این داستان براساس فیلمنامهای از الساندرو سرمونتیا و آلبرتو تاراگلیو ساخته شده است. در زبان انگلیسی به Red code معروف است. «نشان سرخ» داستان یک گروه آتشنشان است که در هر قسمت این مجموعه 12 قسمتی، پس از دست و پنجهنرم کردن با حوادث و پیشامدهای ناگهانی عدهای را از مرگ نجات میدهند. به جز سرپرست گروه، دیگر افراد گروه در حادثه های مختلف جان خود را از دست میدهند و در نتیجه افراد جدیدی به گروه میپیوندند و فعالیت افراد این ایستگاه از سرگرفته میشود. این در حالی است که سرپرست گروه از اتفاقی که برای سایر اعضای گروهش به وجود آمده احساس گناه میکند و خود را مقصر وقوع این حادثه میداند. بازیگرانی همچون الساندرو گاسمن، آنتونلوفاساری، سرنا بونانو و موربوکوئه در این مجموعه به ایفای نقش پرداختهاند. مجموعه تلویزیونی نشان سرخ نخستین بار 16 نوامبر 2006 تا 15 دسامبر 2006 در شبکه پنج تلویزیونی ایتالیا به نمایش درآمد.
حوادث تلخ اما شیرین
سالیان سال است که سرخ نشانهای کشورهای مختلف با فرونشاندن آتش در نقاط مختلف ،عدهای را از مرگ و نابودی نجات دادهاند و تولدی دوباره را برای آنها به ارمغان آوردهاند. این بار سرخنشانهای ایتالیایی مجموعهای مهیج از دوازده رویداد مهمی را که مهار آن مستلزم تلاش و فعالیت گروهی آنهاست ، نشان میدهند.این مجموعه تلویزیونی پنجشنبه شبها ساعت 19 از شبکه پنجم سیما پخش میشود.
در دل آتش
حتما متوجه شدهاید که نوعی تضاد در حوادث و رویدادهای این مجموعه وجود دارد. اگر چه در بطن این حوادث حقایقی تلخی نهفته است اما وجود جذابیت در روایت داستانها سبب میشود مخاطبان قسمتهای مختلف آن را پیگیری کنند. در بخشهایی از داستان تجارب آموزندهای از پیشامدهای ناگوار گذشته بیان میشوند که در حقیقت بخش آموزشی داستان را دربر میگیرد.
تعدد داستان
ریکاردو موسکا کارگردان اصلی سریال داستانی «نشان سرخ»که کارگردانی و دستیار کارگردانی بسیاری از مجموعههای تلویزیونی ایتالیایی موفق را برعهده داشته است، معتقد است که در اغلب این مجموعه، به کمک شخصیتهای اصلی داستان و همچنین فضاهایی که برای مخاطب شناخته شدهاند، داستانهای متفاوتی به تصویر کشیده می شود واین باعث جذب مخاطب می شود.
عوامل سازنده «نشان سرخ »تلاش دارند با حضور شخصیتهای اصلی داستان در فضاهای جدید، داستانهایی را روایت کنند که به جذب بیشتر مخاطب کمک کند وهدف وتلاش این گروه از جامعه را بیشتر نشان دهد.
تصویری از آینده
مجموعه «نشان سرخ»با بازگویی گذشتههای تلخ و مبهم شخصیتهای داستان مخاطب را غمگین نمیکند، چرا که در بطن اصلی این حوادث، آیندهای درخشان و حتی غیرقابل پیشبینی، آنها را به زندگی امیدوار میسازد. برخلاف دیگر مجموعههای تلویزیونی مشابه که در هر قسمت مخاطب را با ماجراهای جدیدی مواجه میسازند، در این مجموعه نوعی پیوستگی موضوعی در میان بخشهای مختلف سریال و داستان وجود دارد که در گوشههای دور و نزدیک شخصیت های داستان و عوامل موثر بر تعیین سرنوشت آنها تاثیر دارد.
این در حالی است که اشاره به آینده غیرقابل پیشبینی میتواند زمینهساز درگیری ذهن مخاطب در پیشبینیها و حدسهایی برای ادامه داستان تا پخش قسمت بعدی باشد. بنابراین میتوان گفت تماشای این برنامه، نه تنها در مدت زمان پخش، مخاطب را سرگرم خواهد کرد، بلکه تا پخش قسمت بعدی نیز ذهن مخاطب را به تکاپو وامیدارد تا بتوانید داستان را به همانگونه که تصور میکرده در ذهنش بازسازی کرده حوادث اصلی آن را پیشبینی کند.
این گروه شجاع
اولین اعضای این گروه ده سال متوالی در ایستگاه اصلی آتشنشانی شهر در کنار هم بودند و توانستند در بیش از صدها حادثه همکاری و مشارکت با همدیگر را به معرض نمایش گذارند تا افرادی که در واپسین لحظات زندگی با مرگ دست و پنجه نرم میکردند را نجات دهند. پنج مردی که عضو این گروه بودند دوستانی صمیمی بودند که دیگران اغلب تصور میکردند با هم برادرند. پیترو، سرپرست گروه نقش پدرخانواده را ایفا میکند. تا اینکه ناگهان حادثهای ناگوار سبب جدایی آنها برای همیشه میشود. آتشسوزی در بخش نگهداری از کودکان ناتوان جسمی و ذهنی در یک مرکز توانبخشی یکی از سرخ نشانها را به کام مرگ میکشد و پیترو وگا، سرپرست گروه تنها بازمانده این حادثه ناگوار است که خود را مسئول چنین حادثهای میداند و به خاطر از دست دادن همکاران و دوستان قهرمان و شجاع خود را سرزنش میکند.
دوستانی جدید
پس از این حادثه گروه جدیدی از سرخ نشانها تشکیل میشود تا به عنوان جانشینان اعضای قبلی به این مرکز منتقل شوند و فعالیت آنها را ادامه دهند. فاستو جوانی دوست داشتنی است که به عنوان عضو جدید به ایستگاه منتقل شده است. روگو اهل دهکده سیسیلی است و به عنوان راننده ماشین آتشنشانی در این مجموعه به فعالیت میپردازد .آمتیا عضو دیگری است که در کنار ایوان، برادر جیروانی از اعضای قبلی گروه که جان خود را از دست داده است، با گروه همکاری میکند. این سه نفر در کنار استلا اعضای جدید گروه سرخ نشانها هستند. آنها در تلاش هستند گذشته را جبران کرده و شرایط روحی مناسبی را برای سرپرست گروه فراهم کنند.
شعلههای آتش
شعلههای آتش جرقهای است که فعالیت گروه را تشدید میکند و همکاری و مشارکت میان اعضای گروه برای فرونشاندن شعلههای آتش از محل حادثه را دوچندان میسازد. آنچه در این فراز و نشیبها توجه مخاطب را به خود جلب میکند نوعی حس انساندوستی و عشق و علاقه به همنوعان است که در کنار ویژگی و صفت برجستهای همچون شجاعت و فداکاری میتواند بسیاری از حوادث ناگوار را از میان برداشته و دسیسه های این دشمن سرخ نشانها را با ناکامی مواجه سازد.به گفته مونیکا والو دیگر کارگردان این مجموعه که به خاطر تجربههای موفق در زمینه کارگردانی، یکی از کسانی است که بر محتوای فیلمنامه در کشور ایتالیا نظارت میکند یکی از علل موفقیت این سریال، درگیر شدن مخاطب با داستان است.
از طرف دیگر پیشبینی ناپذیر بودن شخصیتهای سریال را هم از دیگر عوامل این موضوع می داند. آتشنشانها در هر قسمت از این مجموعه با حوادثی مواجه میشوند که با تلاش گروهی میتوانند آن را مهار کنند. به گفته الساندو گاسمن هنرپیشه نقش اصلی این مجموعه که در نقش سرپرست گروه آتشنشانها به ایفای نقش پرداخته است، هر قسمت از سریال با یک اتفاق ساده آغاز شده و در بطن خود دربردارنده چندین داستان دیگر است که رویکرد هر کدام از آنها به نوعی به گذشته یا آینده مربوط است.
به گفته بسیاری از منتقدان سینمای ایتالیا، «نشان سرخ» بیش از هر چیزی دربردارنده توجهی عمیق به کار گروهی است گذشت، فداکاری و قهرمانی اعضای این ایستگاه آتشنشانی نه تنها سبب همدلی و همکاری میان اعضای گروه میشود بلکه افراد دیگری را که هر یک به نوعی با این حادثه مرتبط هستند نیز با خود همراه میسازد.