به گزارش همشهري، چندي قبل 2جوان خود را به مأموران انتظامي گيلاوند در شرق تهران رساندند و از حادثه ناگواري كه برايشان اتفاق افتاده بود، خبر دادند. آنها گفتند كه در جاده سوار يك پرايد كه 3سرنشين داشت، شدهاند اما آنها با تهديد قمه آنان را به منطقهاي بياباني كشانده و ضمن مجروح كردن، اموالشان را سرقت كردهاند.
يكي از آنها گفت: ما كارگر هستيم. بهعنوان مسافر سوار يك پرايد مشكيرنگ شديم اما در بين راه راننده وارد يك جاده خاكي شد و چراغهاي ماشين را خاموش كرد. همان موقع 2نفر ديگر براي من و دوستم قمه كشيدند و شروع به تهديد كردند. آنها سرمان را پايين گرفته بودند و با بست پلاستيكي دستهايمان را بستند. چشمانمان هم بسته بود و كاري از دستمان برنميآمد. در منطقهاي بياباني ماشين را متوقف كردند و درحاليكه حتي كفشهايمان را هم گرفته بودند، ما را پياده كردند.
آنها همه وسايلمان ازجمله گوشي تلفن همراه و كارتهاي عابربانكمان را گرفتند اما اين همه ماجرا نبود. وي ادامه داد: در ادامه 2نفر از آنها پيش ما ماندند و راننده با كارتهاي ما به گيلاوند رفت تا از حسابهايمان پول برداشت كند. آنها رمز كارتم را پرسيدند اما چون خيلي ترسيده بودم رمزش را فراموش كردم. آنها كه فكر ميكردند من نميخواهم رمز را بگويم با قمه به سرم كوبيدند و كتكم زدند. در اين شرايط بالاخره رمز يادم آمد و گفتم و آنها 600هزار تومان از حسابم پول برداشت كردند. دومين شاكي نيز در اظهاراتي مشابه گفت كه زورگيران از حسابش 500هزار تومان پول برداشت كردهاند.
چند روز از اين حادثه ميگذشت كه مأموران با توجه به اطلاعاتي كه مالباختگان در اختيارشان قرار داده بودند توانستند خودروي متهمان را شناسايي و يكي از آنها را دستگير كنند. او در همان تحقيقات مقدماتي به زورگيري از 2 مالباخته اعتراف كرد اما همدستانش به مكان نامعلومي گريخته بودند.
در جلسه محاكمه كه ديروز در شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي حسين اصغرزاده برگزار شد، متهم با وجود اعترافات اوليهاش گفت كه بيگناه است و پليس او را به اشتباه دستگير كرده است. او ادامه داد: من شبي كه شاكيان ميگويند در جاي ديگري بودم و مرتكب سرقتي نشدهام. از طرفي آنها ميگويند كه آن شب همهجا تاريك بود. در تاريكي شب چطور مرا ديدهاند؟ من بيگناهم و از دادگاه ميخواهم زودتر آزاد شوم.با ختم اين جلسه قرار است قضات دادگاه بهزودي در اينباره تصميمگيري كنند.
نظر شما