عباس ثابتی‌راد:نامش طلای کثیف است. بنابراین باید خیلی خوشحال باشیم که تولید طلای کثیف‌مان کم هم نیست.

زباله

در واقع هر شهروند تهرانی در هر روز تقریبا 900 گرم طلای کثیف تولید می‌کند. باید بپذیریم که این یعنی ثروت. اما هنگامی که فقط ظرفیت بازیافت 20درصد از آن در تهران وجود دارد، به چه معناست. طبیعی است که عده‌ای دیگر هم بیایند و سهم خودشان را بردارند و ببرند. نمی‌شود که طلا روی زمین بماند.

ماجرای زباله دزدی یا همان زباله‌گردی ماجرای دور و درازی است. قرار نیست حتما به سراغ جامعه‌شناسان یا کارشناسان اقتصاد شهری برویم تا آنان برایمان ابعاد این پدیده را تشریح کنند. فقط کافی است نگاهی به اطرافمان بیندازیم. دیدن این همه زباله در اطراف‌ما می‌تواند مبنای یک شغل باشد.

سطل‌های زباله که همواره جلوه‌ای از زشتی‌های زندگی شهری بوده سال‌هاست منبع درآمد بسیاری شده‌است و بسیاری از افراد با به خطر انداختن سلامت خود به‌دنبال تامین نیازهای مالی از دورریختنی‌های شهروندان هستند.

جست‌وجو در زباله‌ها یکی از جلوه‌های زندگی شهری شده است. بسیاری از آثار هنری برجسته اعم از رمان‌های بزرگ و یا آثار سینمایی برجسته همیشه صحنه‌ای را درون خود جای داده که در آن فردی در زباله‌ها در حال جستن است. در واقع زندگی مدرن شهری در کنار تمام مزایای خود معایبی هم دارد. مسلما این تصاویر در آثار هنری برجسته به نوعی ذکر معایب زندگی مدرن است. در طول سال‌های گذشته هم عمدتا هنرمندان بسیاری با آراستن ظاهر خود به شکل افرادی که زباله‌گرد هستند نوعی اعتراض اجتماعی را شکل داده‌اند.

گروه‌های موسیقی بسیاری که هر کدام با نگاهی اعتراضی به پدیده‌های اجتماعی می‌نگریستند همواره به قشری که در زباله‌ها به‌دنبال مایحتاج خود بوده‌اند به‌عنوان یک سمبل منفی اجتماعی توجه و نگاه انتقادی خود را به جامعه از این دریچه مطرح می‌کردند. ماجرایی که در دهه‌های 70 و 80 میلادی موجب شکل‌گیری جریان‌های مختلف اعتراضی شد. همه این ماجراها به‌دلیل تصویر بارز افرادی بود که در میان زباله‌ها و مخازن زباله برای امرار معاش می‌پرداختند.

در واقع می‌توان گفت که زباله‌گردها در کشورهای توسعه‌یافته بدون آنکه بخواهند نهضت‌های اعتراضی اجتماعی مختلفی را شکل دادند. نهضت‌هایی که تا به امروز همچنان ادامه دارد و هر از گاهی می‌توان حضورش را در عرصه‌های اجتماعی دید. در ایران نیز بسیاری از هنرمندان با تکیه بر زندگی شهری و فعالیت زباله‌گردها در شهر جریان‌های گسترده‌ای در عرصه‌های هنری برای حمایت از زباله‌گردها داشته‌اند.

  • آنان به میل خود زباله‌گردند

می‌توانیم نگرانشان باشیم. می‌توانیم آنان را اقشار رنجدیده بدانیم. می‌توانیم از وضعیت آنان اظهار تأسف کنیم و به مانند همه هنرمندان حساس و نگران دهه‌های گذشته اروپایی آنان را مظهر افول زندگی شهری بدانیم. حتی می‌توانیم به نهادهایی مانند شهرداری و نیروی انتظامی به‌خاطر برخورد با آنها اعتراض کنیم. موضوع اما چیز دیگری است. آنها خودشان دوست دارند و علاقه‌مندند که به این شغل ادامه دهند.

درست مانند کودکان کار خیابانی. واقعیت این است که درآمد آنان آنقدر هست که شاید با آن سطح تحصیلات و توانایی نتوانند به همان اندازه کسب کنند. در واقع جبر جامعه ممکن است که آنان را به این کار کشانده باشد، اما این نکته نباید فراموش شود که تداوم این کار و توسعه آن خواست خود آنان است. می‌توانیم به‌عنوان یک شهروند مسئول این فرضیه را به سرانجام برسانیم. به‌عنوان مثال می‌توانیم به آنان کاری در خور تحصیلات و توانایی‌شان پیشنهاد کنیم و آنگاه منتظر پاسخ‌شان باشیم.

یعنی به‌جای آنکه برای آنان دلسوزی کنیم و آنان را آسیب‌دیدگان اجتماعی بدانیم، برخورد واقعی و به دور از احساسات با آنان شاید بتواند ابعاد فعالیت آنان را روشن کند. آنان به جبر جامعه زباله‌گرد شده‌اند. اما به‌خاطر درآمد بالا و بی‌دردسر به این کار ادامه می‌دهند و درآمدشان از بسیاری از افراد عادی نیز بیشتر است. واقعیت این است که آنان نیز شهروندان این جامعه‌اند و کارشان هم زباله‌گردی است. یا به‌صورت قانونی یا غیرقانونی.

  • تقی‌آباد؛ مقصد زباله‌های پلاستیکی

بسیاری از شهروندان ممکن است از این سطور رنجیده‌خاطر باشند. اما فقط کافی است سری به محله تقی‌آباد در منطقه18 بزنید. اقتصاد غیر‌قانونی بزرگی در این محدوده از شهر در جریان است. زباله‌گردها همه آنچه در طول جست‌وجویشان در شهر به‌دست می‌آورند را به تقی‌آباد می‌برند.

جایی که مافیای زباله‌های خشک شکل گرفته‌ و بخش تاریک شهر را تشکیل داده‌است. زباله‌گردها، این روزها بیشتر از هر زمانی در شهر جلوه‌گر هستند، اما نباید فراموش کنیم که درآمد آنها اندک است. آنها اگرچه در معرض بیماری‌های بسیاری هستند، اما با جداسازی زباله‌های خشک به‌ویژه زباله‌های پلاستیکی هم برای خود درآمدی کسب می‌کنند و هم باعث می‌شوند تا بخش عمده‌ای از زباله‌هایی را که قرار است در اختیار مدیریت شهری قرار گیرد زودتر از کف شهر جمع می‌کنند.

  • مفقود شدن 15درصد از زباله‌های شهر

تا زمانی که فرهنگ تفکیک و دفع صحیح زباله از سوی شهروندان رعایت نشود، نمی‌توان با زباله دزدها یا زباله‌گردها برخورد کرد. اگرچه آمار و ارقامی از تعداد زباله‌گردها و میزان سود ناشی از زباله وجود ندارد، اما آمارهای غیررسمی تشکل‌های زیست‌محیطی حکایت از سرقت حدود ۱۵درصد از زباله‌های شهر تهران دارد. این در حالی است که تفکیک نشدن زباله‌های قابل بازیافت از یکدیگر و دفع آنها در روز که لابه‌لای آن زباله‌های دارای ارزش و قابل استفاده وجود دارد موجب شده تا زباله‌گردها در این روزها فعالیت چشمگیری داشته باشند. این مسئله سبب شده تا کنترل شهرداری بر زباله‌گردها سخت‌تر شود.

  • اولین حلقه بازیافت غیربهداشتی

70هزار مخزن شهری در بخش‌های مختلف شهر این روزها محل حضور زباله‌گردهاست. افرادی که برای یافتن مواد دارای ارزش و قابل بازیافت تمامی این مخازن را زیر رو می‌کنند تا شیء مورد نظر خود را بیابند. زباله‌های دزدیده شده پس از جمع‌آوری از سطح شهر توسط زباله‌گردان راهی کارگاه‌های زیر زمینی بازیافت جنوب شهر می‌شوند و پس از مدتی، تبدیل به مواد مصرفی شده و راهی خانه‌های مردم می‌شود. در واقع زباله‌گردها بخشی از چرخه طبیعی بازیافت زباله را تشکیل می‌دهند و در این راه‌ سود قابل توجهی هم به‌دست می‌آورند. بنابراین طبیعی است که همواره پدیده‌ای به‌نام زباله‌گردی در تهران وجود داشته باشد. مگر‌آنکه عزمی جدی برای کنترل و جلوگیری از آن به‌وجود بیاید.

  • نه شهرداری،‌نه نیروی انتظامی

ماجرا ساده است. از طرفی به‌لحاظ قانونی افرادی که زباله‌ها را جست‌وجو می‌کنند مواد قابل بازیافت را از آن جدا می‌کنند، دزدی نمی‌کنند. بنابراین نباید به آنها عنوان دزد داد؛ چرا که زباله متعلق به شخصی خاص و یا نهادی مشخص نیست. زباله مالکیت فرد و یا ارگانی را ندارد. بنابراین فعالیت این افراد دزدی تلقی نمی‌شود. خیلی ساده‌است که محملی قانونی برای مبارزه با آنان وجود نداشته باشد و همچنان آنان به فعالیت خود در سطح شهر ادامه دهند.

  • چهره زشت شهر

از سویی نباید فراموش شود هر شهر با تصاویر عمومی شهروندانش می‌تواند برای خود اعتبار کسب کند. تردیدی نیست که زباله‌گردها باعث زشت شدن چهره عمومی شهر می‌شوند. گیرم که خودشان از اینکه در میان زباله‌ها به‌دنبال اشیای بازیافتی باشند احساس بدی نداشته باشند.

اما بسیاری از شهروندان شهر با دیدن این تصاویر تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند. تردیدی نیست که فعالیت این افراد به مانند کودکان کار و خیابان موجب آلوده و زشت شدن سیمای شهری می‌شود. بنابراین باید برای ساماندهی آنان و ایجاد ظاهری مناسب ‌برایشان چاره‌ای اندیشید اگرنه شغل‌شان ممکن است برایشان بسیار درآمدزا باشد که هست. یا بسیاری از این افراد از این طریق به درآمدهای قابل‌توجهی دست‌یافته باشند که یافته‌اند.

  • کشوری با 50 هزار تن زباله

در ایران با جمعیت حدود 80میلیون نفر روزانه بیش از 50هزار تن زباله تولید می‌شود که هزینه‌های جمع‌آوری و دفع آنها تنها در شهرها روزانه حدود 21میلیارد تومان برآورد می‌شود. در سال‌های اخیر بازیافت بی‌رویه (زباله دزدی) به‌علت تنوع مواد در عدم‌مدیریت صحیح و نیز محدودیت ورود مواداولیه خطرات و بحران‌های بهداشتی خاصی را در کشور به‌وجود آورده است. بخش عمده این خطرات به‌خاطر فعالیت افرادی است که به‌عنوان زباله دزد حلقه اول چرخه بازیافت غیربهداشتی را تشکیل می‌دهند.

کد خبر 405582

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha