کارگردانی که نیم قرن پیش با کارگردانی «دوازده مرد خشمگین» نامش بر سر زبانها افتاد. لومت در آن سالها، یکی از طلایهداران نسل تازهای از کارگردانان سینمای آمریکا بود که میخواستند فراتر از قواعد دست و پاگیر نظام استودیویی فعالیت کند. در این میان لومت از همان ابتدا نشان داد که به طرح مضامین اجتماعی علاقمند است.
به همین دلیل آنچه از این کارگردان، در اذهان باقی مانده، درامهای اجتماعیاش است. او در طول بیش از 50 سال فعالیت حرفهای، فیلمهای زیادی را جلوی دروبین برده و فراز و نشیبهای بسیاری را هم پشتسر گذاشته است.
در میان انبوه فیلمهایی که لومت کارگردانی کرده، همه فیلمهای درخشان و درجه یکی به چشم میخورد (دوازده مرد خشمگین، سرپیکو، شبکه و بعد از ظهر نحس)، هم آثا رمتوسط (قتل در قطار سریعالسیر شرق، شاهزاده شهر، سین جیم) و هم فیلمهای پیش و پا افتاده و ضعیف (کسب و کار خانوادگی، فقط به من بگو چه میخواهی).
لومت تقریباً در همه ژانرها فیلم ساخته و تلاش کرده خود را با مضامین روز وفق دهد. در واقع رمز فعالیت نیم قرنی او در هالیوود را هم باید در همین نکته دید. لومت یک حرفهای تمام عیار است که حتی در سالهای افولش هم، همچنان توانسته استودیوها را برای تولید فیلمهای بعدیاش توجیه کند. مایه مورد علاقه لومت، واکاویدن فساد درون جامعه آمریکاست.
لومت در فیلمهایی چون «دوازده مرد خشمگین» «شبکه» و «بعد از ظهر نحس» همچون یک جامعهشناس به بررسی مشکلات و تناقضهای جامعه آمریکا نشسته است.
لومت در فیلمهای برجستهاش، اغلب توانسته کاراکترهایی زخمخورده و مسئلهدار را به تصویر بکشد که میکوشند حق پایمال شده خود را از سیستم فاسد بگیرند و اگر نمیتوانند این کار را بکنند، لااقل به افشاگری فساد بپردازند و دستکم خود را خالی کنند.
لومت چه یک درام دادگاهی مثل «دوازده مرد خشمگین» بسازد یا فیلمی پلیسی چون «سر پیکو»، در هر صورت مهر تالیفی خود را به عنوان فیلمسازی اجتماعینگر، براثرش ثبت میکند.
او که سابقه سه بار نامزدی برای دریافت اسکار بهترین کارگردانی را در کارنامه دارد. در دهه پنجاه به عنوان کارگردانی جوان و خوش قریحه، هالیوود را غافلگیر کرد. در دهههای شصت و هفتاد در اوج بلوغ حرفهایاش تعدادی از بهترین نمونههای سینمای اجتماعی آمریکا را جلوی دوربین برد و در دو دهه اخیر، نشان داد که با وجود کهولت سن، همچنان تکنیسین برجستهای است.لومت حتی در فیلمهای نه چندان جالب توجهش هم کارگردانی کمالگرا نشان داده است.
کارگردانی که با وجود گرایش و دلبستگی عمیقاش به طرح مسائل اجتماعی، معمولاً فرم را فدای محتوا نمیکند و بهترین فیلمهایش در این زمینه مثل «بعد از ظهر نحس» و «شبکه» درس خوبی برای فیلمسازانی به شمار میآید که در مواجهه با مضامین ملتهب اجتماعی، سینما را به فراموشی میسپرند.
با این که سالها بود سیدنی لومت موفقیت قابل توجهی را با فیلمهایش کسب نمیکرد، صرف فعالیت او در سینما، که اغلب هم نسلانش سالهاست بازنشسته شده یا درگذشتهاند؛ شوقانگیز بود. این که پیرمرد هنوز از نفس نیفتاده و همچنان روی صندلی کارگردانی مینشیند.
خوشبختانه فیلم آخر استاد، «پیش از آنکه شیطان بداند، مردهای» به شهادت آنچه منتقدان این روزها دربارهاش نوشتهاند، اثری است قابل تامل. لومت در 83 سالگی نه تنها هنوز فیلم میسازد بلکه این توانایی را دارد که همچنان فیلم خوب بسازد. مرد خشمگین سینما دوباره به روزهای اوج بازگشته است.