مهمترين بخشهاي اظهارات او را ميخوانيد:
گاهي در كشور داروهاي كلان و گران بيماران سرطاني وارد ميشود كه حتي خود آمريكا هم از اين داروها استفاده نميكند و شايد تنها 2هفته طول عمر بيمار را افزايش دهد.
از طرفي بيمهها ورشكسته شده و بيماران نيازمند در مناطق محروم دچار مشكل شدهاند.
قانون حمايت از مادران شيرده لازمالاجراست ولي بياعتنايي ميشود.
سياستهاي كلي مقام معظم رهبري 3سال است كه از ابلاغ آن ميگذرد، ولي كدام بعدش رعايت شده است؟!
اولويت پيشگيري و بهداشت در اين دولت مورد توجه قرار نگرفته و به سطحبندي خدمات نيز توجه جدي نشده است.
مردم را با اجراي طرح تحول به سمت بيمارستانها با فرانشيز كم سوق داده و اين درحالي بوده كه راهنماي باليني نداريم، كنترل نسخ وجود نداشته و نظارت و سطحبندي خدمات سلامت مورد توجه قرار نگرفته است.
براي جلسات فرهنگستان علومپزشكي از برخي از دوستان جهت شركت دعوت به عمل ميآوريم، ولي از وزارت بهداشت دستور ميآيد كه در اين جلسات شركت نكنيد. حال اين سؤال مطرح است كه مگر ما رژيم اشغالگريم؟! اينها همه تنگنظري بوده چراكه خيال ميكنند ما ميخواهيم آنها را شستوشوي مغزي دهيم.
نظر شما