البته كه در سالهاي گذشته شمارگان كتاب بيشتر از الان بود. ميشود گفت تعداد افرادي كه كتاب ميخواندند نيز افزونتر از اين روزگار بوده است. ولي آنچه امروز شاهدش هستيم همه يكسره سياه و منفي نيست. اگر اين گرايش تقديس گذشته را كنار بگذاريم، در همين وضعيت بهظاهر ناگوار هم ميتوانيم نكات مثبتي را مشاهده كنيم. مثل تنوع كتابهاي منتشر شده كه اصلا با دوران گذشته قابل قياس نيست.
درواقع هر قدر كه تيراژها پايين آمده تنوع عناوين افزايش يافته است؛ ضمن اينكه دسترسي به كتاب هم بسيار ساده شده است. قبلا اگر در تهران زندگي ميكردي براي خريد كتاب يا بايد به كتابفروشيهاي مقابل دانشگاه ميرفتي يا به ديگر كتابفروشيهايي كه بهصورت پراكنده در سطح شهر وجود داشت. در شهرستانها هم كه ماجرا پيچيدهتر و دشوارتر ميشد.
امروز اما بهيمن اينترنت بهراحتي ميشود كتاب خريداري كرد؛ بدون اينكه بخواهي زحمت بيرون رفتن از منزل يا محل كار را به خودت بدهي. با يك جستوجوي ساده ميشود متوجه شد مثلا در حوزه ادبيات نمايشي چه آثاري بهتازگي منتشر شده است؛ كاري كه قبلا براي پيبردن به آن حتما بايد به برخي كتابفروشيهاي خاص سر ميزدي. درواقع براي كسي كه اهل مطالعه و كتابخواني باشد شرايط بسيار مساعدتر از گذشته شده است؛ ضمن اينكه در قديم برخي از كتابهاي شاخص بسيار دير ترجمه و در ايران منتشر ميشدند. در مقاطعي هم بهنوعي شاهد انقطاع فرهنگي بوديم.
امروز اما با سرعت جالبتوجهي كتابهاي مهم و شاخص ترجمه و به بازار نشر ميآيند. اينكه تيراژها 500نسخهاي شده هم تنها بخشي از آن به كاسته شدن از سرانه مطالعه در كشور بازميگردد. الان برخي ناشران ترجيح ميدهند كتابي را كه ميدانند مثلا تيراژ هزارنسخهاياش هم فروش ميرود ابتدا در 500 نسخه منتشر كنند و بعد سراغ چاپهاي مكرر بروند. شايد اين كار ريسك كمتري را براي ناشر بههمراه داشته باشد و شايد هم دلايل اقتصادي ديگري پشت اين تصميم نهفته است. در كل وضعيت نشر در ايران آنقدرها هم كه عدهاي ميگويند نااميدكننده بهنظر نميرسد.
نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما