خلقالله تلفن را بر میدارند و شماره را میگیرند و سفارش میدهند و بعد، باقی قضایا. درست مثل آژانس گرفتن.13 میدان میوه و ترهبار هم این امکان را دارد.
خب، حالا که ملت از این طرح استقبال کردهاند، چرا گسترشاش ندهند؟ این سئوالی بود که به ذهن سازمان میادین میوه و ترهبار رسید و آنها را، به طرح فروش اینترنتی میوه و ترهبار رساند.
قرار است تا آخر امسال، میدانهای میوه و ترهبار جلالآلاحمد و فرمانیه، همچین کاری را انجام بدهند تا اگر زیر زبان شهروندان محترم مزه کرد، به میدانهای دیگر هم سرایتش بدهند. البته کلی دنگ و فنگ دارد و باید زیرساختها را فراهم کنند و میادین را به فیبرنوری مجهز کنند و از این جور دوندگیها.
ما که خبر را خواندیم و به آن فکر کردیم، دیدیم این وسط نکتههای باریکتر از مویی وجود دارد که بدک نیست سخنی از آنها رانده شود (ولو در روزگار سهمیهبندی بنزین که هر گونه راندنی را جمع و جور کرده است)
- با میوههای پلاسیده چه میکنید: مردم میروند میادین و خودشان، با دستان مبارک خودشان میوهها را جدا میکنند و خوبهایش را بر میدارند و بدهایش را جا میگذارند. این، طریقه سنتی گزینش آنهاست. خب، در طریقه مدرن فروش اینترنتی، تکلیف این میوههای پلاسیده چه خواهد شد؟ ما احساس میکنیم اگر بشود از طریق همان اینترنت، میوههای پلاسیده را پس فرستاد و پولش را پس گرفت، بد نیست.
- با چانههایی که زده نخواهد شد، چه میکنید: مردم راه میافتند و میروند میادین میوه و ترهبار و میوه و مایحتاجشان را میخرند؛ بعد سر قیمت که میشود کلی چانه میزنند و سر چند گرم کم و زیادش، حسابی بحث میکنند و سعی میکنند که در این مذاکره تجاری، دست بالا را داشته باشند. تکلیف اینها چه میشود؟
ما فکر میکنیم اگر در سایت مربوطهای که میخواهد راه بیفتد، یک اتاق گفتوگوی آنلاین هم طراحی کنند و چند نفری از طرف سازمان میوه و ترهبار، همیشه آنلاین باشند تا بتوانند با شهروندان، چانه بزنند، دیگر شهروندان رضایتشان کاملا ً جلب خواهد شد و بدعادت نخواهند شد.
- با افتخاری که حمل نایلون میوهها به آدم میدهد، چه میکنید: مردم کلی کار میکنند و پول در میآورند تا بروند میادین میوه و ترهبار و بخرند آنچه را که باید بخرند. بعد با کلی غرور ناشی از این خریدهای بزرگ، و با سینههایی سپر شده و سرهایی بلند، قدم به کوچه و خیابان محل سکونتشان میگذارند! با این چه میکنید؟ البته خرید اینترنتی، کلاسش میتواند بهتر باشد، اما خودتان بهتر میدانید که هیچ چیز، نمیتواند جای ارتباط چهره به چهره و شفاهی را بگیرد.
- با فرهنگسازی چه میکنید: بیایید قبول کنیم که ما، برای زنان و دخترانمان زیاد امکانات کنار نگذاشتهایم تا وقتشان را خوب پر کنند و تبدیل بشوند به آدمهایی فرهنگی. این میشود که آن بندهخداها هم، وقتی میبینند که ماها هیچ کاری نمیکنیم، خودشان دست به کار میشوند و از کوچکترین امکانات هم استفاده میکنند تا کاری را که ما برایشان نمیکنیم، خودشان برای خودشان بکنند.
یکی از این راهها، رفتن به همین میادین است. بالاخره بهانهای است برای وقت گذراندن و دیدن دوست و آشنا و قدم زدن و هوا خوردن و اطلاع از وضعیت اجتماعی و خواستگاری و اطلاعرسانی و شفافسازی و اینها. اگر قرار باشد اینترنتی خرید کنند، که میشود قوز بالا قوز و وقت بیشتری، اضافه میآورند که!