دولت یازدهم و دوازدهم برخاسته از یک فرایندی بود که در 8سال قبل از آن رخ داد و اجماع اصلاحطلبها، اصولگراهای معتدل و بخش عمدهای از روشنفکران و رسانهها و مردم را با خود داشت. در زمان روی کار آمدن حسن روحانی، جامعه ارزیابیهایی را از دولت قبل و فراز و نشیبهای کشور داشت.
نیازی که در کشور احساس میشد بازسازی جدی در عرصههای داخلی و خارجی بود. دولت روحانی در دوره قبل 2هدف را برای خودش برنامهریزی کرده بود؛ یکی سیاست خارجی و دیگری ساماندادن به مسائل اقتصادی که شامل کاهش تورم، حمایت از تولید و... بود.
در این میان درخصوص سیاست خارجی و در برجام دولت توفیقات خوبی را کسب کرد هر چند در اجرا با مشکلاتی روبهرو شد اما اصل قضیه این بود که توانست ایران را از بحران بیرون آورد و نوعی اطمینان و احساس امنیت داخلی ایجاد کند که این موضوع تحقق پیدا کرد.
در مورد مسائل داخلی هم دولت جلوی تنشهای سنگین اقتصادی را گرفت و نوعی ثبات اقتصادی ایجاد شد، هر چند این ثبات با نوعی رکود اقتصادی مواجه شد. با وجود این مردم در دوره دوم انتظار دارند که دولت دوران ساماندهی را سپری کرده باشد و به مسائل ملموستر جامعه بپردازد. مهمترین مسئله فراروی جامعه ما مسئله اقتصادی است بهخصوص بحث اشتغال؛ دولت باید تلاش کند با سرعت و اطمینان بیشتری اشتغال را سر و سامان بخشد.
تورم جدی بیکاری در سطح مردم عادی و فارغالتحصیلان دانشگاهها باید حل شود و این یکی از مسائل مهمی است که دولت به آن باید توجه ویژهای داشته باشد چراکه جامعه نیاز به فعالیت، گردش پول و امید به آینده در عرصه زندگی دارد. یک بخش مهم دیگر توجه به نسل جوان است و به این اولویت باید بهعنوان یکی از مهمترین مسائل ملی نگاه شود.
بخشی از ناملایمات و اعتراضات مردمی که سال گذشته با آن روبهرو بودیم، مربوط به مسائل اقتصادی و نیاز نسل جوان به اشتغال بود. اگر در این زمینه گامهای جدیتری برداشته شود، به انسجام ملی کمک میکند؛ چراکه یکی از شاخصههای انسجام در یک دولت، کارآمدی آن است. هر قدر دولت بتواند در مسائل اجتماعی مردم نقش مؤثرتری ایفا کند، از نظر ذهنی کارآمدتر تشخیص داده میشود و همین مسئله میتواند به انسجام ملی کمک کند.
علاوه بر اینها چالش دیگری که دولت هماکنون با آن روبهروست و پیشبینی هم میشد، خروج آمریکا از برجام است که نگرانیهای بیش از حد را در جامعه ایجاد کرده است؛ هماکنون درخصوص مسئله ارز، رکود اقتصادی و افزایش برخی قیمتها مسائلی وجود دارد که ارتباط مستقیم با برجام داشته و دولت باید با اقدامات مناسب مردم را از نگرانی خارج کند و جو روانی آرام بر جامعه حاکم شود.
بهنظر میرسد که سیاست آمریکا دست گذاشتن روی همین مشکل جدی جامعه است چراکه جامعه ما نیازمند مسئله رشد اقتصادی و حل مسئله مالی است و آمریکا با همین نگاه کشورمان را تحت فشار قرار داد و در همین عرصه ورود پیدا کرد که همه ابعاد جامعه تحتتأثیر آن قرار گرفتند. اما برای عبور از این گردنه باید وفاق، انسجام اجتماعی و تحلیل درست از جامعه داشته باشیم و بدانیم که چطور باید از این مشکل عبور کنیم؛ موضوعی که نیازمند همزبانی و همراهی همه قوا و آحاد جامعه است.
متأسفانه با وجود اینکه همزبانی در مسئله برجام مسئله مهمی است اما در برخی برخوردها در طول روزهای گذشته شاهد بودیم که بخشهایی از مدیریت جامعه و حاکمیت واکنشهای مناسبی نداشتند و به جای اینکه به سمت همدلی بیشتر برویم، عدهای تلاش خوبی را که دولت برای ساماندهی برجام با شرایط جدید انجام داد، نادیده گرفتند و به تضعیف دولت پرداختند؛ نکتهای که به جز ایجاد تنش و نگرانی در جامعه حاصل دیگری نداشت؛ آن هم در زمانی که بیش از هر وقت دیگر کشور به وفاق ملی نیاز دارد.
همبستگی در جامعه نقش مهمی در عبور از مشکلات دارد و این یکی از نکاتی است که ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دارد و ازجمله اولویتهایی است که دولت باید کوشش کند در سطح بزرگان جامعه و قوای سهگانه و نهادها بهوجود بیاورد. دولت باید به جامعه اطمینان بدهد که در عین حال که با شرایط سختی روبهرو هستیم، با همدلی و مشارکت میتوانیم از این شرایط عبور کنیم.
علاوه بر اینها سامان دادن به مسائل و آسیبهای اجتماعی هم باید از دیگر اولویتهای دولت حسن روحانی در سال آینده و سالهای بعد تا پایان کار دولت دوازدهم باشد. پدیده آسیبهای اجتماعی ناشی از طلاق، اعتیاد، حاشیهنشینی، افزایش افسردگی، ناامیدی و... در عرصههای مختلف جامعه را آزار میدهد و اگر یک همگرایی برای ساماندهی آنها ایجاد نشود، جامعه با مخاطرات جدی روبهرو میشود. برای حل این مسائل همه قوا باید دست بهدست هم بدهند و در ابتدا در عرصههای اجتماعی، امید اجتماعی تقویت شود. شناخت حساسیتهای جامعه مسئله بعدی است که باید به آن توجه ویژه صورت گیرد.
در شرایط کنونی کشور، باید کینهها و مرزبندیهای غیراصولی را که در گذشته وجود داشت، رفع کرد. قطعا اگر گامهای جدی در گفتوگوی ملی بین جناحهای مختلف، احزاب، مردم و... صورت گیرد و از دل آنها رویهها و اقدامات عملی استخراج شود، شاهد کاهش بسیاری از مشکلات و تنشها و افزایش همبستگی اجتماعی خواهیم بود.
جامعه ما ظرفیتهای خوبی دارد که از آنها بهخوبی استفاده نمیشود یا گاهی بخشی از ظرفیتها در مقابل ظرفیتهای دیگر قرار داده میشود درحالیکه باید از همه ظرفیتها، افکار عمومی و نظر رسانهها و... استفاده شود؛ وقتی جامعه شاهد باشد که مورد توجه قرار میگیرد و در سرنوشت کشور سهم دارد، آن زمان است که شاهد افزایش مشارکتهای اجتماعی، تدبیر و خرد جمعی و درنهایت نشاط و شادی در جامعه خواهیم بود.
نظر شما