جمعه ۱۸ آبان ۱۳۸۶ - ۱۶:۰۴
۰ نفر

لیلیانا پیترسن: تازه از سفر آمده بودم. پیرمردی توی سرسرا منتظرم بود.

«آقا جان ما را عاصی کردید. چکار کنیم از دست شما؟ صبح تا شب صدای مشق ویولون بچه تان ما را عاصی کرده.»
«یعنی چه آقا؟ما اصلا بچه نداریم.»
«پس می فرمایید بنده با این سن و سالم دروغ می‌گویم. مگر شما پدر جاناتان نیستید.»
«نخیر پدر جاناتان آقای کوبریک هستند. آپارتمان 63.»
«ببخشید معذرت می‌خواهم.»

ترجمه اسدالله امرایی

کد خبر 36156

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز