نگاه ما به خواب ميتواند نگاهي سطحي و دمدستي باشد و براي آن اهميت زيادي قائل نباشيم. اما بررسي و مرور آراي پژوهشگران اين حوزه، باعث ابطال اين نظر سادهانگارانه شده است.
خوابيدن در عين حال براي بسياري از افراد امري دشوار و آزاردهنده است. خیلی از ما دور و برمان آدمهای زیادی دیدهایم که برای خوابیدن به قرص خواب روی میآورند. این طبیعی است که خیلیها برای خوابیدن تلاشهایی از این دست میکنند.
به هر حال تا اینجای کار فهمیدهایم که برای بقا به خواب نیاز داریم از همین رو است که بسیاری از پزشکان به خواب اولویت فراوانی ميدهند وحتی آن را همرديف خوردن و ورزش کردن میدانند.
پس خوب بخوابید تا سالم بمانید. اهميتي در رديف امور حياتي براي سلامتي و بقا.
سرچشمهي جوانی شاید نزدیکتر از چیزی باشد که شما فکر میکنید. حیوانات به طور طبيعی در یک چرخهي 12ساعته میخوابند.
آزمایشی که روی خواب موشها صورت گرفته نشان داده است كه با روشن شدن چراغهاي آزمایشگاه، موشها فعال میشوند و هنگام خاموشي میخوابند.
زلیسنکی (محققی که روی خواب کار میکند) برنامهي خواب موشها را تغییر داد و آنها را بعد از زمان خواب بیدار نگه داشت.
وقتی موشها به ساعت خواب نزدیک میشدند آنها را با ایجاد صدایی در قفس از چرت زدن باز داشتند.
با بروز علائم خوابآلودگي (افتادن پلکها، راه رفتن شل) موج نگاری مغز نشان داد که فعالیت مغزشان کاهش یافته است.
این تحقیق مشخص كرد که بعد از ايجاد مزاحمت برای خواب موشها آنها را رها کردند تا قدری چرت بزنند اما موشها به خواب نرفتند یا نتوانستند بخوابند.
با انجام آزمایشاتی روي این دسته از موشها (که کمخوابی داشتند) مشخص شد که آنها یک جهش ژنتیکی دارند که با مشکلات خواب در ارتباط است.
موجنگاری مغز نشان داد كه این موشها حتی زمانی که میخوابند به خواب عمیق فرو نمیروند، خوابی که نوع ترمیمی استراحت است و پزشکان میگویند که مهمترین مسئله نه تنها برای جوندگان که برای انسانها نیز هست.
محققان دريافتند که مغز در طول یک خواب كامل، سیگنالهایی تولید میکند که ضرورتا به سیستمهای مهم بدن مانند قلب، ریهها، سیستم گوارشی، سامانهي اعصاب و حتی ماهیچهها میگوید که زمان آن رسیده که دست از کار بکشند.
پس كساني که با مشکلات جدی خواب مواجه هستند ممکن است که مانند آن موشها جهش ژنتیکی داشته و در ارسال و دريافت آن سیگنالهای حیاتی دچار مشكل باشند.
این که چه عاملي پشت بعضی از بیخوابیها قرار دارد یکی از چالشهای اساسی محققان است؛ چرا که شواهدی مرتبط با کیفیت استراحت با سلامت خوب و طول عمر به دست آمده که هیچ وقت تا این میزان قانع کننده نبوده است.
تحقیقات نشان داده كه تغییرات کوتاه در خواب میتواند تقریبا با هر سامانهاي در بدن ارتباط داشته باشد از مغز و قلب گرفته تا سامانهي ایمنی.
بنابراین ناتوانی ـ یا عدم تمایل- برای خواب کافی یکی از ناسالمترین رفتارهايي است كه میتوانیم انجام دهیم.
مطالعه روی كسانی که به صورت دورهای یا نامنظم یا کوتاه میخوابند نشان داده که آنها در معرض خطر افزایش بیماريهایی هستند که میتواند آنها را به مرگ زودرس برساند؛ بیماریهایی چون امراض قلبی، دیابت، فشار خون و چاقی.
کمبود خواب ممکن است تاثیرات زیانباری روی مغز بگذارد و خطر زوال عقل از جمله مرض آلزایمز و همینطور اختلالات خلقی مانند افسردگی، اختلال استرسی پس از ضایعه و اضطراب را افزایش دهد.
در کنار سیگار، رژیم بد غذایی و بيتحركي، حالا كمخوابي هم با افزایش خطر مرگ زودرس در ارتباط است.
واقعیت این است که خواب یکی از سه قطب سلامت است (در کنار رژیم غذایی و ورزش) با این حال بعضی از پزشکان بر این باور هستند که خواب تنها و موثرترین چیزی است که شما میتوانید با آن مغز و بدنتان را برای سلامتي، بازنشانی کنید.
- هفت ساعت بخوابید، سالم بمانید
در معضل كمخوابي، باید محرکهای تکنولوژی را (از قبيل رسانههای اجتماعی یا چرخهي بیوقفهي اخبار) که 24ساعته و هفت روز در هفته خدمات ارائه میدهند، سرزنش کرد که باعث شده یک سوم از بزرگسالان کمتر از ميزان توصیه شده در روز (یعنی هفت ساعت) بخوابند و همین موضوع باعث شده که خیلی از ما در طول روز خوابآلوده و کسل باشیم.
بسیاری از افراد همچنان به خواب خوب توجهی ندارند و آن را به عنوان اولويتي که لازم است بعضي اوقات منظم باشد مینگرند اما کاملا روشن است كه: كمخوابي رفتاري است ضد سلامتي.
تغییر زمان خواب میتواند تاثيرات زیادی سازمان بدن بگذارد. تمام مراحل خواب در كليت بدن و مغز ما تاثیر دارد و این موضوع دلیلی است که نشان ميدهد چرا کمبود خواب ارتباطي قوی با بيماري و مرگ زودرس دارد.
یک تحقیق جدید نشان داده است که کمبود خواب در موشها میتواند باعث مرگ زودتر آنها از گرسنگی شود. پزشکانی هم که با بیمارانشان دربارهي تاثير خواب بر سلامتي صحبت میکنند گزارش دادهاند که بسیاری از افراد همچنان قانع نشدهاند که استراحت شبانه، بخشی ضروری از زندگی طولانی است.
کسانی که به سلامت خود اهمیت زیادی میدهند و حتی یک بار هم در زندگی سیگار نکشیدهاند و از خوردن غذای ناسالم پرهیز کردهاند بعضا در مورد كمخوابي خود به دیگران فخر میفروشند باید بدانند که خواب کم در طول شب میتواند بر سلامتي آنها تاثیر زیادی داشته باشد.
محققان میگویند که کمخوابی تراژدی دنیاي معاصر است.
شاید یکی از بهانههایی که خیلیها برای کم خوابیدن استفاده میکنند این است که به اندازهي کافی میتوانند در قبر بخوابند! پيداست كه خواب كاملا اشتباه درک شده است و به عنوان یکی از بخشهای غیر تولیدی روز مورد غفلت واقع میشود.
شاید این موضوع به اين خاطر است که تا همین اواخر دانشمندان نتوانسته بودند حتی روی دلایل تکاملی نياز حیوانات به خواب توافقی حاصل کنند.
آنها میدانند که در طول خواب چه اتفاقی به خصوص در مغز میافتد که برای بهبود و سلامت انسان -بدون اشاره به زندگی طولانی- ضروری است.
مطالعهای چند سال پیش روی بیش از یک میلیون مرد و زن سالم صورت گرفت و طي آن محققان به این نتیجه رسیدند که ساعت جادویی خوابیدن برای كسب طول عمر، هفت ساعت در شب است.
افرادی که این میزان میخوابند در مقایسه با افرادی که شش ساعت یا کمتر میخوابند یا آنهایی که هشت ساعت یا بیشتر در شب میخوابند احتمال بیشتر زنده ماندن شان زیادتر است.
میانگین خواب توصيهاي برای بزرگسالان هفت ساعت در شب است و برای افراد مسن قدری کمتر از آن و جوانها مقداری بیشتر از این میزان به خواب احتیاج دارند.
مطالعهي دیگری که صورت گرفته بیش از 21هزار دوقلو را در دورهای 22ساله بررسی کرده .طبق اين پژوهش، افرادی که به صورت منظم کمتر از هفت ساعت در روز میخوابند در مقایسه با کسانی که بیشتر از هشت ساعت میخوابند 21 تا 26درصد بیشتر در معرض مرگ به هر دلیلی قرار داشتند.
- خانهتکانی مغز با خواب
به طور روشن، خواب تاثیرات بیولوژیکی واقعی بر بدن دارد. آیا مسئله فقط این است که مغز و بدن، بعد از فعالیت روزانه برای بازیابی نیروی تازه نیازمند م استراحت است؟ برای یافتن جواب و توضیحي منطقی باید درون خود مغز را کاوش کرد.
کاری که عدهای از محققان امریکایی انجام دادند و به همین دلیل بسیاری از دانشمندان توافق دارند كه کارکرد تکاملی اولیهي خواب است: تمیز کردن مغز به معنای واقعی کلمه از چیزهای انباشته شده.
وقتی که در طول خواب، بدن استراحت میکند اتفاقات زیادی در مغز رخ میدهد. اعصاب با سگینالهای الکتریکی جریان مییابند و در یک جریان ریتمیک، مغز را پاک میکند.
مغز چک میکند تا مطمئن شود که توازن میان هورمونها، آنزیمها و پروتیئنها برقرار است. در تمام این مدت، در سلولهای مغز فضایی باز میشود تا مایعی را (شامل ذرات سمی که میتواند مشکلات مختلفی به وجود آورد) پاک کند.
مثل ماشین ظرفشویی است که آب را با فشار به ظرفها میپاشد تا کثیفی را بزدايد. بدون آن چرخه ی شستشوی شبانه، سموم خطرناک میتواند سلولهای سالم را از بین ببرد و در توانایی آنها برای ارتباط با دیگر سلولها مداخله کند.
در کوتاهمدت این موضوع مانع شکلگیری حافظه و هماهنگی افکار و تنظیم احساسات ما میشود. در بلندمدت، عواقبی مهلكتر پديد ميآيد.
کمبود خواب میتواند باعث تسريع در پیر شدن سلولهای مغز شود و امراضی چون آلزایمر را به وجود بياورد که از هر سه سالمند، يكي را از بين ميبرد.
تحقیقی که روی موشها شد ما را به بازنگری اساسی روی مزایای خواب وا ميدارد. این تحقیق نشان داد که وقتی که بدن خواب است مغز و بدن بسیار فعال هستند، اما ما از بیشتر چیزهایی که در این دوره اتفاق میافتد آگاه نیستیم.
خوابیدن یک موقعیت فعال در سطح مولکولی است. مغز در طول روز، منابع انرژی را برای انگیختن اعصاب به کار میبرد. در طول شب، کلیدی زده میشود بنابراین مغز خوابیده میتواند از تعطیلی سوخت و ساز برای انجام بعضی تمیزکاریها سود ببرد.
خواب زمانی است مهم برای فعالیت بیولوژیکی. مقطعي كه بدن سامانههای داخلی را بررسي میکند و این موضوعی است كه پزشکان آن را فاکتوری مهم برای سلامت ذهنی و یکی از دلایل طول عمر تلقي میكنند.
تا کنون تحقیقات زیادی صورت گرفته که ثابت کرده خواب موضوع بسیار مهمی برای حافظه است. مشخص شده که در طول خواب (به خصوص در چرخههای خواب عمیق که افراد خواب میبینند) مغز فقط حوادث روز را به شکل سازمانیافتهتر بازبینی نمیکند بلکه احساسات متصل به این تجدید خاطره را نيز پردازش میکند.
وقتی که خاطرهای در طول خواب طبقهبندی میشود، بعضی از احساسات قدرتمند مانند ترس، غصه، عصبانیت یا لذت در خواب پردازش میشود.
لازم نيست که هر حادثه یا تجربهای را با جزئیات کامل و با همهي واكنشهاي احساسی به خاطر بیاورید.
اما جدا کردن وجوه احساسی یک خاطره، عصبانیت زیاد یا خشم بر فردی که در ترافیک جلوی شما پیچیده است یا افسردگی بعد از دریافت ایمیل کوتاهی از رئیس اداره، همگی بخشهای بیهدفی هستند که به شما اجازه میدهد آن تجربه را بدون وقوع دوباره، مرور کنید.
شاید در اینجا این جمله مصداق داشته باشد «ما میخوابیم که به خاطر آوریم، ما میخوابیم تا فراموش کنیم»؛ چیزی که دانشمندان، درمان شبانه مینامند.
این نوع از پردازش زمان میبرد و فقط در طول یک خواب عمیق و باکیفیت و معمولا در خواب شبانهي مداوم اتفاق میافتد و شاید بتواند توضیح دهد که چرا افرادی که خوابشان را کوتاه میکنند یا منقطع میخوابند نمیتوانند چمدان عاطفي خود را در خاطراتشان به صورت کامل باز کنند.
در این موارد، حافظه به طور کلی از نظر احساسی فشار ميآورد و به صورت مدام ـ هر بار که مغز میخواهد بخوابد ـ دوباره آن احساسات جان ميگيرد و بیهوده برای پردازش آن تلاش ميكند.
مغز سعی میکند خاطره را به صورت طبیعی ذخیره کند، اما بدون خواب عمیق، زمان کافی برای طبقهبندی آن وجود ندارد.
شبهایي كه بیشتر میخوابید تاثیر آرامشبخشی روی حافظه باقي ميگذارد. خواب مدام، روی خاطرات احساسی کار میکند و بعد از یک هفته از آنها پرده بر میدارد.
شواهد زیادی وجود دارد که اختلال استرسی پس از ضایعهي روانی، اختلالی است که در آن این فرایند شکست میخورد.
منبع:همشهري تندرستي
نظر شما