بود و پاي انسان در سالن سينما ركس در گوشت سوخته فرو ميرفت و چون نميتوانستند جسدها را جدا كنند، آنها را برش ميدادند و قطعهقطعه ميبردند. يك گور دستهجمعي بود كه بخش زيادي از جسدها را در آن دفن كردند و كساني بالاي گورها ايستاده بودند و مقصر حادثه را امام و انقلابيون ميدانستند و بد و بيراه ميگفتند. شيخ احمد ظريفيان ميگفت: ما سه نفر بوديم و من بلند گفتم: «آقايان توجه بفرماييد، توجه بفرماييد، متن اعلاميه حضرت آيتالله خميني». تا اين را گفتيم، بخشي از مردم به سمت من آمدند. وقتي ما اعلاميه را خوانديم، ورق چنان برگشت كه از همانجا شعار «مامور شاه خائن/ رزمي بايد بسوزد» سر داده شد. رزمي، رئيس شهرباني قم بود و پس از حادثه ۱۹دي قم، ترفيع پيدا كرد و به رياست شهرباني آبادان انتقال يافت. پس از اين اعلاميه و شعار مردم بود كه نيروهاي دستگاه سرشان را زير انداختند و جمعيت شهر به نيروهاي پيرو امام پيوست. بنابراين، اگر بهموقع فعال شدن اين جريان انقلابي و رسيدن اعلاميه نبود، ممكن بود با يك حادثه روبهرو شويم كه كل انقلاب را متوقف كند و همه پيروزيها را از بين ببرد.
كابينه اعلام نشده انقلاب
انقلاب كه پيروز شد، آيتالله شرعي بدون اينكه مسئوليت مستقيم در مسائل اجرايي داشته باشد، تقريبا تمام زندگي و هم و غمشان را بر رفع مشكلات گذاشته بود و هر جا مسئله و مشكلي بود، آن چهرهاي كه به ميدان ميآمد، چه از طرف جامعه مدرسين و چه به واسطه اعتمادي كه مردم به او داشتند، خود ايشان بود. از مزاحهاي ما اين بود كه آيت الله شرعي كابينه اعلامنشده انقلاب است و به اندازه چند وزير و به اندازه يك كابينه، شبانهروز فعاليت ميكند. ميزان تلاش ايشان خيلي شگفتانگيز بود.
آدم عاشق خسته نميشود، از پا درميآيد
من فهرست كاملي از همه كارهاي آيتالله شرعي ندارم، شايد هيچكس چنين فهرستي نداشته باشد، اما اگر ميداشتم، ليست بسيار شگفتانگيزي از فعاليتهايي بود كه براي انقلاب و پيشبرد انقلاب انجام دادند. شيخرجبعلي خياط ميگويد: «آدم عاشق خسته نميشود، از پا درميآيد». آقاي شرعي، تنها وقتي سر روي بالش ميگذاشت كه از پا درميآمد. خوابهاي بسيار كوتاهي داشت و هميشه عجله داشت، انگار چيزهايي دارد از دست ميرود و بايد كار كند. روحيه بسيار ساعي و شايد بهتر است بگوييم به تعبير امروزيها روحيه جهادي داشت و تلاش ميكرد كارهاي انقلاب پيش برود.
متأسفانه در يك دوره تحت فشار قرار گرفت و بعد از روي كار آمدن اصلاحطلبان و در دوره اول دولت اصلاحات، در عين اينكه رئيسجمهور، شخصا براي او احترام قائل بود، فشار وحشتانگيزي به آيتالله شرعي وارد كردند و با وجود آنكه زندگي زاهدانهاي داشت، در معرض اتهامهاي گوناگون قرار گرفت. انسان سادهزيستي بود و براي زندگي مادي و شخصي خودش فعاليتي نداشت ولي در متن انقلاب، انسان بسيار فعالي بود. طبيعي است كه در فعاليتهاي اينگونه، ممكن است نقصهايي هم بهوجود بيايد، ولي انسان بسيار مخلصي بودند. براي خدا و براي انقلاب كار ميكرد و چيزي براي خودش نميخواست. نميخواست موقعيتي كسب كند. در سنوات اخير هم مدت زيادي در بستر بيماري بود و فرزندشان آقامصطفي كه 2 هفته قبل از خود ايشان درگذشت، از پدر نگهداري ميكرد.
- حجتالاسلام محمودرضا جمشيدي: همه خسته ميشدند به جز آقاي شرعي
حجت الاسلام محمود رضا جمشيدي در سالهاي اخير، مديريت حوزههاي علميه خواهران را عهده دار بوده است. نهادي كه به همت زندهياد آيت الله شرعي بنيانگذاشته شد و در سراسر كشور گسترش يافت. مصاحبت طولاني با آيتالله شرعي سبب شده است كه ايشان خاطرات و نكتههاي ناشنيدهبسياري را از زندگي آيت الله شرعي برايمان بگويند .
500هزار اعلاميه را در يك ماه تكثير كرديم
آيت الله شرعي از همان ابتداي نهضت همراه امام بودند. به همت ايشان بود كه بيانيه امام در مخالفت با كاپيتولاسيون تكثير شد و موج انقلاب اسلامي در سال1342 بهراه افتاد. ايشان خودشان نقل ميكردند: ما دو منزل اجاره كرديم. در طول يكماه به كمك حجتالاسلام دعائي 500هزار نسخه از اين اعلاميه تكثير كرديم تا در ماه محرم در سراسر كشور توزيع شود. پس از آن هم در همه سالهاي بعد تا پيروزي نهضت امام نقش اصلي و محوري را در جمعآوري امضاهاي بيانيههاي مكرر جامعه مدرسين و علماي قم بهعهده داشتند. زماني كه ساواك براي دستگيري ايشان وارد منزلشان شدند ازغندي، شكنجهگر معروف ساواك ميخواست كه وارد محل استراحت خانوادهشان شود. ايشان چنان سيلي محكمي به ازغندي كه همه زندانيان قبل از انقلاب از او وحشت داشتند زد كه اين شكنجهگر در جاي خودش خشكش زد.
طلبهها از مسائل روز عقب نمانند
ايشان سالها در قم مديريت مدرسه علميه رضويه را عهدهدار بودند. تا احساس كردند كه شبهههاي ماركسيست دارد رسوخ پيدا ميكند؛ بنابراين از شهيد مطهري دعوت كردند تا هفتهاي دوبار از تهران به قم بيايند و براي طلبهها مباحث تازه را مطرح كنند. جلسات ديگري هم با حضور شهيد بهشتي و آيتالله مصباح يزدي و زندهياد آيتالله سيدمنيرالدين هاشمي برگزار ميكردند تا طلبهها از مسائل روز و شبهههاي تازه عقب نمانند و بتوانند به اين شبههها پاسخ بدهند.
هيچ موروثهاي نداشتند
در طول اين سالها هيچچيز براي خودشان نيندوختند. حالا كه ايشان وفات يافتهاند عرض ميكنم كه هيچ موروثه مادياي از ايشان به جا نمانده است. نه منزلي و نه پولي. ايشان ميگفتند كه دو بهره (دانگ) از يك منزل براي او است كه ارث خانوادگيشان بود. همان را هم بعدها خرج ترويج فرهنگ فاطمي و انتشار خطبه حضرت زهرا(س) كردند.
2 ساعت ديگر يك هواپيما ميآيد بيرجند
وقتي انقلاب پيروز شد ايشان از ظرفيت انقلاب حداكثر استفاده را كردند براي كار و خدمت به مردم در راه خدا. تمام تلاششان را براي تثبيت انقلاب اسلامي انجام دادند. رياست ستاد انقلاب قم با ايشان بود كه در حقيقت بازوي اجرايي امام بودند و بسياري از كارها را در ماههاي اوليه انقلاب به سرانجام رساندند.
يكي از دوستان ميگفتند كه من مديريت ايشان را در روزهاي اول انقلاب شناختم. نقل ميكردند كه پس از پيروزي انقلاب مردم به كاخ علم در بيرجند رفتند و آنجا را تسخير كردند. من خوف اين را داشتم كه بسياري از عتيقهها و لوازم قيمتي كاخ علم غارت شود. با ستاد انقلاب قم تماس گرفتم. آقاي شرعي گوشي را برداشتند. مسئله را با ايشان مطرح كردم. گفتند 2ساعت ديگر يك هواپيما از تهران به بيرجند ميآيد و همه وسايل را ميبرد تا از دستبرد در امان باشد. ايشان چنين مديريت مقتدرانهاي داشتند.
در اقامه حق، ملاحظه هيچكس را نميكردند. يكي از مسئولان برايم تعريف ميكرد وقتي رئيس كميسيون اصل90 بودند من ميديدم كه بسياري از مسئولان قبل از اينكه خدمت ايشان برسند ميلرزيدند.
جهاد مدرسهسازي را از قم آغاز كردند
حركتي را كه ما امروز به نام جهاد مدرسهسازي ميشناسيم ايشان از قم آغاز كردند و بعد به جاهاي ديگر ايران تسري پيدا كرد. ايشان در دوره خودشان 160مدرسه ساختند. هر چند كه باز هم مثل همه كارهاي ديگر نامي از ايشان در جهاد مدرسهسازي نيست.
خـــــودشان مايحتاج فقرا را به در خانه آنها ميبردند
در اوج مسئوليت و كارهاي مديريتي از توجه به فقرا غافل نبودند. بسيار پيش ميآمد كه خودشان مايحتاج و وسايل ضروري فقرا را به در خانه آنها ميبردند. حتي خاطرم هست كه زماني كه بيماري ايشان آغاز شده بود در سفري از مشهد به قم آمدند. من علت را پرسيدم گفتند كه براي حل مشكل مسكن طلبهاي آمدهاند. يعني در اوج بيماري از توجه به مشكلات ديگران غافل نبودند. حتي مدتي بسترشان را به محل كارشان منتقل كردند و از آنجا امور را پيگيري ميكردند.
در انجام وظيفه سر از پا نميشناختند
اما مهمترين وجه شخصيتي آيتالله شرعي همان اخلاص و خستگيناپذيري ايشان است. اين دو ويژگي ايشان را به يكي از شخصيتهاي منحصر به فرد روحانيت معاصر تبديل ميكند. بسياري از افرادي كه همراه بودند از پركاري وي خسته ميشدند. اما ايشان خستگيناپذير بودند و خستگي را خسته ميكردند. همه خسته ميشدند به جز آيتالله شرعي. در انجام وظيفهايكه تشخيص ميدادند سر از پا نميشناختند. هر جا كه احساس ميكردند حضرت امام يا مقام معظم رهبري دغدغهاي دارند كه بايد انجام شود از پا نمينشستند.
در بسياري از كارها مركز و محور بودند ولي نامي از ايشان در ميان نبود. زماني بهعنوان نماينده مردم قم رأي آوردند اما وقتي تشخيص دادند كه آيتالله آذري قمي ميتواند بهتر از ايشان خدمت كند انصراف دادند تا آقاي آذري وارد مجلس شوند. اينها نشانههاي اخلاص ايشان است.
- دكتر حسين نجابت، نماينده سابق مجلس: هر وقت به بنبست ميرسيديم ميرفتيم سراغ آقاي شرعي
در دهه 60 و 70 هر وقت در كاري به بنبست ميرسيديم، ميرفتيم سراغ آقاي شرعي. كارهاي بسياري بود كه خيلي وقتها اميدي به موفقيتشان نداشتيم اما وقتي سراغ آقاي شرعي ميرفتيم با همت و انگيزه فوقالعاده ايشان كار به ثمر مينشست. فقط ما نبوديم كه اينگونه فكر ميكرديم؛ بسياري ديگر در نهادها و مؤسسات مختلف كه قصد تأسيس يا ايجاد كاري تازه را داشتند سراغ آقاي شرعي ميرفتند. براي همين ايشان در كارهاي بسياري منشأ اثر بودند، اما شما كمتر ميبينيد كه نام ايشان در خيلي از اين كارها ديده شود يا اينكه در مراسم افتتاح يا كلنگزني جايي حضور پيدا كنند. اين بهدليل اخلاص فوقالعاده ايشان بود. در كار براي خدا از هيچ كوششي فروگذار نميكردند. اما نامي از ايشان هم در ميان نبود. گاهي پيش ميآمد كه ايشان با پيكان سادهشان دو بار در روز مسير تهران - قم را ميرفتند و برميگشتند تا گرهي را باز كنند و كاري را به نتيجه برسانند. از اين جهت ايشان واقعاً كمنظير بودند.
در بسياري از اتفاقات سياسي آيت الله شرعي نقش تأثيرگذاري داشتند، اما بهدليل اخلاص، كمتر كسي از نقش ايشان باخبر است. ازجمله در انتخاب رهبري. يا مثلا در كميسيون اصل90 مجلس كه ايشان رئيس كميسيون بودند و در دوره ايشان بود كه كميسيون اصل90 بهعنوان مهمترين كميسيون مجلس سر و سامان يافت. در سالهاي اخير بيشتر فعاليتهاي ايشان صرف به نتيجه رساندن كارهاي دانشگاه فاطميه شد كه متأسفانه بهدليل كارشكنيها اين كار آنچنان كه بايد به ثمر ننشست و ايشان را بسيار فرسوده كرد.
- آيتالله سيدمحمد غروي: به تنهايي موتور محركه جامعه مدرسين بود
آيتالله سيدمحمد غروي از روحانيان برجستهاي است كه سالها سابقه عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم و شورايعالي حوزه علميه قم را در كارنامه خود دارد. سالها سابقه همكاري و همنشيني با آيتالله شرعي در هر كدام از اين نهادها سبب شد تا سراغ آيتالله غروي برويم و از ايشان بخواهيم كه از ويژگيهاي اخلاقي آيتالله شرعي برايمان بگويند.
اخلاص، فروتني و بيآلايشي
اخلاص، تواضع فوقالعاده و بيآلايشي، 3 وصف اصلي آيتالله شرعي بود. اگر كسي با آيتالله شرعي حشر و نشر داشت، احساس ميكرد كه اخلاص در ايشان موج ميزند. آنچه ايشان انجام ميداد برحسب وظيفه و براي خدا بود، به دور از هياهوها و عناوين اعتبارياي كه برخي گرفتارش هستند. چون واقعا دنبال مقام و شأن نبود. مرحوم آقاي شرعي مخلص بود. سعي ميكرد كاري كند كه مورد رضاي امام زمان(عج) باشد و كاري انجام دهد كه خدا قبول كند و ساير انگيزهها در كار او وارد نشود.
چنان پركار بود كه همكاران او و كساني كه با او كار ميكردند، خسته ميشدند. يكي از خصوصيات ايشان كه بهدنبال اخلاص ميآمد، تواضع بود و بسيار متواضع بود. دوستان مختلفي از قشر روحانيت و غيرروحانيت داشت كه همگي شيفته اخلاص او بودند. خيلي مورد اعتماد افراد و اشخاص بود. اگر كاري براي رضاي خدا پيش ميآمد، در برابر اشخاص تواضع ميكرد و جايگاه اجتماعياش را ناديده ميگرفت. در راه خدا فروتني ميكرد و خودش را پايين ميآورد تا كاري انجام بگيرد. بيآلايشي و وابسته نبودن به زخارف دنيا، اخلاص و تواضع آيتالله شرعي فوقالعاده بود. اين خصوصيات همواره براي ما و نزديكان ايشان جالب و جاذب بود.
حوزههاي علميه خواهران، خدمتي ماندگار
مديريت حوزه علميه خواهران در سطح كشور كه ايشان آغازگر آن بودند، با اتكا به عدهاي از دوستان مخلص ايشان بود كه با اعتماد به آيتاللهشرعي، اطراف كار را گرفتند و ادامه دادند و انصافا هم به خوبي مديريت شد. اينطور نبود كه زيرساختهايحوزههاي علميه خواهران با كمكهاي دولت ايجاد شود بلكه توسط افراد خير و مبتني بر اعتماد به آيتالله شرعي و دوستان ايشان بود كه پا به عرصه گذاشتند و كار كردند. برخي از حوزههاي استانها و شهرستانها، وضعيتشان از نظر ساختمان و زيرساختها، از حوزههاي برادران بهتر است.
هم انقلابي بود، هم ولايتي
ايشان جنبه ولايتمداري بسيار قوياي داشت. هم انقلابي بود و هم سخت ولايتي بهمعناي خاص و عام آن و براي انقلاب هم بسيار خدمت و خطر كرد. اوضاع ناگوار حال و روز ايشان، شايد بهخاطر اين بود كه بهخودش نميرسيد و بهخاطر همين تلاشها و فعاليتها، از پا درآمد. در چند سال اخير و پيش از فوت، وضعيت سختي داشت. يكي از چهرههاي بسيار فعال در جامعه مدرسين و از اعضاي تأثيرگذار بود. به تنهايي نيروي محركه جامعه مدرسين بود و خدمت بسياري در جريان نهضت و جريان انقلاب كرد.
- مخلص خستگيناپذير
آيتالله محمدعلي شرعي در سال 1314در شهرستان داراب استان فارس ديده به جهان گشود. پدر ايشان آيتالله شيخ غلامحسين شرعي شيرازي در سال 1319به قم مهاجرت كردند. آيتالله شرعي تحصيلاتشان را از پنجسالگي در مكتبخانه آغاز كردند و پس از طي مقدمات دروس حوزوي و ادبيات و صرف و نحو، درس شرح لمعه را نزد حضرات آيات ستوده و شبزندهدار و پدر گراميشان آموختند. پس از آن نزد حضرات آيات مشكيني، سلطاني و حرمپناهي به آموختن رسائل و مكاسب پرداختند؛ سپس در درس خارج فقه امام خميني(ره) حاضر شدند تا تحصيلات عاليشان را در فقه تكميل كنند.
ايشان تدريس دروس حوزوي را از همان سالهاي آغازين طلبگي براي سطوح پايينتر آغاز كردند. پس از تكميل تحصيلات و رسيدن به مقام اجتهاد به تدريس درسهاي سطح عالي فقه و اصول پرداختند. با تأسيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم ايشان يكي از نخستين افرادي بودند كه به آن پيوستند و تا سالهاي پاياني حياتشان در جامعه حضوري فعال داشتند.
از سال 1342با شروع مبارزه انقلابي به رهبري حضرت امام خميني(ره) ايشان نيز به صف مبارزان پيوستند و در تكثير اعلاميهها، نوارها، تبيين ديدگاهها و مواضع استادشان امامخميني(ره) نقش بسزايي داشتند و چندبار دستگير شدند و به زندان افتادند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و سكونت امام(ره) در قم ايشان با همكاري آيتالله يزدي ستاد انقلاب قم را تشكيل دادند و با صدور بيش از 13هزار حكم براي پيگيري امور گوناگون انقلاب، بازوي اجرايي امام(ره) شدند. چندي بعد به نمايندگي مردم قم در مجلس شوراي اسلامي انتخاب شدند.
تأسيس حوزه علميه خواهران، تأسيس بنياد رفاه و ارشاد امامصادق(ع) با همكاري سيدرضا برقعي، تأسيس دانشگاه علوم پزشكي فاطميه براي آموزش بانوان در رشتههاي پزشكي، همكاري در تأسيس شهرك مهديه براي ساماندهي مسكن طلاب، همكاري در تأسيس دانشگاه قم و همكاري در تأسيس جمعيت مبارزه با فقر ازجمله اقدامات و فعاليتهاي ايشان در سالهاي پس از انقلاب اسلامي است.
آيتالله محمدعلي شرعي در دوازدهم ديماه 1385دعوت حق را لبيك گفت. هرچند خدمات ماندگار ايشان همچنان باقي است.
نظر شما