اما بريدن زمان به همين راحتي نيست؛ بايد دقت کنم براي هر روز زمان را مدل خاصي ببرم، تکههاي زمان در هر فصل و هرروز با هم فرق دارد، تابستان و زمستان با هم فرق دارد، روزهاي درسي و روزهاي تعطيل هم متفاوت است.
اما وقتي قيچي و زمان دست ماست اين که آخر کار، چه دربياييد با خودمان است. اينکه چهقدر کار روي زمين بماند و چهقدر وقت هدر برود با خودمان است، اينکه هرروز سر وقت يا با تأخير به مدرسه و يا سرقرارهايمان برسيم با خودمان است.
اما وقتي زمان درست تقسيم بشود، نه فقط در زندگي شخصي که روي شهر و رفتارهاي شهروندي هم اثر ميگذارد. تقسيمبندي زمان، بخشي از زندگي شهري است. پس ميتوانيم زمان روزانهي خود را مديريت کنيم.
فقط يادمان باشد اين تقسيمبندي زماني، بيش از حد فشرده نباشد و انعطافپذير هم باشد تا در صورت بروز يک اتفاق، کل برنامهريزي به هم نخورد. بنابراين زماني را براي اتفاقهاي پيشبينينشده خالي بگذاريم.
- فهرست اوليه
قبل از هرچيز بايد خودمان را بشناسيم و بدانيم که لحظههاي هرروز ما چهطور سپري ميشوند. پس لازم است گزارشي روزانه و يا هفتگي از کارها و فعاليتهاي خود تهيه کنيم. براي يک هفته هرفعاليتي، از درسخواندن گرفته تا خواب بعدازظهر و لحظههايي که در فضاي مجازي ميگذرد و... را يادداشت کنيم.
بعد از آن ميتوانيم وضعيت وقت و كارهاي خودمان را مرور کنيم و کارهاي مفيد و لحظههاي هدر رفته را از هم جدا کنيم تا بتوانيم درست برنامهريزي كنيم.
در اين قسمت فعاليتهاي ضروري روزانه و فعاليتهاي غيرضروري و حتي فعاليتهاي مضر را از هم جدا کنيم. تشخيص فعاليتها و حتي تفريحهاي ضروري و مهم از بقيهي کارها، بسيار بااهميت است و در تنظيم يک برنامهي موفق در زندگي ما مؤثر است.
ملاک تشخيص هم زياد سخت نيست. ميتوانيم شاخصي انتخاب کنيم، مثلاً کارهايي که ما را به سمت رخوت و تنبلي ميبرند و يا از وظيفهي اصلي يعني درسخواندن باز ميدارد و يا حتي باعث ميشود دير به قرارهايمان برسيم و بدقول باشيم و... به بخش غيرمفيدها ميروند.
- جاماندهها
در مرحلهي دوم فهرست نيازهاي روزانه را مينويسيم. در اين فهرست فعاليتهايي قرار ميگيرند که تا به حال انجام آنها لازم بوده و به هر دليلي از آن دور ماندهايم؛ مثل مرور درسها، کتابخواندن، استراحت، تفريح و...قرار ميگيرند.
اينجا تعدادي فعاليت ثابت داريم مثل غذاخوردن، درسخواندن، نمازخواندن و... و فعاليتهايي که هرروز تکرار نميشوند و متغيرند مثل قرار با دوستان، برخي تفريحها و احتمالاً مطالعهي غيردرسي و...
اگردر اين مرحله بتوانيم زماني را که براي هرکاري ميگذاريم، محاسبه کنيم مثلاً اتوکشي لباسها يا وقتي که قبل از بيرونرفتن از خانه براي آمادهشدن صرف ميکنيم و... برنامهريزي مؤثرتري خواهيم داشت.
- اولويتبندي
حالا نوبت اولويتبندي است و تهيهي فهرست نهايي؛ اينجا کارهاي داراي اولويت را که زمان بيشتري ميبرند، بالاي فهرست مينويسيم و کارهاي كماهميتتر را در پايين فهرست.
بهتر است هرروز کارهاي مهمتر را زودتر از بقيه انجام دهيم تا اگر اتفاقي برنامهي روزانهي ما را به هم زد نگران انجام وظايف مهم نباشيم. اين وظيفهي مهم ميتواند درسخواندن براي امتحان فردا باشد و يا کار مهمي که والدين از ما خواستهاند.
در اين قسمت، وقتشناسي و زمانبنديِ درست، بسيار مهم است. اينکه هرفعاليتي را در زمان خودش انجام بدهيم به ما کمک ميکند که از زمان عقب نمانيم.
در اين زمانبندي لازم است به نيرو و روحيهي خودمان هم نگاهي داشته باشيم. گاهي ممکن است در ساعتهايي از روز روحيه و يا توان انجام يک فعاليت مهم را نداشته باشيم، بنابراين ميتوان با يک جابهجايي مختصر با آرامش بيشتري به کارهاي روزانهمان برسيم.
- هدررفتنيها
مرحلهي چهارم اين است: اگر با همهي اين زمانبنديها، باز هم دير به کارها و قرارهايتان ميرسيد، لازم است عواملي را بشناسيد كه باعث هدر رفتن وقت ميشوند، عواملي مثل تلفن، شبکههاي مجازي، سروصدا، تلويزيون، و...
البته قرار نيست تفريحاتمان را کنار بگذاريم براي هرکدام از اينها ميتوان زمان مشخصي را در نظر گرفت اما اگر هرکدام از اينها بيموقع وارد لحظهها شوند و وقت را هدر بدهند نياز به بازنگري دارند.
- آخر
حالا روز به پايان رسيده 20 دقيقه وقت بگذاريم و روزمان را مرور کنيم؛ کارهاي ناتمام و انجام نشده را پيدا کنيم. کارهاي ناتمام را تمام کنيم يادمان باشد کارهاي ناتمام بخش مهمي از ذهن ما را به خود مشغول ميکنند.
بعد از آن براي کارهاي انجام نشده دوباره برنامهريزي کنيم و با اين تکنيک ذهنمان را از دغدغهي فعاليتها و وظايف ناتمام و انجام نشده، پاک کنيم.
نظر شما