در آرامش چه غوغا میکند قیصر
در خاک
چون ابر
ترنم های باران میسراید
مصفا میکند گلبانگ دلها را
ز بالا
چون عقابی
در فراز آسمان شعر میکاود
تا بجوید نکته چین نکتهها را
در شعر
چون رود
ز دریای بهار عشق میگوید
به تنها میفرستد قاصدکها را
ز کفر خاک
چون بذر
بساط دل ز فطرت میگشاید
تا بچیند دفتر گل واژهها را
در اوج
چون کوه
از وجودش وزن جسم خویش میکاهد
تا ز قیصر بر کند روح مسیحا را
به آرامی چه غوغا میکند قیصر
دکتر احمدرضا عاملی