واژه هرمنوتیک در اصل از لغت هرمس Hermes مشتق شده است. هرمس یک شخصیت اسطورهای است. او کسی است که پیام های خداوند را گرفته و به انسانها میرساند. هرمس در حقیقت آنچه را که ورای شناخت و اندیشه بشر است به حوزه ادراک او منتقل میسازد و باعث کشف معانی و رموز نهفته در هر چیز میشود. هرمس جلوه جاودانه دانش است که آن را با انتقال معانی از عالم غیب به عالم انسانی تحقق میبخشد.
چنین معنایی از هرمس در یکی از جملات شیخ الاشراق، سهروردی، به خوبی منعکس است: «هرمس گفت: من به دیدار موجودی روحانی نا ئل شدهام و آن ،علم اشیاء را به من آموخت. از او پرسیدم تو کیستی ؟ گفت من همان حیات باطن هر چیزم ».در این جمله، روح معنای هرمس کاملاً آشکار میشود و این بار سهروردی نقش ناقل را بازی میکند. هرمیتیسم در تاریخ بهیک نحله فلسفی، دینی و عرفانی نیز بدل شد که ریشههای شرقی هم داشت. استادان آن پیشینهای اسطورهای– تاریخی داشتند.
یکی هرمس مصری بود که او را طبیب و فیلسوف و کیمیاگر معرفی میکردند ودیگری هرمس بابلی که اعتقاد بر این بوده بعد از طوفان نوح در بابل به فلسفه و پزشکی میپرداخته و احیاگر علوم بوده است.
شخص دیگری هرمس الرامسه است، او را از پیروان کیومرث دانسته و برخی وی را با ادریس و اخنوخ یکی میدانند و برخی نیز او را اولین کسی میدانند که علم آسما نی را کسب کرد. ولی واژه هرمنوتیک مشتق از همان اسطو ره هرمس یونانی است که بهعنوان واسطی، واژگان را در قالب روح معانی به انسان بر میگرداند.