گرچه ارزش تولیدات رازی امروز حدود 200 میلیون دلار در سال تخمین زده میشود، ولی درصورت بروز هر نوع مشکلی در خط تولید محصولات رازی و تعطیلی آن، قطعا همین محصولات، به قیمت چند برابر نیز قابل خریداری نخواهند بود. اهمیت مؤسسه رازی در تأمین امنیت غذایی و مهمتر از آن در تأمین «امنیت ملی» غیرقابل انکار است. درصورت بروز هر نوع بیماری واگیر دار و عفونی دامی (نظیر سارس و آنفلوآنزای مرغی) یا حتی بیماریهای بیولوژیک علیه انسانها (سیاه زخم، سل و...) تنها مرجع و ملجا، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی خواهد بود که با توجه به پتانسیلهای عظیمی که در آن نهفته است درصورت ضرورت نسبت به شناسایی سریع و تأمین مواد بیولوژیک مناسب اقدام کرده و جمعیتهای عظیم کشور را از مرگ و میر حتمی نجات دهد. از این منظر، توجه و رسیدگی به مدیریت این مجموعه عظیم و رفع مشکلات آن در 2 سال گذشته موضوعی است در خور توجه و اهمیت. درصورت ادامه این بحران امکان جبران وجود نخواهد داشت یا بسیار مشکل و پرهزینه خواهد بود.
مموع تولید واکسنهای مؤسسه رازی در سال 1356 حدود 700 میلیون دوز از 40 نوع واکسن و سرم بود. بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، با وجود تحریمهای اقتصادی غرب ، با تکیه بر توان علمی همکاران و استفاده از اعتقادات دینی و ملی و انسانی پرسنل، سرعت بیشتری به تلاشهای خود بخشید، بهنحوی که از 40 نوع فرآورده به بیش از 60 نوع فرآورده و از 700 میلیون دوز به بیش از 4 میلیارد دوز در سال 1383 دست یافت. برای مثال تولید واکسن فلج اطفال که یکی از پیچیدهترین واکسنهای انسانی است و تنها به فاصله چندسال بعد از کشورهای پیشرفته بهعنوان ششمین کشور جهان مجوز تولید گرفته بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسعه یافته و در برنامه مبارزه منطقهای با این بیماری نه تنها نیاز کشور بلکه نیاز منطقه را برآورده کرد.
تاریخچه سوء مدیریت
مراجعه به عملکرد مؤسسه رازی که در گزارشهای سالانه مؤسسه منتشر شده حاکی از این واقعیت است که هرگاه مدیریت دلسوز، متعهد وکارآمد در مؤسسه مستقر شده رشد خوبی از تمام جهات داشته و برعکس هرگاه دچار مدیریتهای ضعیف و ناکارآمد گردیده
به سرعت دچار رکود و حتی عقبگرد شده است.
بهعنوان مثال در پایان یک دوره طولانی (9 ساله) از مدیریت در سال 1379 (در آستانه ادغام در وزارت جهاد کشاورزی)، مؤسسه رازی به نقطهای بسیار نامطلوب رسیده بود. در این سال تولید واکسن فلج اطفال کاملاً متوقف شده بود، تولید و عرضه واکسنهای دیفتری، کزاز و سیاه سرفه و حتی سرخک در اشکال مختلف مورد نیاز به یک چهارم تعهدات مؤسسه (در مقابل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) تقلیل یافته بود (به نحوی که با وجود عدم پیشبینیهای لازم، نیاز کشور از طریق واردات تأمین شد) و بیتوجهی به مقررات جدید حاکم بر واکسنسازی که موجب اخطارهای شدید سازمان بهداشت جهانی و تهدید به تعطیلی خطوط تولید و عدم همکاری آن سازمان با مؤسسه شده بود.
در اوایل سال 1380 مدیریت این مؤسسه تغییر کرد. رفع سریع مشکلات پیش آمده در تولید واکسنهای انسانی در سال 1380، تولید دوباره واکسن فلج اطفال پس از اخذ تأیید از سازمان بهداشت جهانی در اواخر سال 1382، جایگزینی خط تولید انبوه واکسن MMR به جای سرخک با توجه به تغییر برنامه واکسیناسیون کودکان و تولید سالانه 10 میلیون دوز از این واکسن، افزایش تولید واکسنهای دام و طیور مؤسسه به بالاترین رکورد تولید مؤسسه در تاریخ فعالیت خود یعنی 2/4 میلیارد دوز (که در مقایسه با تولید 6/2 میلیارد دوزی سال 1379 از رشد بسیاری برخوردار بود)، تصویب و آغاز مراحل اجرایی طرح اساسی بازسازی و نوسازی مؤسسه، خرید نزدیک به 10 میلیون دلار تجهیزات ضروری و نصب و راه اندازی آنها، افزایش انتشار مجله علمی آرشیو رازی از سالی یک شماره به سالی 2 و بعضاً 3 شماره، تصویب و تشکیل هیأت امنای مؤسسه و صدور احکام توسط رئیس محترم جمهور وقت و عقد اولین قرارداد صدور دانش فنی به سوئیس نتیجه این تغییر مدیریت بود. تغییر مدیریت مؤسسه در آخر اردیبهشت 1384 (چند ماه پیش از بر سر کار آمدن دولت نهم) و تعویض مجدد وی به فاصله کمتر از 6 ماه منجر به رکود امور و عدم پیگیری جدی برنامههای اساسی این مؤسسه شد، به نحوی که نمود عینی آن در تولید و تحقیق بهسرعت نمایان شد. برای مثال، بهعنوان یکی از شاخصهای اساسی، میزان تولید در سال 1384 دوباره به حدود 6/2 میلیارد دوز یعنی برابر سال 1379 کاهش یافت.
یعنی کمتر از 6 ماه کافی بود تا مدیریت فعلی، نتایج تلاشهای قبلی را از بین برده و با انحلال (یا تعطیلی هیأت امنا)، عدم تلاش برای تخصیص و جذب اعتبارات بازسازی، بازنشسته کردن چهرههای ماندگار و پیشکسوتان صنعت واکسن و سرم کشور، به وضعیت 5 سال پیش از آن (6/2 میلیارد دوز تولید واکسن) باز گردد. تولید واکسنهای طیور در سال 85 نیز بر اساس آمار رسمی این مؤسسه تنها 250/1960/371/1 میلیارد دوز بوده که نسبت به سالهای قبل از آن، افت فاحشی دارد زیرا در سال 1383 تولید این واکسنها 61/3 میلیارد دوز بوده است و با توجه به ظرفیتسازیهای انجام شده، ظرفیت فعلی مؤسسه رازی در زمینه تولید واکسنهای طیور در حدود 6 میلیارد دوز است.
بر اساس آخرین مصاحبه رئیس مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، تعهدات رازی به سازمان دامپزشکی کشور به 350 میلیون دوز واکسن دامی و حدود 2 میلیارد دوز واکسن طیور برای سال 1386 است (خبرگزاری مهر 2/7/1386). در این صورت حتی با فرض اجرای کامل این تعهد از سوی مؤسسه رازی، تولیدات این مؤسسه تقریبا به نصف تولیدات آن در انتهای سال 1383 خواهد رسید.
معلوم نیست در حالی که بنا بر گزارش رسمی روابط عمومی سازمان دامپزشکی در سال 1384 بیش از 6 میلیارد و 137 میلیون دوز تنها واکسن طیور در کشور توزیع شده است (خبرنامه جامعه دامپزشکان ایران، شماره 18، اردیبشت 1385) رئیس مؤسسه رازی مدعی است با 2میلیارد دوز تعهد تولید واکسن طیور از سوی مؤسسه رازی، نیازی به واردات نخواهد بود!
بحران تولید واکسنهای پزشکی و اعتراض وزارت بهداشت درخصوص واکسنهای انسانی نیز بیان این نکته کافی است که تولید واکسن فلج اطفال در سال 1385 حدود 40 درصد نسبت به سال 1385 کاهش یافته و به 9 میلیون دوز رسید. هم اکنون نیز تولید واکسن
فلج اطفال با اختلال جدی مواجه است و بخش عمدهای از آن از طریق واردات تأمین میشود.
علاوه بر این در تولید واکسنهای باکتریایی انسانیDPT و DT نیز مشکلاتی بروز نموده و مؤسسه رازی نتوانسته است به تعهدات خود برای تأمین نیاز وزارت بهداشت عمل کند و این امر منجر به مشاجرههای لفظی بین مسئولان مؤسسه رازی و برخی از مدیران ذیربط وزارت بهداشت شده است که در جراید نیز منعکس شده است.
به این ترتیب بهنظر میرسد با وجود آنکه جایگاه رازی باید همچنان در وزارت جهاد کشاورزی باشد ولی درصورت حضور مدیران ارشد کم اعتقاد به پژوهش و توسعه در این وزارت؛ چنانچه در دو سال اخیر شاهدیم، سیر قهقرایی رازی تشدید خواهد شد.
معاونت اقتصادی مرکز تحقیقات استراتژیک