این گزارش که روز ÷نجشنبه 24 آبان رسماً منتشر میشود دستمایه شورای حکام آژانس و همچنین بهعنوان یک سند در مباحث آتی شورای امنیت سازمان ملل تلقی خواهد شد. بر این مبنا موارد زیر قابل توجه است:
1 – پرونده هستهای ایران و البته هر کشور دیگری، یک موضوع فنی و حقوقی است اما آمریکاییها در این چند ساله همواره تلاش داشتهاند با سیاسی کردن آن دامنه مباحث را گستردهتر سازند و از این طریق حساسیتها را بالا برده، ریسک حل مسئله را افزایش داده، امکان ورود مراجع فنی و حتی مرجعیت آنان را به حداقل برسانند.
2 - آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان یکی از نهادهای وابسته به سازمان ملل، تنها مرجع رسمی رسیدگی به موضوعات هستهای کشورها در چارچوب اساسنامه و پادمان خود دانسته میشود. ازاینرو تهران بارها اعلام کرده است، خلع ید از این سازمان، ناکارآمدی آن و بیتوجهی به سازوکارهای بینالمللی را بهدنبال دارد.
3 – ایران، امروز کشوری است که مرزهای دانش در حیطههای مختلف و ازجمله دانش هستهای را درنوردیده و به یکی از مؤلفههای اصلی قدرت یعنی قدرت علمی دست یافته است. این، نکته اصلی مخالفت قدرتهاست.
4 – نقطه کلیدی مباحث باید انحراف یا عدم انحراف از مقاصد صلحآمیز باشد اما دولت واشنگتن بهدلیل خصومتهای تاریخی خود با جمهوری اسلامی ایران، همواره مباحث انحرافی نظیر غنیسازی و میزان آن و حتی اصل دانش هستهای را در جریانهای دیپلماتیک و رسانهای پرقدرت خود میدمد. چنانچه مراجع رسمی این کلید را دریابند – که گزارش یاد شده نمونهای از آن است – مسئله بهسهولت حل میشود.
5 – یکی از نقاط قوت مسئولان کشورمان در مواجهه با رقبای خود، استفاده از ادبیات حقوق بینالملل و ظرفیت آن بوده است. تهران هیچگاه از آنچه در اساسنامه آژانس و پادمان برای اعضا شمرده شده است (حقوق) مطالبه بیشتری نداشته است اما متقابلا و با هدف اعتمادسازی، همکاریهایی بیشتر از وظایف مصرح در پیمان را پذیرفته است. حتی در دورهای تنها عضو آژانس بود که بهصورت داوطلبانه به اجرای پروتکل الحاقی مبادرت نمود. اما این همکاریها، قدر دانسته نشد و قدرتها آشکارا از عدم تباین منطقی حقوق و وظایف سخن گفتند.
6 – اوج و فرود پرونده هستهای کشورمان نشان داد این توفیقات در سایه عوامل متعددی رخ نموده است که بازخوانی و تأکید بر آنها رمز تداوم توفیق خواهد بود: خواست و اراده عمومی ملت، ایستادگی جدی مردم بر این حق، اتحاد مسئولان کشور و همراهی احزاب و گروههایی که حتی ممکن است در سایر امور داخلی با یکدیگر رقابت داشته باشند اما در موضوعات ملی کاملا یکدست ظاهر میشوند، اتخاذ راهبرد مقاومت همراه با تدبیر که متضمن عقبنشینی کردن از حق ملت در عین استفاده از ظرفیت دیپلماسی و خودداری از روشهای غیرعاقلانه و تحریکآمیز است، سطح استراتژیک تصمیمگیری (شورای عالی امنیت ملی با هدایت رهبر معظم انقلاب) و تلاشهای ستودنی دولت نهم.
7 – طرح اقدام، مسیری سریع در پیشرفت مذاکرات و پاسخ به ابهامات آژانس بود و توانست بهمثابه راه برونرفت از دور مذاکره – ابهام بهشمار آید.
8 – اگرچه بهانهجویان همچنان میتوانند به عدم پایبندی ایران به تکالیفی دستیازند که در قطعنامه 1747 مبنی بر تعلیق غنیسازی آمده است، اما تصریحاتی که آقای برادعی در گزارشهای اخیر خود ازجمله حل شدن موضوعات مناقشهبرانگیز سانتریفیوژهای P1 و P2، پلوتونیوم، همکاری با بازرسیهای سرزده، اقرار به عدم مشاهده هیچگونه انحراف از مقاصد صلحآمیز و... آورده است. منطقا باید پرونده را از نیویورک به وین بازگرداند.