او با اين ترفند توانست بيش از 4هزار نفر را فريب دهد و از آنان دست‌كم 100ميليارد تومان كلاهبرداري كند. با گذشت 3سال از اين كلاهبرداري جنجالي كه به پرونده «ورمي كمپوست» مشهور شده است متهمان پرونده در دادگاه كيفري محاكمه شدند. رسيدگي به اين پرونده از سال 92آغاز شد. مردي كه خودش را دكتر معرفي مي‌كرد با انجام تبليغات گسترده وانمود كرد كه قصد كارآفريني دارد.
او به طعمه هايش كرم مي‌داد تا آنها طي فرايندي چند هفته‌اي آن را به كود تبديل كنند. او ادعا كرده بود كودها را خودش با قيمتي بالاتر مي‌خرد. اوايل همه‌‌چيز به خوبي پيش مي‌رفت. مدير شركت كاري كرده بود كه درآمد خوبي نصيب طعمه‌هايش شود و آنها نيز درخواست دريافت كرم‌هاي بيشتري مي‌كردند اما چون امكانات توليد كود را نداشتند به جاي اين كار در شركت سرمايه‌گذاري مي‌كردند.
روزبه‌روز سرمايه بيشتري وارد كار توليد كود مي‌شد تا اينكه شركت با 4 هزار سرمايه‌گذار دچار ورشكستگي شد.تعداد زياد مالباختگان اين شركت باعث شده بود خانواده‌هاي زيادي به دردسر بيفتند. برخي خانه‌هايشان را براي سرمايه‌گذاري فروخته و برخي ديگر حتي پول قرض كرده بودند. در اين شرايط مدير شركت و همدستانش دستگير شدند و اين پرونده جنجالي با صدور كيفرخواست به شعبه يازدهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
صبح ديروز ساختمان دادگاه‌هاي كيفري يك استان تهران مملو از شاكيان پرونده ورمي كمپوست بود. ازدحام شاكيان بيش از ظرفيت دادگاه بود. به همين دليل فقط تعدادي از آنها توانستند وارد دادگاه شوند. در اين جلسه كه به رياست قاضي مجيد متين راسخ و با حضور قاضي حسيني برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت:
طبق كيفرخواست صادر شده از دادسراي ناحيه 31، در اين پرونده امير، متهم است با همدستي چند نفر از اعضاي خانواده‌اش اقدام به كلاهبرداري شبكه‌اي در سراسر كشور كرده است. او كه خودش را به دروغ دكتر معرفي مي‌كرد از اين طريق 4114نفر را فريب داده و از آنها حدود 100ميليارد تومان كلاهبرداري كرده است.
در ادامه چند نفر از شاكيان به بيان شكايت‌شان پرداختند. يكي از آنها گفت: همه دارايي من 14ميليون تومان بود كه آن را به اين شركت دادم اما بعد از 3هفته فهميدم كه مدير شركت كلاهبرداري كرده است. آن زمان همسرم باردار بود و به‌خاطر از دست دادن همه دارايي‌ام دچار استرس شد و فرزندي به دنيا آورد كه قلبش سوراخ است. شاكي ديگر مردي بود كه 204ميليون تومان در اين شركت سرمايه‌گذاري كرده بود. او گفت: من خانه‌ام را فروختم و همه پول‌هايم را به‌حساب اين شركت ريختم.
- دكتر قلابي نيستم
در ادامه اتهام استفاده غيرمجاز از عنوان دكتر و مشاركت در كلاهبرداري شبكه‌اي از 4114نفر به متهم رديف اول تفهيم شد و او به دفاع از خودش پرداخت. متهم 60ساله گفت: من اتهاماتم را قبول ندارم. من هيچ‌يك از شاكيان را نمي‌شناسم. وي ادامه داد: من همه كارهايم حساب شده بود اما سال 92وقتي مجوز فعاليتم تمديد نشد همه فكر كردند كلاهبرداري كرده‌ام و به دفترم آمدند تا پول‌هايشان را بگيرند اما پول‌ها به كرم و كود تبديل شده بود. واقعيت اين است كه من حدود 200ميليارد تومان از شاكيان دريافت كرده‌ام اما 150ميليارد تومان را پس داده و فقط 50ميليارد تومان باقي مانده است كه آن هم با فروش كودها و كرم‌ها تأمين مي‌شود. متهم در ادامه گفت: مدرك تحصيلي من فوق ديپلم است اما به‌خاطر تلاش‌هايم همه به من دكتر مي‌گفتند. من مدركي جعل نكرده‌ام.
- مقصر پدرمان است
در ادامه متهمان ديگر يك به يك در جايگاه ايستادند و همه آنها با انكار اتهام كلاهبرداري، اين اتهام را متوجه متهم رديف اول دانستند. 2نفر آنها پسران متهم رديف يك بودند. آنها گفتند پدرمان براي همكاري از ما دعوت كرد و ما هم مثل يك كارمند برايش كار مي‌كرديم و نقشي در كلاهبرداري نداريم. متهم ديگر زن جواني بود كه به‌دليل كلاهبرداري از 711نفر در زندان به‌سر مي‌برد. او گفت: من خودم هم شاكي هستم. من يك دامداري داشتم كه آن را فروختم و همه پولش را به متهم رديف اول دادم. از آن به بعد او براي همكاري از من دعوت كرد اما هرچه پول مي‌گرفتم به‌حساب خودش واريز مي‌كردم. در پايان اين جلسه، قضات دادگاه وارد شور شدند.
نظر شما