به گزازش ایسنا به نقل از سایت رسمی جشنواره فیلم کن، «پدر آلمادوار» کارگران مطرح اسپانیایی پس از ششبار حضور در بخش رقابتی جشنواره فیلم کن، امسال در راس هیات داوران بخش اصلی این رویداد مهم سینمایی قرار گرفته و جا پای بزرگانی چون «لوکینو ویسکونتی»، «روبرتو روسلینی»، «مارتین اسکورسیزی»، «فرانسیس فورد کاپولا»، «برناردو برتولوچی»، «سیدنی پولاک»، «استیون اسپیلبرگ» و «دیوید لینچ» گذاشته است.
در ادامه مصاحبه سایت جشنواره کن را با «پدرو آلمادوار» میخوانید:
- نقش ریاست هیات داورن بخش رقابتی جشنواره فیلم کن چقدر برای شما اهمیت دارد؟ چگونه خودتان را آماده کردید؟
این افتخار بسیار بزرگی است. کن، جشن فیلمهای هنری است که برای من به عنوان یک تماشاگر و همچنین یک فیلمساز از اهمیت فوقالعاده زیادی برخوردار است. حداقل دو بار در هفته به سینما میروم، اما بیشتر این کار را برای لذت بردن انجام میدهم تا قضاوت و داوری فیلمها اما حالا قرار است فیلمها را داوری کنم و البته که این کار را بر اساس عقیده شخصی انجام میدهم چرا که بهترین کاری که میتوانم انجام بدهم، این است که از فیلمهای مورد علاقهام حمایت کنم. با این وجود همچنان نسبت به نظرات هشت عضو هیئت داوران نیز بسیار منعطف خواهم بود و از آنها میخواهم در صورتی که نظر یکسای نداشتیم تلاش کنند که مرا متقاعد کنند. همه ما اعضای هیات داوران در مسئولیت انتخاب برندگان، سهیم هستیم.
من یک تماشاگر ساده نیستم. امسال فیلمهای «نرودا» و «جکی» ساختههای «پابلوو لارائین» و همچنین «لالا لند» را خیلی دوست داشتم، فیلمهایی که از لحاظ نظری کاملا متفاوت هستند. فیلم مورد علاقهام در سال گذشته نیز «تونی اردمن» بود.
برای آمادگی حضور به عنوان رئیس هیئت داوران جشنواره نیز باید بگویم که تلاش کردم در دو هفته گذشته بیشتر بخوابم و البته کارهای زیادی نیز برای انجام داشتم مثل آماده کردن کت و شلوارهایم و همچنین مطمئن شدن از این که وزن اضافه نمیکنم و میتوانم لباسهایم را در جشنواره تن کنم!
- تجربهتان از حضور در جمع هیات داوران جشنواره کن در سال 1992 به ریاست «ژرار دپاردیو» را چگونه به یاد میآورید؟
افراد را به یاد میآورم، دوستی با «سرج توبیانا» که درباره «تروفو» بحث میکردیم، همچنین بحثامان با فیلمبردار بزرگ «کارلو دیپالما» درباره «آنتونیونی»، کارگردانی که به عقیده من اهمیت بسیار زیادی دارد. مهمتر از همه «ژرار دپاردیو»، یک رئیس کاملا دموکرات با روحی آزاد و شخصیتی بسیار سرگرم کننده بود.
- مراسم کسب جایزه از جشنواره کن در سال 1999 با «همه چیز درباره مادرم» و «بازگشت» در سال 2006 چگونه بود؟
برای دریافت جایزه فیلم «همه چیز درباره مادرم» به یاد میآورم که سن جشنواره را به نشانه تشکر و قدردانی بوسیدم. این یک ژست ناخودآگاه و البته تقلیدی از پاپ ژان پل دوم بود. البته به آن دلیل نبود که من شیفته پاپ بودم بلکه از حرکت او خیلی خوشم آمده بود:" زانو زدن و بوسه زدن بر زمین مکانی که آغوشهایش را برای شما گشوده است."
احساسم پس از کسب جایزه برای فیلم «بازگشت» کاملا متفاوت بود. تمام پنج بازیگر زن فیلم روی سن بودند و تمام زمان تلاش میکردم جلوی اشکهایم را بگیرم. برخی خبرنگاران فکر کردند بدلیل برنده نشدن نخل طلا، گریه میکنم اما این برداشت کاملا اشتباه بود. دیدن بازیگرانم روی سن بدون شک به یادماندنیترین خاطرهای است که از جشنواره دارم.
- شما برای معرفی چند بازیگر زن به سینما شناخته شدهاید. بازیگران مورد علاقه شما در عرصه بینالمللی چه کسانی هستند؟
همیشه دو نفر به ذهنم میآیند، «لنا دانهام» و «اِمی شومر» که برای بازی در فیلمهای من به دنیا آمدهاند. همچنین عاشق بازی «والریا برونی» و «کاترین دِنوو» هستم. «جسیکا لانگ» و «سوزان سراندون» نیز فوقالعاده هستند. پس از آن «بتی دویس» و «ژان کراورد» بازیگران مورد علاقهام هستند و البته «کریستین توماس اسکات»، «ژولیت بینوش» و «ایزابل هوپر». دیگر انتخابهایم بیتردید «والری لمرسیر»، «جسیکا چستین» و «کیت بلانشت» هستند.
در میان بازیگران مرد «طاهر رحیم» از لحاظ فیزیکی بسیار مرا یاد «آنتونیو باندراس» میاندازد (بازیگر که حرفه بازیگری خود را با بازی در چند فیلم از آلمادوار آغاز کرد). همچنین میتوانم به «تام هاردی» و همینطور «پدرو پاسکال» و «اسکار ایساکس»، «گاسپار اولیه»، «لوئیس گَرل»، «وینتسنت کَسِل» و «پییر دولادونشا» اشاره کنم. اما اگر در دورهای دیگر زندگی میکردم بیشک بازیگر مورد علاقهام «آلن دلون»، «ژان پل بلوموندو» و ««میشل پیکولی» بودند.
- به عنوان آخرین سوال، آیا فکر میکنید جنبش مویدا (جنبش فرهنگی پس از سرنگونی فرانکو در اسپانیا بویژه در شهر مادرید و گذار از دیکتاتوری به دموکراسی) پایان یافته است؟
نه! روح جنبش مویدا در جوانان زندگی میکند اما دیگر شبیه به دهه 1980 میلادی نیست. در آن زمان ما رسیدن به دوره دموکراسی را جشن میگرفتیم. مویدا نتیجه ناپدیدشدن ترسهای ما بود، این پدیده چیز جدیدی برای کشور ما بود و به نوعی یک انفجار در همه نوع آزادی بود. دهه 80 با دورهای که اکنون در آن به سر میبریم کاملا متفاوت است، اما روح آزادی وخلاقیت همچنین زنده است. مادرید نیز همچنان همان شهر است گرچه شکل اروپاییتری پیدا کرده است. مادریدِ مویدا همچنان وجود دارد و اکنون در مرکز شهر یک پوستر بزرگ با نوشته "مهاجران خوش آمدید" وجود دارد. مادرید شهری است که همواره درهای آن به روی خارجیها باز است.
«آلمادوار» به عنوان یکی از بزرگترین کارگردانان سینمای معاصر اسپانیا، طی چند دهه فعالیت سینمایی، جوایز جهانی متعددی کسب کرده است که از مهمترین آنها میتوان جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی با فیلم «همه چیز درباره مادرم» (1999)، جایزه اسکار بهترین فیلمنامه با فیلم «با او حرف بزن» (2002)، جایزه بهترین فیلم اول جشنواره برلین (1987)، جایزه بهترین فیلمنامه، کارگردانی و بهترین فیلم معنوی جشنواره کن (1999)، دو جایزه بهترین فیلم خارجی و بهترین فیلم اتحادیه اروپا (2000) از جوایز سزار فرانسه، جایزه منتخب تماشاگران و بهترین فیلم از جوایز فیلم اروپا (2006)، جایزه بهترین فیلم خارجی از جوایز فیلم آلمان (2000)، دو جایزه بهترین کارگردانی (2007) و (2000) از جوایز گویا اسپانیا، جایزه بهترین فیلم خارجی لومیر فرانسه (2000)، جایزه پرنس آستوریاس برای یک عمر دستاورد هنری (2006)، دو جایزه بهترین فیلم سال از جشنواره سنسباستین (1999) و (2006)، جایزه منتخب تماشاگران جشنواره تورنتو (1988) و جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره ونیز (1988) اشاره کرد.
وی تاکنون با فیلمهای «همه چیز درباره مادرم»، «تریبت بد»، «بازگشت»، «آغوشهای گسسته»، «پوستی که در آن زندگی میکنیم» و «جولیتا» نامزد نخل طلای کن بوده است. در سال 2004 فیلم «تربیت بد» ار ساختههای «آلمادوار» افتتاحگر جشنواره کن بود.
هفتادمین جشنواره فیلم کن از تاریخ 17 تا 28 می (28 اردیبهشت تا 7 خرداد) در فرانسه برپاست.
نظر شما