عامل این اسیدپاشی که به تازگی دستگیر شده است در اعترافاتش مدعی شد چون ماهان چند روز قبل به او نگاه چپ کرده دست به اسیدپاشی زده است.
به گزارش همشهری، این حادثه هولناک روز 26فروردینماه در منطقه شهرستانی اسلامآباد غرب اتفاق افتاد. آن روز ماهان که دانشآموز کلاس ششم است مثل همیشه مسیر خانه تا مدرسه را پیاده میرفت که در نزدیکی مدرسهشان ناگهان یک موتورسیکلت به او نزدیک شد و جوانی که ترکنشین بود روی او اسید پاشید و فرار کرد.
پسربچه که از این حادثه شوکه شده بود از درد و سوزش بهخودش میپیچید و چشمانش هیچ جا را نمیدید. با انتقال ماهان به بیمارستانی در کرمانشاه تلاشها برای مداوای وی آغاز شد. هرچند او دچار 9درصد سوختگی شده و به صورت و کمرش آسیب زیادی وارد شده بود اما چشمانش از این حمله اسیدی مصون مانده بود.
از سوی دیگر در جریان تحقیقات پلیس معلوم شد عامل اصلی اسیدپاشی پسری 21ساله است که در همسایگی خانه پدری ماهان زندگی میکند. او با همدستی نوجوانی 16ساله دست به این کار زده بود. با اینکه همدست اسیدپاش دستگیر شد اما او به مکان نامعلومی گریخته بود. چند روز از این حادثه میگذشت که کارآگاهان به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد جوان اسیدپاش به تهران گریخته است، اما هنوز مخفیگاه وی برای پلیس نامعلوم بود.
در این شرایط یکی از اعضای خانواده جوان اسیدپاش با وی تماس گرفت و برای اینکه او را به اسلام آباد بکشاند مدعی شد اتفاقی برای ماهان نیفتاده است. به همین دلیل جوان اسیدپاش با این تصور که پلیس بهدنبال دستگیری او نیست به اسلامآباد برگشت اما دقایقی بعد دستگیر شد.
او در جریان اعترافاتش گفت: چند روز قبل از این حادثه با ماهان در کوچه چشم تو چشم شدم و احساس کردم او به من بد نگاه میکند. من که در یک باتریسازی کار میکنم مقداری اسید از آنجا برداشتم و تصمیم گرفتم ماهان را ادب کنم. روز حادثه همراه یکی از دوستانم با موتور سد راه او شدیم و من مقداری اسید روی او ریختم و فرار کردیم.
- در بیمارستان
دستگیری جوان اسیدپاش در حالی است که ماهان از چند روز قبل در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شده و روزهای سختی را میگذراند. حالا او در آخرین روزهای سال تحصیلی به جای رفتن به مدرسه در بخش سوختگی بستری است و چشم به تلاش پزشکان دارد.
پدر ماهان که از روز حادثه تاکنون همراه پسرش است مدام در تکاپوست تا شرایط بهتری برای درمان پسرش فراهم شود. او به همشهری میگوید: «ما هیچ خصومتی با جوان اسیدپاش نداشتیم. خانه آنها 5خانه آن طرفتر از خانه ماست. او میگوید پسرم به او نگاه چپ کرده است درصورتی که پسر من 11ساله و دانشآموز است و اهل دعوا و دردسر نیست.» او ادامه میدهد: «من که بهجز ماهان 2فرزند دیگر هم دارم با سختی زیادی آنها را بزرگ کردهام و با کاسبی و دستفروشی شکم زن و بچهام را سیر میکنم اما جوان اسید پاش با نامردی تمام این بلا را بر سر پسرم آورده است.
از آن روز تا حالا ماهان یک لحظه آرام و قرار ندارد و درد میکشد؛ آنطور که میگویند درمان اسیدپاشی هزینه زیادی دارد اما من نمیدانم در این وضعیت چطور باید هزینههای درمان پسرم را تامین کنم. او جلوی چشمانم ذره ذره آب میشود و من جز اشک ریختن نمیتوانم کاری انجام دهم.» آنطور که او میگوید قرار است امروز(شنبه) ماهان تحت عمل جراحی پیوند پوست قرار گیرد.
او ادامه میدهد:« پزشکان گفتهاند میخواهند از پای ماهان تکهای پوست بردارند و به پشتش که با اسید سوخته پیوند بزنند. این چند روز درمان پسرم با بیمه سلامت انجام شده اما معلوم نیست بیمه همه هزینههای او را قبول کند. از روز حادثه تا به حال درگیر درمان پسرم بودم اما در نخستین فرصت از جوانی که این بلا را بر سر جگرگوشهام آورده شکایت میکنم تا مجازات شود.»
نظر شما