آئیننامه ایجاد مراکز اقامتی «تیپ B»، خانههای بهبودی و کمپها تا پایان آبان ماه از سوی بهزیستی ابلاغ میشود.
نحوه اجرای این آییننامه نگاه تردیدآمیز و پرسشگرانه میان برخی از مجریان و کارشناسان حوزه اعتیاد را دامن زده است. برای رسیدن به پاسخ این تردیدها با 2کارشناس حوزه اعتیاد در دفتر جمعیت خیریه تولد دوباره دکتر عباس عزیزی و عباس دیلمیزاده مدیرعامل جمعیت به گفتوگو نشستهایم.
دکتر عزیزی درآغاز گفتوگو میگوید؛ اتفاقی که درخصوص آئیننامه مراکز اقامتی رخ داده است، به نظر عدم تبعیت از قوانینی است که به طور معمول در ایجاد یک چنین مراکزی بایستی رعایت شود.
این در حالی است که کوچکترین واحد خدماترسانی عمومی مثل مغازههای خواربارفروشی یا سوپرمارکتها از قوانین و قواعد تعیین شده پیروی میکنند چطور میتوان تصور کرد که این مراکز دارای مقررات و قوانین خاص خود نباشند. متأسفانه این مقررات در حال حاضر توسط برخی از این مراکز رعایت نمیشود.
- مفاد آئیننامه ای که برای این منظور و رفع این مشکلات به تازگی تدوین شده شامل چه مواردی است؟
آئیننامه فوق متذکر شده که مسئول هر مرکز اقامتی بایستی 4 سال پاکی داشته و نیز 32 واحد دوره مددیاری تجربی را گذرانده باشد. ولی بسیاری از این مراکز تابع این شرایط نیستند. همچنین این آئیننامه میگوید این مراکز بایستی به ازای پذیرش هر 1 نفر بیمار 7 متر مربع فضای مسقف و 15 متر مربع فضای باز داشته باشد که بسیاری از این مراکز فاقد چنین ویژگی هستند. چنانچه اغلب در فضایی بسیار غیراستاندارد و نامطلوب ارائه خدمات میدهند و متأسفانه هیچ فرد و ارگانی نیست که با آنها برخورد قانونی کند.
- با چنین شرایط نامطلوب و ویژگیهای غیراستانداردی که این مراکز دارند آیا میتوانند در بهبود بیماران وابسته به مواد مخدر مؤثر باشند؟
پاسخ دکتر عزیزی منفی است او یادآور میشود در این مراکز درمان صورت نمیگیرد پس نمیتوانند اثربخشی خاصی را در جامعه صورت دهند. او یادآور میشود معتقدم سازمان متولی این برنامه باید خیلی جدی تر با مراکز غیراستاندارد برخورد کند. برخورد با مراکز غیراستاندارد باید قانونی شود و مراکزی که طبق اصول استاندارد ایجاد شدهاند باید تحت حمایت بیشتری قرار بگیرند.
از طرف دیگر مردم از طریق اطلاعرسانی و آگاهسازی باید با استانداردهای یک مرکز اقامتی آشنا شوند، تا با اطمینان حاصل از شناخت به دست آمده بیمار خود را جهت درمان به این مراکز ببرند. از یک طرف دغدغهها و دلنگرانی آشکاری در سخنان دکتر عزیزی محسوس است و از طرفی تلاش مراکز اقامتی در امر درمان بیماران وابسته به مواد مخدر که به نظر میرسد هر2 جنبه را باید ارج نهاد.
دیلمی زاده مدیر عامل جمعیت تولد دوباره نیز در مورد نحوه اجرای آئیننامه مراکز اقامتی و کمپها میگوید: حدود 6 سال پیش وقتی ما مراکز اقامتی را با شیوه درمانی پرهیزمدار و ایمانمدار در ایران تأسیس کردیم، یک فرد بهبود یافته، در ابتدا باید یکسال کار تجربی در مرکز انجام میداد و در بخشهای مختلف کمپ، فعالیت داشته و پس از 6 ماه تجربه مدیریت داخلی در کمپ یا مراکز مشغول به کار میشد، همچنین در بدو رسیدن به دوره پاکی یکسالگی وارد دوره آموزشی مددیاری اعتیاد میشد که در حدود 9 ماه است و فرد باید 32 واحد درسی بگذراند و پس از این دوره، به عنوان مسئول فنی به مدت یک سال در کمپ یا مراکز اقامتی خدمت کند.
- از دیلمی زاده میپرسم، نظارت به چه شکلی و از طرف چه کسی یا سازمان و نهادی بر این مراکز باید صورت گیرد؟
نظارت در مراکز اقامتی بایستی از حوزه تخصصی و تجربی استفاده شود. نمیتوانیم به صرف این که یک پزشک یا مددکار ناظر بر این مراکز هستند، دیگر هیچ نگرانی نداشته باشیم چرا که خرده فرهنگ اعتیاد و خرده فرهنگ بهبود یافتهها بسیار خاص است. از این رو بایستی مسائل را بسیار ظریف و اصلی ببینیم و تنها افرادی میتوانند آن را لمس کنند و متوجه شوند که خود در چنین مراکزی فعالیت کردهاند. پس نظارت بر این مراکز میتواند در 2 حوزه تخصصی یعنی رویکرد علمی (مددکاران، روانشناسان و…) و نیز حوزه تجربی یعنی مددیاران که چند سال سابقه فعالیت در این مهم را داشتهاند، با شرایطی که ذکر شد مد نظر قرار گیرد.
- پذیرش و جذب این افراد به چه نحوی صورت میگیرد؟
عزیزی : مراکز اقامتی کوتاهمدت باید هر کدام با یک کلینیک رابط که دارای مجوز از سازمانهای ذیصلاح هستند در ارتباط و تعامل باشند. کلیه افرادی که خواهان ترک اعتیاد هستند و به مراکز اقامتی یا کمپها مراجعه میکنند در بدو ورود باید به یکی از کلینیکهای رابط رفته و به واسطه پزشک آن مرکز گواهی سلامت گرفته و پس از تائید به کمپها برای درمان مراجعه نمایند.
کلینیکها نیز باید آموزش ویژهای را دیده باشند که محتوای این آموزشها نیز بهصورت یک کارگاه 2 روزه از طرف جمعیت تولد دوباره برای پزشکان شامل آشنایی با اصول 12 قدم و نحوه کار در کلینیکهای رابط و بازدید از کمپهای استاندارد شده توسط استادان دانشگاه ارائه خواهد شد. این امر موجب میشود که کلینیکها دقت بیشتری را در ارجاع بیماران به کمپها یا همان مراکز اقامتی به عمل آورند.
- چنانچه فردی تمام این سیر تجربی و تخصصی را طی کرد میتواند به عنوان مؤسس یا دبیر مرکز، مجوز ایجاد مراکز اقامتی از جمعیت تولدی دوباره گرفته و مرکزی را تأسیس کند و دیگر نگرانی و دغدغهای وجود ندارد؟
دیلمی زاده: در آئیننامه فوق اشارهای به نحوه صدور مجوز شده است یعنی فرد متقاضی باید 4 سال پاکی و 2 سل سابقه خدمت را در مرکز یا کمپ داشته باشد. اما میبینیم که در نحوه اجرا در بسیاری از موارد متأسفانه با عدم رعایت اصول فوق مواجه میشویم و تأکید من بر این است که مراکزی که توسط معتادان بهبود یافته اداره میشوند.
بیشترین نقطه قوت اصلی آن، تجربه کار فرد متقاضی است که بخش تخصصی آن را در آموزش مددیاری تجربی گذرانده است و در صورتیکه فرد متقاضی دارای چنین شرایطی نباشد، ما در آینده نزدیک دچار مشکل خواهیم شد.
تنها امید این است که دوستان ما، در سازمان بهزیستی به این امر توجه داشته باشند که به افراد فاقد شرایط مجوز ندهند. نگرانی دیگر، پروتکل درمان مدار و پرهیزمداری است که جمعیت تولد دوباره ارائه داد. در این آئیننامه روش درمانی برای مراکزدرمانی قید نشده و نگرانی اینجاست که ممکن است محیطی که مراکز اقامتی در آن قراردارد مکان مناسبی برای درمان بیماران بهبودیافته فراهم نکند.
ما در طراحی محیط تلاش کردیم تا بستر مناسبی را برای درمان به شیوه، درمان ایمان مدار و پرهیزمدار فراهم شود، اما بیش از 50 درصد از مراکز اقامتی که در سطح کشور تأسیس شده، متأسفانه از استاندارد خاص محیطی برخوردار نیستند.
همچنین اخیراً اقدام به طراحی پروتکلهای جدیدی کردیم که تعدادی از این خانهها را از بحث مراکز اقامتی خارج کرده و آنها وارد عرصه خانههای میانراهی خواهند شد. خانههای میان راهی به نگهداری شبانه معتادان اقدام میکنند، در آنجا امکان اسکان ارزانقیمت برای معتادان در حال بهبودی که بیخانمان هستند فراهم میشود.
- چه آیندهای برای این مراکز پیشبینی میکنید؟
ما نگران آینده هستیم، برنامهریزیهایی برای مشکلاتی داریم که ممکن است پیش بیاید. این کمپها در ابتدا برای افراد کمبضاعت و بیبضاعت به وجود آمد و نه بیماران وابسته به مواد مخدر. پایه و بنای ما براساس عشق و کمک یک معتاد به معتاد دیگر بود. امیدواریم که اجازه داده نشود تا سودجویان از این فرصت سوء استفاده کرده و چرخه اهدافی که تا به امروز به نحو شایستهای پیشرفته از حرکت بازدارند.
ما انتظار داریم، درمانگران و متخصصین با اجازه دادن به اشخاصی که قصد کمک دارند، یعنی کمک از طریق یک معتاد به معتاد دیگر و دادن عشق بلاعوض به یکدیگر، به پایداری این روش کمک نمایند. چرا که این راه منبع کسب درآمد یا تجارت نیست!