وسعت گرجستان در مجموع 69700 کیلومتر مربع است، اما 2 منطقه جدایی طلب آبخازیا و اوسیتیای جنوبی از سال 1993 اعلام استقلال کرده و دولت مرکزی تفلیس بر آنها نظارتی ندارد.
از جمعه هفته گذشته(11 آبان) با آغاز تظاهرات دهها هزار نفری مخالفان میخائیل ساکاشویلی، رئیسجمهوری آمریکاگرای گرجستان مشخص بود که اوضاع سیاسی در این کشور ملتهب خواهد شد.
یک هفته طول نکشید که با ادامه تظاهرات مخالفان و حمله چهارشنبه گذشته پلیس به آنها، ساکاشویلی بهمنظور نشان دادن قاطعیت خود در برخورد با تظاهرکنندگان که البته وی آنها را مشتی اراذل و اوباش خوانده است، در سراسر گرجستان به مدت 15 روز وضعیت فوق العاده اعلام کرد تا شاید از گسترش تظاهرات به سایر شهرهای گرجستان نظیر باتومی وکوتائیسی جلوگیری شود.
در عین حال انتشار اخبار از شبکههای تلویزیونی مورد علاقه مردم ممنوع شده و فقط تلویزیون دولتی گرجستان اجازه پخش خبر دارد و شبکه تلویزیونی ایمدی تی وی نزدیک به مخالفان، بهطور کامل قطع شده است و شبکههای رادیویی نیز فقط اجازه پخش موسیقی دارند.
شهرداری تفلیس به منظور جلوگیری از ورود احتمالی مخالفان به پایتخت، محدودیتهایی را برای حملونقل درنظر گرفته است. مخالفان دولت خواستار استعفای ساکاشویلی و برگزاری انتخابات خارج از نوبت در آوریل سال 2008 میلادی هستند.
رئیسجمهوری گرجستان ابتدا با این پیشنهاد مخالفت کرده و تأکید کرد که انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی گرجستان طبق قانون اساسی بهطور همزمان در پاییز سال 2008 میلادی برگزار خواهد شد، اما با گسترش دامنه تظاهرات، ساکاشویلی ناچار شد با درخواست مخالفان برای برگزاری انتخابات زودهنگام موافقت کند.
واکنش قهرآلود پلیس گرجستان به تظاهرکنندگان زمانی تشدید شد که معترضان در مقابل پارلمان گرجستان، تصمیم به نصب چادر برای ادامه تظاهرات داشتند.
این روش برای ساکاشویلی و سایر رهبران انقلاب مخملی 22 نوامبر سال 2003 بسیار آشنا بود. چرا که اعضای جنبش دانشجویی کمارا دقیقا 4 سال پیش از همین روش علیه دولت ادوارد شواردنادزه، رئیسجمهوری وقت گرجستان استفاده کرده و با برپایی چادرهایی نارنجی رنگ که پول آنها را بنیاد سوروس تأمین کرده بود، شوارد نادزه با تجربه را مجبور به استعفاء کردند.
ظاهراً احزاب محافظهکار، گرجستان واحد، کارگر، جمهوریخواهان و چند حزب سیاسی و تشکل اجتماعی مخالف دولت با برپایی تظاهرات ادامه دار، قصد دارند در 22 نوامبر 2007 (چهارمین سالروز انقلاب مخملی) نیز نوعی دیگر از انقلاب رنگین در گرجستان ایجاد کنند، اما اشتباه محاسباتی آنها در این است که شاید ساکاشویلی هیچگاه مانند شواردنادزه اقدام نکند.
آن زمان شواردنادزه تظاهرکنندگان و رهبران انقلاب رنگین را فرزندان گرجستان خواند و تأکید کرد بهخاطر جلوگیری از بهراه افتادن حمام خون استعفاء میکند.
حمله گسترده پلیس به تظاهرکنندگان و زخمی شدن صدها نفر، دستگیری رهبران مخالفان، اعلام 15 روز وضعیت فوق العاده، اعمال محدودیت بر فعالیت رسانههای مستقل و تعطیلی موقت دفاتر نهادهای اروپایی بهخاطر نگرانی از گسترش ناامنیها در تفلیس نشاندهنده این موضوع است.
این سؤال مهم مطرح است که بهراستی دلیل تظاهرات گسترده مخالفان دولت در گرجستان چیست ؟ 4 سال پیش ساکاشویلی محبوبترین شخصیت گرجستان بود و غیراز حزب کارگر دیگر احزاب حتی بیانیههای اعتراض آمیز علیه دولت و رهبران انقلاب رنگین منتشر نمیکردند، اما اکنون دهها حزب به سازماندهی مردم علیه ساکاشویلی مشغول هستند.
درخصوص علل تظاهرات ضد دولتی در گرجستان 3دیدگاه وجود دارد: دیدگاه اول که توسط محافل طرفدار ساکاشویلی عنوان میشود، بر این اساس است که این تظاهرات حالت مردمی نداشته و توسط خارج و مشخصا توسط روسیه هدایت میشود.
از این رو گرجستان با متهم کردن روسیه به دخالت در امور داخلی گرجستان، ایراکلی چوبینیشویلی، سفیر خود در مسکو و ویاچسلاو کووالنکو سفیر روسیه در تفلیس را نیز به وزارت خارجه فراخوانده است.
این اقدام پس از تصمیم ساکاشویلی به اخراج 3 دیپلمات روسی به اتهام جاسوسی و سخنرانی شدیداللحن ساکاشویلی علیه روسیه و متهم شدن مسکو به تلاش برای انجام کودتا و ایجاد جنگ داخلی در گرجستان انجام شد.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه با بیان اینکه ناآرامیهای تفلیس یک مسئله داخلی است، تأکید کرد: با توجه به این که بحران کنونی در گرجستان با تلاش مقامهای گرجی برای اخلال در روند حل و فصل مناقشات با آبخازیا و اوسیتیای جنوبی همراه است، روسیه نمیتواند در قبال آن بیتفاوت بماند.
رئیس دومای روسیه نیز تصاویری را که مقامهای گرجی برای اثبات ادعای خود در مورد ارتباط کارکنان سفارت روسیه در تفلیس با مخالفان دولت گرجستان ارائه کردند ساختگی خواند.
بوریس گریزلف، رئیس مجلس دومای روسیه، نیز آمریکا را به تحریک گرجستان برای وارد آوردن اتهام دست داشتن روسیه در ناآرامیهای گرجستان متهم کرد.
واقعیت این است که روسیه انگیزههای جدی برای تغییرات سیاسی در گرجستان دارد.پس از انقلاب مخملی سال 2003 که به نفوذ روسیه در گرجستان بهویژه نفوذ این کشور در منطقه خودمختار آجاریا پایان داد و توافقنامه همکاری دراز مدت و راهبردی گرجستان و روسیه در زمینه انرژی را به تاریخ سپرد، مسکو همواره نگران تحرکات گسترده آمریکا در گرجستان است.
تصمیم گرجستان به عضویت در ناتو و حمایت شدید شخص بوش از آن، تلاش آمریکا برای ایجاد سامانه راداری در باتومی و دهها مورد مشابه دیگر باعث شده که رسانههای روسیه از گرجستان بعد از انقلاب مخملی بهعنوان یکی از نومستعمرات آمریکا نام ببرند.
با وجود این، اگرچه همکاری روسیه با برخی از احزاب مخالف دولت گرجستان دور از ذهن نیست، اما نمیتوان باور کرد روسیه توانایی بسیج این همه از مردم گرجستان را داشته باشد.
دیدگاه دوم نیز تظاهرات مخالفان در گرجستان را با تحرکات وزیر دفاع پیشین گرجستان مرتبط میداند.
ایراکلی اوکراشویلی که یکی از نزدیکان رئیسجمهوری گرجستان و از مهرههای فعال انقلاب مخملی سال 2003 میلادی در این کشور بوده در سال 2004 میلادی به سمت وزیر دفاع این کشور منصوب شد.
وی که یکی از مقامات هوادار شدید غرب در گرجستان به شمار میآمد، بارها بیانیههای تندی را علیه روسیه صادر کرده که این امر از جمله دلایل سردی مناسبات مسکو و تفلیس بوده است.
وی درسال 2006 میلادی ازسمت خود استعفا و با تشکیل جنبش در راه گرجستان واحد مخالفت خود را با سیاست دولت فعلی این کشور اعلام کرد.
اوکراشویلی در ماه سپتامبر و بهدنبال متهم کردن ساکاشویلی در مشارکت در قتل یک بازرگان بازداشت ولی در ماه اکتبر با سپردن وثیقه ای به مبلغ ۶میلیون دلار از زندان آزاد شد و سپس بنا به اعلام سخنگوی وزارت کشور گرجستان برای معالجه به آلمان رفته اما مخالفان معتقدند وی از کشور اخراج شده است.
2 ماه پیش بازداشت محدود وی باعث تظاهرات هوادارانش در گرجستان شد اما جنس تظاهرات اخیر و مطالباتی که در تظاهرات روزهای اخیر در تفلیس مطرح شد، با تظاهرات هواداران اوکراشویلی بسیار متفاوت است.
دیدگاه سوم تظاهرات مخالفان دولت گرجستان را تظاهراتی مردمی که در اعتراض به تحقق نیافتن شعارهای رهبران انقلاب مخملی 22 نوامبر 2003 گرجستان، صورت گرفته، ارزیابی میکند.
رهبران انقلاب رنگین با شعار مبارزه با فساد مالی، احیای تمامیت ارضی گرجستان، حل مشکلات آبخازیا و اوسیتیای جنوبی، گسترش دمکراسی واز بین بردن فقر به قدرت رسیدند و انقلاب رنگین آنها با حمایت آمریکا و بنیاد سوروس انجام شد و به یمن این حمایت، 3 نفر از کارکنان بنیاد سوروس در تفلیس در کابینه ساکاشویلی حضور یافتند و حتی یکی از مشاوران ساکاشویلی رسما حقوق خود را از وزارت امورخارجه آمریکا دریافت میکرد.
اکنون با گذشت 4 سال، این وعدهها تحقق پیدا نکرده است. بهخاطر سیاست ناتوگرایی شدید گرجستان، موقعیت منطقهای تفلیس تضعیف شده است و چنانچه نشست اخیر سران جمهوریهای خودخوانده دنیستر، اوسیتیای جنوبی و آبخازیا در سوخومی (مرکز آبخازیا) نشان داد، مواضع تجزیه طلبان تقویت شده است.
از سوی دیگر فساد مالی همچنان فاجعه ملی در گرجستان است و آمارهای بانک جهانی افزایش فقر در این کشور را نشان میدهد. در این میان از لحاظ سیاست خارجی، سیاستهای گرجستان هماهنگی تعجب آوری با واشنگتن پیدا کرده است.
افزایش نیروهای گرجی در عراق به 2هزار نفر آنهم در شرایطی که حتی متحدان نزدیک آمریکا نیز عراق را ترک کرده اند، ناخرسندی فراوانی در میان مردم گرجستان که انتظار دارند نیروهای گرجی برای احیای تمامیت ارضی این کشور و نه کمک به اشغالگران فعالیت کنند، باعث شده است، برخی از نزدیکان ساکاشویلی نیز بهویژه بعد از مرگ زوراب ژوانیا، نخست وزیر گرجستان و از رهبران انقلاب مخملی در 2سال پیش که علت آن خفگی بر اثر نشت گاز عنوان شد، ساکاشویلی را به رفتارهای دیکتاتورمآبانه متهم کردهاند.
تحتتأثیر این شرایط حتی برخی از محافل گرجستان تغییر نظام سیاسی این کشور و استقرار سلطنت مشروطه را مطرح کردند.
در چنین شرایطی نیز آمریکا از تظاهرات مخالفان دولت ساکاشویلی نگران شده است و تلاش دارد مانع تضعیف دولت ساکاشویلی شود.
سفر اخیر دانیل فرید، مشاور وزیر امورخارجه آمریکا به تفلیس نیز در این راستا صورت گرفت و جالب اینکه سرکوب تظاهرات مخالفان در تفلیس به مدت اندکی بعد از این سفر و زخمی شدن بیش از 350 نفر که با سکوت بسیارمعنادار رسانههای غربی که 4سال پیش در نوامبر سال 2003 شبانه روز تحولات گرجستان را نشان میدادند، نشاندهنده این موضوع است.
آمریکا حتی از اعلام وضعیت فوق العاده درپاکستان با وجود همکاریهای گسترده با دولت پرویز مشرف ابراز نگرانی کرده اما چنین موضعی را درخصوص گرجستان اتخاذ نکرده است، حال آنکه حتی ژاپن و انگلیس نیز در این خصوص ابراز تأسف کردهاند.
با وجود این همانطوریکه انقلاب مخملی سال 2003 گرجستان پیروزی برای آمریکا در قفقاز بود باید اکنون تحولات گرجستان را شکست برای آمریکا دانست، بههمین جهت نیز روسیه با دقت تحولات گرجستان را پیگیری میکندو میخائیل کامنین، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه تحولات گرجستان را نقض حقوق بشر خوانده است.
مقامات غربی بهصراحت از گرجستان بهعنوان الگویی برای گسترش انقلابهای رنگین در منطقه یاد میکردند و اگراین دیدگاه مبنا قرار گیرد باید اکنون رویگردانی گرجیها از انقلاب مخملی را مقدمه رویگردانی اوکراینیها از انقلاب نارنجی دسامبر 2004 و رویگردانی قرقیزیها از انقلاب لالهای مارس 2005 در آینده نه چندان دور دانست.
در واقع تحولات گرجستان وتحولات مشابه در قرقیزستان و اوکراین نشان میدهند که نسخههای آمریکایی راه حل مشکلات کشورهای منطقه نیست.