یکشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۹
۰ نفر

عیسی محمدی: نمی‌دانم این جمله را کجا خوانده‌ام؛ فقط می‌دانم که در گوشه‌ای از ذهنم جا خوش کرده است.

حاج‌حسین‌آقا ملک،

گوینده، فرد بزرگ و موفقی بوده! گفته بود که تا برهه‌ای از زندگی‌اش فکر می‌کرده که باید به ‌دست بیاورد تا بتواند آدم موفقی بشود و باشد اما بعدا فهمیده که با آنچه به دنیا می‌دهد و می‌بخشد تبدیل به انسان خواهد شد و همین رویه را در پیش می‌گیرد.

حالا حكایت یادداشت ماست؛ حكایت آدم‌هایی كه یكدفعه چشم باز می‌كنند و می‌بینند كه بسیار عریان‌ هستند؛ عریان‌تر از چیزی كه فكرش را می‌كنند. واقعا ما صاحب چه چیزی هستیم؟ حتی صاحب این نفسی هم كه داریم می‌كشیم، این قلبی كه دارد برای ما می‌تپد و این پاهایی كه دارد ما را راه می‌برد هم نیستیم. ما واقعا صاحب چیزی نیستیم. زیاد نیستند آدم‌هایی كه یكدفعه چشم باز می‌كنند و می‌بینند كه‌ ای دریغ! مرگ را پیش رو داریم و مرگ، به یكسان برای همه تقسیم شده و به یكسان، همه را به یك میزان، فقیر و ندار و بی‌چیز می‌كند؛ درست مثل یك خط‌كش ‌تر و تمیز؛ نه میلی‌متری كم و زیاد! پس این‌همه جمع‌كردن و حرص‌زدن برای چیست؛ آن‌هم وقتی كه قرار است همه‌چیز را از دست بدهیم و همه‌چیز از ما گرفته شود؟

با چنین نگاهی است كه آدم‌ها، به سمت وقف و هبه و بذل و... می‌روند. چرا نروند؟ مگر این چیزهایی كه داریم، می‌خواهد برایمان بماند؟ ته تهش این است كه برای فرزندان و خانواده چیزهایی بگذاریم. اما مگر آنها هم خدایی و اراده‌ای و پشتكاری و تدبیری ندارند؟ به اندازه‌ای كه شروع كنند، ظاهرا كافی است. پس بقیه داشته‌هایمان را كجا قرار است ببریم؟ این‌چنین است كه وقف و هبه و بذل و بخشش ‌زاده می‌شود. در نگاه سطحی، البته این كارها باعث كم‌شدن مال و منال و داشته‌ها و دستاوردهای ما می‌شود اما در نگاه عمیق‌تر، دقیقا همین كارهاست كه باعث می‌شود حس انسان‌بودن و بودن و وجود‌داشتن بكنیم؛ حس زنده‌بودن؛ حس اینكه ما یك ماشین جمع‌آوری پول و دارایی و سمت و شغل و... نیستیم.

ماجرا آن‌قدر طبیعی و عمیق است كه حتی آدم‌های غیرمذهبی در غرب هم به آن پی برده‌اند؛ اینكه ما بخشی از داشته‌هایمان را به رایگان ببخشیم. چرا نبخشیم؟ مگر دنیا در قبال این همه ‌‌چیز كه به ما بخشیده، از ما سفته و چك و رسید گرفته است؟ یا لیاقتش را داشته‌ایم؟ ما در جهانی زیست می‌كنیم كه همه امكاناتش، به رایگان در اختیار ما نهاده شده؛ آن‌هم درحالی‌كه باید برای كاشتن یك دندان مصنوعی، چندمیلیون تومان خرج كنیم! اگر جهان با ما چنین كرده است، پس چرا ما چنین نكنیم؟

و این‌چنین است كه یك نفر مثل حاج‌حسین‌آقا ملك، اوج می‌گیرد و ماندگار می‌شود. فی‌الواقع او برای ماندگاری خودش این كارها را كرده؛ هرچند نیتش خدمت به آستان قدس‌ رضوی بوده. اصلا شاید فكرش را هم نمی‌كرده كه قرار است این كارها را برای خودش بكند؛ نیتش خالص بوده اما همین بخشش‌ها و وقف‌ها و بذل‌ها، بی‌جواب نمانده است؛

خاصه در درگاه بزرگی چون علی‌بن‌موسی‌‌الرضا علیه‌السلام. ما آدم‌های معمولی هم با همه نقص‌هایی كه داریم، سعی می‌كنیم لطف دیگران را بدون پاسخ نگذاریم؛ آن‌وقت از كامل‌ترین موجودات هستی كه امامان و پیامبران باشند دیگر چه انتظاری باید داشت؟ پس چنین شد كه لطف حسین‌آقا ملك، بی‌پاسخ نماند و برای همیشه ماندگار شد؛ اتفاقی كه اگر ثروتش را برای خودش نگه‌می‌داشت، هیچ‌گاه روی نمی‌داد.

کد خبر 389900

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha