یکشنبه ۴ آذر ۱۳۸۶ - ۰۶:۵۷
۰ نفر

محمدرضا ارشاد: جامعه شناسان، روانشناسان و اندیشمندان تربیت را شکوفا کردن استعدادهای درونی انسان برای توسعه اهداف اجتماعی بشر دانسته‌اند.

بی‌تردید این اهداف چیزی جز روابط بین فردی و حقوق مترتب برآن ؛ یعنی احترام به دیگران و رعایت آزادی‌های اساسی نیست.

 بر این اساس، تربیت اخلاقی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شود. از این رو، به‌نظر کانت، در این دشوار‌ترین مسئله تعلیم و تربیت ؛ یعنی تربیت اخلاقی ، تهذیب اخلاق باید جزو تربیت قرار گیرد و باید گرایش‌هایی در فرد پرورش یابد تا وی جز به مقاصد نیک نپردازد. ادیان و به ویژه اسلام نیز بر اهمیت اخلاق و تربیت دینی تأکید کردند و قرآن کریم در آیات بسیاری هدف بعثت پیامبران و پیامبر اسلام(ص) را بر پایه اخلاق و تربیت جان آدمی دانسته است.

بر همین اساس، مقوله‌ای به نام تربیت دینی اخلاقی شکل می‌گیرد که هدف آن پرورش فرد بر مبنای ارزشهای اخلاقی و دینی است. البته تربیت دینی گستره فراخی دارد و به حوزه‌های متعددی قابل تقسیم است.

 یکی از این حوزه‌ها تربیت دینی در مدارس است که اتفاقا نهادی در آموزش و پرورش کشورمان عهده دار این مهم است ؛ اما اینکه این نهاد تا چه اندازه در ایفای نقش خود که تربیت اخلاقی دانش آموزان بر اساس موازین اسلامی است موفق عمل کرده و احیانا آسیب‌های این امر چیست ؟‌

از جمله مسائلی است که در سی ام آبان ماه به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با حضور شماری از مربیان پرورشی و معلمان دینی تهران به بررسی و تحلیل گذاشته شد و سخنرانان ابعاد گوناگون آسیب‌های تربیتی در مدارس را به بحث گذاشتند؛ اما درست در میانه این نشست، اعتراض مربیان از گوشه کنار جلسه بلند شد و نشست از طرح مباحث نظری به سمت امور کاربردی و ملموس‌تر کشیده شد. ماجرای این نشست را می‌خوانیم.

در آغاز همایش دکتر حجت‌الاسلام بهمن شریف‌زاده، دبیر همایش درباره اهمیت تربیت در اسلام سخت گفت. او با اشاره به این که تربیت، ارزنده‌ترین رفتار بشر در عالم هستی است و هم از این‌رو خداوند، برترین نخبگان (پیامبران) را برای این مهم برانگیخته است، گفت: «هیچ‌کس جز انبیا قادر به تربیت بشر نبوده و نخواهد بود و به همین دلیل خداوند ایشان را به این مهم مأمور کرده است. در واقع، مابقی انسان‌ها پیروان و اقتداکنندگان به شیوه آنها هستند و از این جهت، وارث انبیاء به شمار می‌آیند.»

او سپس در توضیح این نکته که دامنه تربیت بسیار وسیع است، به موضوع همایش اشاره کرد و اظهار داشت: «تربیت دینی در حوزه‌های گوناگون از حیث مخاطبان متفاوت است. از این نظر، آموزش دینی در مدارس، تنها پر کردن ذهن دانش‌آموزان از آموزه‌های دینی نیست، بلکه آموزش دینی به‌منظور آگاه کردن آنها از دین و انتقال معارف دینی به آنها برای رشد و کمال آنها صورت می‌گیرند. از این رو، معارف دینی با این انگیزه در برنامه درسی دانش آموزان گنجانده شده که افراد متدین ساخته شوند. بنا بر این، مقوله «تربیت دینی در مدارس» حوزه گسترده‌ای دارد.

این نشست کوتاه، تنها به ابعاد نظری تربیت دینی در مدارس می‌پردازد و تنها خیلی گذرا نگاهی دارد به «محتوای کتابهای دینی مدارس». سر‌دبیر «کتاب نقد» در پایان با بیان این نکته که به هر روی سخن گفتن از تعلیم و تربیت کاری بس دشوار و حساس است که باید در آن دقت بسیار کرد، تصریح کرد: «به‌نظرم، پیش از هر چیز باید تعریفی روشن و کامل از معلم و مربی دینی داشت تا بتوان درباره شرایط و وظایف او به‌درستی سخن گفت و آسیب‌هایی را که ممکن است از ناحیه او متوجه تربیت دینی دانش‌آموزان شود، مورد تحلیل و نقد قرار داد.

مهم‌ترین تفاوت معلم دینی با سایر معلمان از اینجاست که در سایر رشته‌های درسی جز انتقال دانش، توقعی نمی‌رود؛ اما از دانش‌آموزانی که تحت تربیت دینی قرار می‌گیرند، در کنار این مسئله (انتقال دانش) باور و اعتقاد دانش‌آموزان هم مراد است.

از سویی دیگر به معلمی می‌توان معلم دینی گفت که نخست خود به آنچه آموزش می‌دهد، معتقد باشد و دوم آنکه دیندار کردن دانش‌آموزان انگیزه جدی او باشد. این نقش تربیتی معلم دینی است چنان که خداوند هم بزرگ معلم دین، یعنی پیامبر(ص) را این‌گونه توصیف کرده است: «او کسی است که در بین درس ناخواندگان، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب و حکمت می‌آموزد، اگرچه به حتم پیش از این در گمراهی آشکار بودند. البته یک مربی دینی باید شرایطی را برای این مهم احراز کند که می‌توان آنها را به شرایط علمی و نظری و شرایط عملی تقسیم کرد.»

تربیت یک امر تعاملی است
سخنران بعدی نشست، البته بعد از دکتر ساجدی، خانم دکتر اکرم حسین‌زاده بود که در آغاز با اشاره به اینکه رسیدن به کمال فردی یا آماده‌سازی‌ انسان برای حضور سالم و بالنده در جامعه هدف تربیت است، درباره لزوم تربیت در اسلام گفت: خداوند در انسان کرامت ذاتی و قابلیت‌هایی به ودیعه نهاده که او باید آنها را به فعلیت درآورد. از این‌رو هدف اسلام از تربیت کمال انسان است.

 اگر انسان در مسیر کمال جویی فطری خویش با آگاهی و اختیار، استعداد هایش را پرورش دهد و از هدایت تشریعی پیروی کند و صفات و ارزشهای مثبت را در وجودش تثبیت کند، به سعادت خویش ؛ یعنی آراستگی به صفات الهی نایل خواهد شد.

آنگاه وی در ادامه با بر شمردن عوامل آسیب‌زایی چون: تأکید بر آموزش و بی‌توجهی به مسائل تربیتی و اخلاقی در مدارس، خشونت و سخت گیری، پایبند نبودن خانواده به ارزشهای اخلاقی، تعارض و تنوع اطلاعات رسانه‌ای، نابرابری اقتصادی و اجتماعی و دوستان ناباب در امر تربیت دینی، افزود: ‌توجه نکردن به هریک از این عوامل می‌تواند امر تربیت را مختل کند و در دراز مدت سرنوشت اجتماع انسانی را به مخاطره افکند. با نگاه دقیق به این عوامل آسیب‌زا متوجه می‌شویم که 6‌نهاد اساسی در شکل گیری شخصیت در هویت فرد مؤثرند: اجتماع، خانواده، فرد، همسالان، مدرسه و مذهب.

لذا تربیت سه بعد وجود آدمی‌؛ یعنی ابعاد شناختی؛ عاطفی و رفتاری وی را درگیر می‌کند. دکتر حسین‌زاده در پاسخ به این پرسش که چه راهکارهایی در امر تربیت درست دینی وجود دارد، گفت: از آنجا که سخن ما راجع به نهاد آموزش و پرورش است، لذا ابتدا ارکان اصلی آن ؛ یعنی شاگرد، معلم و مدرسه باید مورد تحلیل آسیب شناختی قرار گیرند. این را می‌توان آسیب شناسی تعاملی نامید از این‌رو باید در محتوای آموزشی مدارس کسانی که به‌عنوان مربی کار می‌کنند، تحول بنیادین صورت گیرد.

در واقع بین آنچه دنبال آن هستیم و آنچه در عمل انجام می‌دهیم، تفاوت زیادی وجود دارد. باید در جهت کم کردن این فاصله گام برداشت. وی با بیان این نکته که باید فضای حیات جمعی را برای دانش آموزان فراهم کرد و تنها نباید بر معلومات دینی آنها تکیه کرد، اظهار داشت: باید هدف رسیدن به تعالی و صلحی باشد که اسلام به آن امر کرده است. باید این مهم را بستر‌سازی‌ کرد تا فعالیت دانش آموزان و معلمان به میان کشیده شود و آسیب‌های آن شناخته شود.

دکتر حسین‌زاده در پایان در جمع‌بندی سخنانش گفت: ارزش یابی دقیق از تعامل دانش آموزان از اهم کارهایی است که باید در امر تربیت دینی صورت گیرد. از این رو، به نظرم باید به:

1 – توسعه آموزشهای تخصصی و فرهنگی ؛

2- تالیف و بازنگری محتوای آموزشی ؛

3- گسترش فضاهای برون مدرسه‌ای (‌مثل اردوگاه‌های مذهبی‌)‌؛

4 - ‌سامان دهی اوقات فراغت و 5- افزایش عناصر مشارکت انسانی در مدرسه، همت گماشت.

راهکارها کدامند؟
پس از سخنان دکتر حسین زاده، یکی از مربیان تربیتی حاضر دراین نشست با اعتراض به غیرکاربردی بودن سخنرانی‌های ارائه شده در این نشست گفت: هدف ما از جمع شدن در این مکان، ارائه راهکارها و راه حل‌های عملی است نه مشتی سخنان نظری تکراری که در کتاب‌ها هم هست و می‌توان آنها را خواند. مسئولان آموزش و پرورش برای حل این مشکلات و آسیب‌ها چه کرده اند؟

در تأیید این سخنان مربیان دیگر هم لب به اعتراض گشودند و مسائل مشابهی را مطرح کردند: ما می‌توانیم مصداق همه این آسیب‌هایی را که گفتید، تک تک نشان بدهیم. ‌وقتی کنکور و دغدغه آن‌چنان ذهن و روح دانش‌آموزان را تسخیر کرده که تمام دروس را برای قبولی در دانشگاه می‌خوانند صحبت من مربی چه اثری دارد؟ حتی گاهی نگاه دانش‌آموزان به مربی خود، نگاه عاقل اندر سفیه است! دکتر بهمن شریف‌زاده ؛ گرداننده نشست در پاسخ به این اعتراض‌ها گفت:هدف ما از این نشست تنها طرح ضعفهای نظری عرصه تربیت دینی است.

 بی‌شک، تمام مسئولان تربیتی در مدارس، اعم از مسئولان دینی مناطق و دبیران دینی، به خوبی می‌دانند که چگونه باید تربیت صورت گیرد ؛ اما راه آن باز نیست. اتفاقا همه ما در اینجا گرد آمدیم تا از این نواقص سخن بگوییم. در این زمینه پرسش‌هایی مطرح است که هنوز پاسخ درستی برای آنها نداریم.

اینکه در عمل چه باید کرد، بحث دیگری است که از هدف این نشست بیرون است. در پی این سخنان، تعدادی از مربیان دینی یکصدا گفتند: ما راهکار عملی می‌خواهیم. از این حرف‌ها خسته شده‌ایم. نیز یکی از مربیان رو به دکتر حسین‌زاده کرد و گفت: خانم دکتر !‌ من از سخنان شما خیلی لذت بردم. مگر نه این است که ما مربیان می‌خواهیم انسان متقرب به درگاه الهی پرورش بدهیم؟ ولی اکنون می‌بینم چند ساعت وقتی را که برای شرکت در این نشست گذاشتم بیهوده بوده است ؛ زیرا هنوز در خانه اول مانده‌ایم.

طرح پرسشهای بنیادین
بعد از این اعتراض‌ها مجری نشست قول داد که از این پس جریان جلسه به صورت پرسش و پاسخ میان سخنرانان و مربیان حاضر در جلسه خواهد بود و دیگر، سخنرانان متکلم وحده نخواهند بود. از همین رو بود که سخنران بعدی؛ عباس چراغ چشم، به جای ارائه سخنرانیش که درباره آسیب شناسی تربیت دینی در مدارس بود، تنها به طرح پرسشهایی چند اقدام کرد.او در آغاز گفت: من دغدغه‌های بجای شما را می‌دانم و با آنها آشنایم.‌ای کاش گروه پژوهشی تعلیم و تربیت اسلامی در آموزش و پرورش، این‌گونه جلسات را برپا می‌کرد و برای پاسخ به نگرانی‌های شما، مسئولان آموزش و پرورش اینجا حضور داشتند.

وی سپس به طرح سؤالاتی پرداخت و از حاضران خواست تا با همفکری هم به آنها پاسخ دهد: تربیت دینی چه ضرورتی دارد؟ تقابل آموزش و پرورش سنتی با آموزش و پرورش جدید چیست؟‌ آیا اصلا در بحث تعلیم و تربیت اسلامی، چیزی زیر عنوان فلسفه تربیت و تعلیم اسلامی داریم ؟ اگر هست، ضرورت آن چیست ؟ آیا مرجعیت مربی و معلم در نظام تعلیم و تربیت ایجاد شده است ؟ مسئول آن کیست ؟‌ آیا آموزش و پرورش ما در راه آن ( مرجعیت مربی ) گام برداشته است ؟ نظام اسلامی چه منزلت و مرجعیتی برای مربی در نظر گرفته است؟ هماهنگی بین مدرسه و خانواده چگونه باید باشد و مدرسه چگونه تربیت دینی را به خانواده منعکس کند؟ اصلا آیا تربیت دینی منحصر به مدرسه است؟ آیا با تربیت دانش آموزان کار تمام است ؟‌ یا باید به دانش و بصیرت معلم و مربی هم توجه داشت؟

شناسایی پیامدهای دنیوی دین
در ادامه نشست دکتر شریف‌زاده با توجه به سخنان دکتر ابوالفضل ساجدی درباره تفاوت میان تربیت دینی و تربیت سکولار، به اهمیت مباحث اخلاقی و غرب پرداخت و گفت: از 15 سال پیش به این سو، توجه به مباحث و مسایل اخلاقی در غرب شدت گرفته است.  گاه آنچه را که در احادیث و روایات ما بیان شده، در گفتار و کردار آنها می‌یابیم و می‌بینیم و شگفت زده می‌شویم که آنها ( غربی‌ها ) چگونه به این نتیجه رسیده‌اند که اخلاق برای توسعه بشر امر مهمی است؟‌ وی آنگاه در ادامه افزود: نگاه آنها به اخلاق با هدف زندگی بهتر است. چند سال پیش پروفسور هیل را که از مبدعان اخلاق سازمانی است به اینجا دعوت کرده بودیم.

او تعریف می‌کرد که در آغاز که به سازمان‌های اقتصادی برای تشکیل مرامنامه‌های اخلاقی پیشنهاد دادیم و به آنها گفتیم که اگر موازین اخلاقی را در سازمان تابع خود گسترش دهند، به سود بیشتری از نظر اقتصادی دست خواهند یافت، کسی آن را جدی نگرفت ؛ اما اکنون که پس از سال‌ها کار روی این موضوع، سازمان‌های اقتصادی متوجه اهمیت اخلاق سازمانی شده اند، همه شان در نوبت تشکیل کارگاه‌های آموزشی اخلاق هستند. شریف‌زاده با تشریح نگاه ما به اخلاق اظهار داشت: نگاه ما به اخلاق، صرفا آخرت محور است. حال آنکه، دین اسلام تنها برای آخرت نیامده است.

اکثر پیامدهایی که رسول خدا(ص) و ائمه برای اخلاق بر شمرده اند، دنیوی‌اند و البته در کنار آن، به پیامدهای اخروی هم اشاره داشته‌اند. وی در پاسخ به این پرسش که چرا پیامدهای دنیایی ارزشهای اخلاقی برای جوانان ما کمتر آشکار شده است، گفت: ما دین را بیشتر با وجهه اخروی آن معرفی کردیم. درست است که دین ما سکولار نیست و صرفا اهداف دنیوی را تعقیب نمی‌کند ؛ اما به این معنا هم نیست که به دنیا نظر ندارد. باید به جوانان و دانش‌آموزان گفت که دین برای تحول دنیای آنها آمده است.

شریف‌زاده با اشاره به این نکته که تأکید صرف در دین اخروی در تربیت دینی است و موجبات دین گریزی جوانان را فراهم می‌سازد، گفت: نباید دین را فقط برای آخرت بهتر به جوانان معرفی کرد. باید پیامدهای دنیوی رفتارها را آموزش داد. اگر این پیامدها را بشناسیم و آنها را بشناسانیم، آنگاه امر تربیت دینی برای جوانان ملموس‌تر می‌شود. در این وضعیت، جوان به دین داری ترغیب می‌شود و در‌می‌یابد که اگر دین دار باشد، در مسیر رشد قرار می‌گیرد. بنابراین باید بر وجوه دنیایی دین به قوت تأکید کرد و نشان داد که هر رفتار دینی چه آثاری در دنیا دارد.

پرهیز از روش‌های معیوب
درپی سخنان دکتر شریف زاده، دکتر ساجدی به انتقاد از روش‌های ارائه دین به جوانان و دانش آموزان پرداخت و گفت: اکثر این روش‌ها معیوبند. آنها اسلام را دین عزلت، رنج، درد، مرگ و وحشت معرفی می‌کنند. در بیشتر مواقعی که از دین برای دانش آموزان حرف می‌زنیم در ذهن آنها تصور جهنم ایجاد می‌شود.

 حال آنکه، دین حیات و انس و الفت دارد. اسلام دین زندگی است و اصلا قرار است که در گذر زندگی به آن (اسلام) برسیم. در برخی آموزشهای دینی ما غفلت از این محتوا وجود دارد. بنابراین نخست باید جایگاه دین را در دنیا یافت و سپس پیوند آن را با آخرت نشان داد. تا زمانی‌که با چنین روش‌های معیوبی به جوانان آموزش می‌دهیم، چه انتظاری از آنها داریم ؟

وی سپس در پاسخ به سؤال یکی از مربیان حاضر در نشست درباره نحوه کاربردی بودن مباحث تربیتی گفت: مسئولان و زمامداران فرهنگی ما مشکل دارند. مواجهه ما با دانش آموزان مناسب نیست. هیچ اندیشیده‌ایم آیا محتوایی که به دانش آموزان ارائه می‌دهیم، دین فرهنگی است ؟‌ آیا ابزارهایی برای این منظور به کار گرفته ایم؟ باید این فضای مناسب را آماده کرد. اینکه چه کسی باید این فضا را آماده کند، کسی جز خود ما مربیان و معلمان نیست. به این معنا که فضای تربیت را نباید به سمت سوءظن برد. با این کار دانش آموز بدبین می‌شود.

دین داری اصل است
یکی از حاضران در جلسه، در پی سخنان دکتر ساجدی این سؤال را خطاب به سخنرانان مطرح کرد که آیا وظیفه معلمان دینی، تنها آموزش دین است؟

دکتر شریف‌زاده در پاسخ به او گفت: به‌نظرم نقش مربیان دینی تنها آموزش دین نیست. در جامعه ما متولیان دیگری برای این امر وجود دارند. از این رو، هدف از درس دینی دین دار کردن است نه آشنایی با دین. به‌نظرم نقطه مشترکی که در اینجا پس از این همه بحث و گفت‌وگو به آن رسیدیم، لزوم تعریف دوباره جایگاه معلم دینی است. بنابراین نقش مربی دینی دین دار کردن دانش آموزان است. این، کار دشواری است. پس در وهله اول باید دید که دین داری چیست و چگونه در جهت آن پویید؟

آسیب‌های مرتبط با ابزار تربیت دینی مهم‌تر است
دکتر ابوالفضل ساجدی از دیگر میهمانان همایش آسیب‌شناسی تربیت دینی در مدارس بود. ایشان که در این زمینه کتاب «دین‌گریزی چرا؟ دین‌گرایی چه‌سان؟» را تألیف کرده‌اند بعد از دکتر شریف‌زاده به ایراد سخنان خود پرداختند.

وی در آغاز به بحث و بررسی پیرامون آسیب‌ها و عوامل آسیب‌زای تربیت دینی پرداخت و آسیب‌های تربیت دینی را براساس مبانی و اصول، اهداف، روش‌ها، ابزار و فضا قابل طبقه‌بندی دانست. او در این رابطه توضیح داد: «آسیب‌هایی مبنایی، ناظر به آسیب‌هایی است که در حوزه نظر و دانش رخ می‌دهد. آسیب‌هایی مثل: غفلت از واقعیت متمایز دینی، تک‌ساحت‌نگری انسان، غایت‌نگری ابزار، ضعف در شناختن منزلت نفس و جداسازی دنیا و آخرت از جمله این دسته آسیب‌هاست؛ اما آسیب‌های ناظر به اهداف، عبارت است از غفلت از اهداف دینی و مادی‌نگری و ظاهربینی کاستی درمعنویت‌بخشی و غفلت از جهان‌بینی متربی.»

او آنگاه در تبیین آسیب‌های از نوع سوم (روش‌ها) و چهارم (ابزار) افزود: «تحکم، روش‌های فطرت‌ستیز، غفلت از شیوه مناظره و احترام به مخاطب، سطحی بودن، کاستی در ارائه الگو و کلیشه‌های غیربومی از جمله آسیب‌های ناظر بر اهداف تربیت دینی هستند، اما آسیب‌های مرتبط با ابزار تربیت دینی از اهمیت شایان برخوردارند.

به این دلیل که اگر ما از نظر مبانی علمی از قدرت بالایی برخوردار باشیم ولی ابزار مناسبی برای ارائه نداشته باشیم، به پیشرفت مناسبی دست پیدا نخواهیم کرد.در این زمینه (ابزار) می‌توان از جمله به پرگویی، کم‌توجهی به نعمت‌های الهی، عدم بهره‌گیری از ایام‌الله، غلبه منع بر جواز، غیرجامع‌نگری، کهنه‌گرایی، التقاط‌گرایی، خاص‌نگری، غرابت مسجد و مدرسه، منع بدون جایگزین و اقدام خودسرانه اشاره کرد.»

 وی سپس با اشاره به این مطلب که در فضای آسیب‌زا، زمینه خوب و مناسبی برای تربیت دینی حاصل نمی‌شود، افزود: «در فضای آسیب‌زا، عدم اعتماد، ملامت و تحقیر، امر و نهی، انتظارات بی‌وجه، سرکوب امیال، اسارت ذهن در موهومات و مصونیت کاذب بروز می‌کند.»

نویسنده کتاب دین گریزی چرا ؟ چه سان ؟ با بیان اینکه در تربیت دینی باید از منابع غربی شیوه‌های روز آمد در عرصه آموزش پرورش دینی بهره گرفت، افزود: در این میان باید به تفاوت میان مبانی دینی و غیردینی توجه کرد. بی‌تردید، بین این دو تفاوتهای مهمی وجود دارد که نادیده گرفتن آن، آسیب‌های جدی‌ای در امر تربیت دینی برجا می‌گذارد.
وی سپس در ادامه به توضیح تفاوتهای این دو نوع تربیت در اهداف و محتوا پرداخت و گفت: در بخش اهداف، در تربیت دینی بر معاش و معاد تواما تأکید می‌شود، حال آنکه در تربیت غیردینی ( سکولار ) تنها بر معاش توجه شده است.

 از این‌رو می‌بینیم که در تربیت دینی نیازهای مادی و معنوی پیوند تنگاتنگ پیدا می‌کند. به همین دلیل در تربیت دینی هدف ساختن کل هویت انسان است. اصلا زبان دین، زبان وجود است اما تفاوت در محتوا نیز از اهمیت کمی برخوردار نیست.

تربیت دینی از وحی ناشی می‌شود و تا حدی از ثبات نسبی برخوردار است، حال آنکه تربیت سکولار، نه تنها به منابع وحیانی توجه نمی‌کند ؛ بلکه دائماً در حال تغییر است.
بر این اساس به یک تفاوت بنیادین بین این دو نوع تربیت می‌رسیم. به این معنا که تربیت غیردینی با فطرت انسان سازگار نیست و از این حیث صد در صد با غرایز انسانی همساز است ؛ اما تربیت دینی درصدد تعدیل غرایز و ایجاد تعادل میان آنها و فطرت انسانی است.
در حالی که آموزشهای غیردینی با نیازهای غریزی سازگاری دارند و از سویی موافق فرهنگ بیرونی ( غرب ) و عمومی جامعه است. بی‌تردید فرهنگ عمومی جامعه قائل به اولویت مسائل مادی بر معنوی است.

دکتر ساجدی در پایان بر شناسائی آسیب‌های تربیت دینی تأکید کرد و گفت: موفقیت در امر تربیت دینی نیازمند شناخت و تحلیل آسیب‌ها و موانع و ارائه راهکارهای مناسب برای آن است.

کد خبر 37414

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز