این گزارش که موضوعیت آن بیشتر از لحاظ فنی مورد توجه قرار میگیرد نشان میدهد که ایران در مسیر فعالیتهای صلح آمیز هستهای و در چارچوب قوانین بینالمللی حرکت کرده و فضایی تبلیغاتی که غرب و به ویژه آمریکا علیه فعالیت هستهای ایران به وجود آورده است کاملا بیاساس و پوچ است.
بعد فنی این گزارش از آن جهت مورد تأکید قرار میگیرد که مبحث تعلیق غنیسازی که برخی از اعضای شورای امنیت سازمان ملل بهدنبال آن هستند و بهعنوان ابزار فشاری علیه ایران استفاده میکنند در مقوله فنی ماجرا نمیگنجد و شکلی کاملا سیاسی به خود میگیرد؛
به این معنا که آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت ایران را در چارچوب قوانین بینالمللی قانونی میداند و اگر بحثی از تعلیق میشود این خواسته بهعنوان دستاویزی ناموجه برای تحت فشار قرار دادن ایران از زبان برخی کشورهای زیاده خواه مطرح میشود.
گزارش البرادعی از این جهت که نشان داد ایران در موضوع هستهای مقید به قیود است و فعالیت هستهای ایران اطمینان بخش بوده است، همان بهانه کاذب را نیز از دست اعضای 1+5 خارج ساخت و بحث تعلیق، موضوعیتش را از دست داد.
به این ترتیب باید تحولاتی را در نشستهای بعدی اعضای گروه 1+5 انتظار داشته باشیم؛ به این معنا که اعضای این گروه اگر تا امروز موضوع تعلیق را بهعنوان یک ابزار فشار محور نشستهای خود قرار میدادند از این پس باید انتظار داشته باشیم که مقوله کاهش فشار را بهعنوان یک راهبرد محور مذاکرات قرار دهند و روی به تشویقها آورند.
اگرچه انتظار تغییر به سمت این راهبرد در اولین جلسات 1+5 چندان معقول نیست و این تحول، تحولی مدت دار خواهد بود اما حتی با در نظر گرفتن این پیشفرض که آمریکاییها تلاش خواهند کرد راه را برای ایران ناهموار کنند، باید بگوییم که فضای نشستهای 1+5 فضایی متفاوتتر از قبل خواهد بود و مقدمهای خواهد بود بر پذیرفتن واقعیت هستهای ایران.
موضوع دیگر درباره پرونده هستهای ایران اینکه برخی گرایش دارند به اینکه موفقیتها یا گاه توقفها در این حوزه را منتسب به مقطع زمانی یا شخص خاص بدانند.
پرونده هستهای ایران پروندهای پیوسته است که مجموعه نظام در یک دوره بلند مدت این کار را دنبال کردهاند و فراز و فرود آن را نباید منتسب به مقطع زمانی خاصی بدانیم.
*عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام