دكترمحمدحسين رجبيدواني از كارشناسان صاحبنام حوزه تاريخ اسلام در گفتوگويي از وقايع مهم دوران زندگي و امامت امامحسين(ع) و حوادث اجتماعي و سياسي آن عصر دوران روايت كرد و البته نكاتي شايد كمتر شنيده شده را درباره همسر و فرزندان امامحسين(ع) با استناد به اسناد تاريخي معتبر بيان داشت.
- چرا كمتر روايت و سندي درباره حضور امامحسين(ع) درعرصه اجتماعي و حكومتي در دوره خلافت خلفا موجود است؟
دوره خلافت ابوبكر 2 سال و 4 يا 7ماه بيشتر طول نكشيد و با مرگ او عمربن خطاب به خلافت رسيد. در اين دوره ما موردي از حضور امامحسين(ع) در منابع نميبينيم. در منابع اهل تسنن آمده است در سال20 كه بيتالمال تاسيس شد، امامحسين(ع) 16يا 17ساله است. عمر براي وجود مقدس او و اماممجتبي(ع) سهمي به اندازه سهم پدرشان درنظر گرفت؛ يعني سهم مجاهدان مهاجرحاضر در بدر و احد. اما در زمان عثمان كه خانهنشيني حضرتعلي(ع) بدتر از دوران عمر ادامه دارد، نهتنها حضرتعلي(ع) بلكه اولاد آن بزرگوارموردتوجه نبودند و از عرصه سياسي- اجتماعي جامعه خارج بودند. درباره امامحسين(ع) در زمان عثمان هم مطلب چنداني نداريم. بهخاطر اينكه شيعه تا مدتهاي زيادي نميتوانست تظاهر به تشيع خود كند و شيعه بودن جرم بود. بهخصوص در عهد بنياميه كه بيان فضيلت براي اميرالمومنين(ع) اعدام داشت و اسم علي(ع) گذاشتن جرم بود. در اين موقعيت كسي نميتوانست بيايد و تاريخ بنويسد و اين موارد را ثبت و ضبط كند. ضمن اينكه معمولا چيزهايي در تاريخ ثبت و ضبط ميشد كه بهنوعي به حاكمان و مسائل سياسي ارتباط داشت. لذا وقتي ارتباط پيدا نميكرد، ديگر مسائل و سلوك معصومين و چهرههاي بزرگ مورد توجه واقع نميشد كه بهعنوان يك ارزش بخواهد ثبت شود و براي ديگران باقي بماند.
- اما ماجراي آب رساندن امامحسين(ع) به عثمان درقضيه محاصره خانه او توسط انقلابيون در منابع تاريخ اسلام وجود دارد؟
بله، اين مورد هم چون از بعد سياسي با حاكم زمان ارتباط داشته در مورد امامحسين(ع) و امامحسن(ع) باقي مانده است. وقتي انقلاب عليه عثمان شد، عثمان حاضر نشد خواستههاي به حق انقلابيون را بپذيرد و آنها هم او را محاصره كردند و از ورود آب به خانه او جلوگيري كردند. در تاريخ آمده كه عثمان آمد بالاي بام خانهاش و پرسيد: آيا علي(ع) در ميان شما هست. گفتند: نه. گفت: معلوم است، اگر علي(ع) بود اجازه نميداد آب روي من بسته شود. اين سخن به اميرالمومنين(ع) رسيد و حضرت منقلب شد و امامحسن(ع) و امامحسين(ع) را مأمور كرد با گروهي از بنيهاشم به عثمان آب برسانند و اين بزرگواران رفتند و اين ماموريت را انجام دادند. امامحسين(ع) به فرمان پدر به عثمان آب ميرساند ولي دليل اينكه آب را روي ايشان در كربلا بستند بنا به آنچه در منابع اهل سنت آمده اين بود كه چون پدرحسين(ع) در زمان عثمان آب را به عثمان بسته بود ما مقابله به مثل كرديم و آب را به روي حسين(ع) بستيم. اين سخن عبيداللهبنزياد است و در نامهاي كه در روزهفتم محرم به عمربنسعد فرستاده گفته با آمدن حسين(ع) آب را روي او و كسانش ببند همانطور كه پدر او آب را روي خليفه مظلوم، عثمان بست.
- نقش امامحسين(ع) در دوران حكومت امامحسن(ع) بهخصوص در ماجراي صلح ايشان با معاويه چگونه بود؟
با انتشار خبر شهادت اميرالمومنين(ع) مردم به سراغ اماممجتبي(ع) آمدند و با ايشان بهعنوان خليفه بيعت كردند. امامحسين(ع) اينجا هم باز در خدمت برادر بزرگوار خود است و مانند فردي كه به مولاي خود اعتقاد راسخ دارد و مطيع امام خويش است، رفتار ميكند و هرچند مسئوليت رسمي در دوره خلافت امامحسن(ع) ندارد ولي در سپاهي كه امام حسن(ع) براي مقابله با معاويه لعنهالله عليه تدارك ديده بود، كنار برادر است و همچون برادر، شاهد خيانت كوفيان، به هم خوردن سپاه و اجبار اماممجتبي(ع) به پذيرش صلحي تلخ است. صلح اماممجتبي(ع) كه اتفاق افتاد گروهي از شيعيان كه دلسوز بودند ولي درك كاملي از بحث ولايت نداشتند و صلح را برنميتابيدند، فكر ميكردند كه ديدگاه امامحسين(ع) با برادر متفاوت است. لذا آمدند سراغ ايشان كه اگر شما قيام كنيد ما حاضريم زير پرچم شما با معاويه مقابله كنيم كه امام(ع) با ناراحتي فرمودند: حسن(ع) امام بر من وشماست و اطاعت او بر همه ما واجب است. منظور امام(ع) آن بود كه هرآنچه او ميكند، حق است و شما حق اعتراض و مخالفت نسبت به مقام ولايت اماممجتبي(ع) را نداريد. امامحسين(ع) 10سال و نيم امام بود كه 10سالش با معاويه معاصر است و مثل برادر به پيمان صلح وفادار است؛يعني اگر نظر امامحسين(ع) خلاف رأي امامحسن(ع) بود، وقتي خودش امام شد بايد طبق رأي و اجتهاد خودش عمل و قيام ميكرد.
- دوران امامت امامحسين(ع) در چه بستر اجتماعي و سياسياي آغاز ميشود؟
در پي شهادت اماممجتبي(ع) دوران امامت امامحسين(ع) آغاز ميشود. شرايط بهگونهاي است كه مردم مرعوب معاويه و حاكمان جلاد او هستند. ازطرفي معاويه صرفا با جبر و زور حكومت نميكرد و براي اينكه آنها را ساكت كند مردم شام و مصر را به جهاد با كفار ماموريت ميداد. اين كار هم براي مردم درآمد داشت هم سرشان را گرم كرده بود به ظاهر جهاد و هم در اثر پيروزيهايي كه بهدست ميآوردند اموال كلان و بردگان نصيبشان ميشد. لذا وقتي تأمين ميشدند ديگر كاري به وضعيت جامعه به لحاظ سياسي و اينكه چه حوادثي پيش ميآيد، نداشتند. مردم بهشدت در اين دوره ماديگرا و دنيازده شده بودند، لذا وقتي معاويه، يزيد را معرفي ميكند ما هيچ عكسالعمل مردمياي در برابرچنين فاجعهاي نميبينيم. تنها 4نفر يعني امامحسين(ع)، عبداللهبنزبير، عبداللهبنعمر و عبداللهبن ابيبكر بيعت نكردند. حتي بقيه بنيهاشم كه خويشان امامحسين(ع) هستند مثل عبداللهبنعباس بيعت ميكنند. وقتي خبرشهادت امامحسن(ع) و آغاز امامت امامحسين(ع) به كوفه رسيد، گروهي از شيعيان كوفه در خانه سليمانبنصرد خزاعي اجتماع كردند و بعد از مذاكراتي نامهاي به امامحسين(ع) درمدينه نوشتند و در آن نامه ضمن تسليت شهادت امامحسن(ع) از امام خواسته بودند كه اگر شما آمادگي براي قيام داشته باشيد ما حاضريم در ركاب شما با معاويه وارد جنگ شويم كه امام در پاسخشان گفته بودند شرايط مثل زمان برادرم حسن(ع) است و من تا اين طاغوت(معاويه) زنده هست به آن پيمان صلح وفادارم.
- علت اينكه ما در اين دوران تقريبا هيچ حديث و روايتي از امامحسين(ع) نداريم، چيست؟
بهدليل خفقان شديد دوره حكومت معاويه لعنهاللهعليه. اماممجتبي(ع) 10سال امامت داشت كه 6 ماه اول را خلافت كرد. امامحسين(ع) هم از 10سال و نيم دوره امامتش 10سال را با معاويه معاصر است ولي شمار احاديثي كه از اين دو بزرگوار وجود دارد بسيار اندك است. يعني چنان بر اهلبيت(ع) سخت گرفتند كه اين بزرگواران حتي اجازه نداشتند جلسه علمي و بيان احكام داشته باشند. احاديث داريم ولي بسيار اندك است. اينقدرجوخفقان بود كه اهلبيت(ع) حتي نميتوانستند مسئله شرعي بگويند و حديثي از آنها شنيده شود. آن مقدار حديثي كه ما از امامحسين(ع) داريم اگر بررسي شود بهاحتمال زياد بخش اعظمش مال همان 6ماه آخري است كه امام(ع) مقابل يزيد ايستاده واز چنگ آنها خارج شده. امامحسين(ع) 4ماه و چند روز در مكه بود و در منابع آمده كه چون بر امام(ع) تسلط نداشتند مردم گرد ايشان جمع ميشدند حديث ميشنيدند و ميخواستند كه از پيغمبر(ص) برايشان بگويد و امام(ع) برايشان ميگفت. همچنين ايشان در مسير رسيدن به كوفه كه به كربلا ختم شد خطبههايي را ايراد فرمودند و گاهي مردماني به ايشان ميرسيدند و مسئله ميپرسيدند.
- اين نقل كه مادر امام سجاد(ع) در واقعه عاشورا در كربلا حضور داشته چقدر صحت دارد؟
بهطوركلي ما اطلاعات درستي از همسر و فرزندان اهلبيت(ع) به سبب اختلافاتي كه وجود دارد نداريم. در اينكه يكي از همسران امامحسين(ع)، مادر امامسجاد(ع) ايراني بوده، تقريبا اختلافي نيست. هرچند نقلهايي هم هست كه عرب بوده ولي مشهور اين است كه ايراني است. ولي اينكه دختر يزدگرد سوم بوده را اكثر قريب به اتفاق محققان رد ميكنند. ايشان دختري از يك خانواده نجيب ايراني بوده و برخلاف آنچه ميان مردم بعضا رايج است، هنگام ولادت امامسجاد(ع) از دنيا رفته و اصلا امامسجاد(ع) مادربهخود نديده بود.ايشان موقع ولادت امامسجاد(ع) از دنيا رفته بود تا چه برسد به اينكه در كربلا حضور داشته باشد و آنجا زنده بماند و سوار ذوالجناح شود و فرار كند به ايران و برود در كوه بيبيشهربانو مخفي شود.
نظر شما