اما باید با تأسف گفت که انتخابات ریاستجمهوری در کشورهای آفریقایی اغلب منبع بحرانها و مخالفتهای مرگبار بوده است، اگر چه برخی کشورها نیز موفق شدند جابهجایی قدرت نسبتا آرامی را تجربه کنند.
در کنیا در روزهای اخیر که چند صد تن قربانی درگیریهای قومی و انتخاباتی بعد از ابقای مخالفت برانگیز موای کیباکی در کرسی ریاستجمهوری شده اند، دورههای انتخاباتی صحنههای خشونتهای مرگبار بوده است.
در سال 2002 کیباکی در قالب یک جابهجایی قدرت آرام رئیسجمهورشد، اما رأی گیریهای سالهای 1992 و 1997 با خشونتهای سیاسی و قومی مواجه بوده است. در خشونتهای این روزها نیز ما شاهد ادامه همان رقابت جوییهای قومی بر پایه فقر اقتصادی هستیم.
رشد متوسط اقتصادی 5در صدی در دوره ریاستجمهوری کیباکی به کمک محلات فقیر نشین شهرها که صحنه اصلی درگیری هاست، نیامد تا جرقه تشکیک قوی به سلامت برگزاری انتخابات زده شود.
در کشورهای دیگر آفریقا، در نیجریه سال 1993 دولت نظامی فدرال انتخابات ریاستجمهوری را ابطال کرد. آبیولا نامزد حزب ترقی خواه سوسیال دمکرات که پیروزی اش را اعلام کرده بود، در سال بعد از آن زندانی شد و در آنجا جان باخت.
در آوریل 2007 انتخاب عمر یارادوآ بهعنوان رئیسجمهور نیجریه با خشونتها و نارضایتی ناظران مستقل همراه بود.
در توگو در سال 1998 ژنرال ناسینگبه ایادما برنده ریاستجمهوری اعلام شد، اما اعتراضات مخالفان که ژیل کریس المپیو را برنده میدانستند، به آسمان رفت. پیروزی پسر وی در سال 2005 نیز با خون بیش از پانصد نفر آبیاری شد.
واقعیت این است که جدای از مشکلات اقتصادی و ارتش - بیکاران در کشورهای مختلف آفریقایی که در این موقعیتها نقش موتورهای محرکه خشونتها را ایفا میکنند- دو عامل داخلی و خارجی همواره منبع و هدایت گر درگیریها هستند.
اتکا بر هویتهای قبیلهای که همچنان در آفریقا تحت الشعاع هویت ملی قرار دارد و اغلب با هویت گرایی دینی تقویت میشود، در بعد داخلی برهم زننده امنیت شکننده کشورهایی در مقاطع حساس انتخاباتی هستند. در مقیاس خارجی استعمارگران سابق و صاحبان منافع امروز در کشورهای آفریقایی، هیچگاه در تحولات عمده این کشورها بدون نقش آفرینی باقی نمیمانند.
در آنچه به اوضاع امروز کنیا مربوط میشود، کم نیستند تحلیلگرانی که عقیده دارند این کشور اکنون صحنه رقابت جویی انگلیس بهعنوان استعمارگر سابق و آمریکا بهعنوان متحد امروز در مبارزه با تروریسم است. این تحلیلگران به مخالفتهای دولت انگلیس با کیباکی در کنیا و حمایت آمریکا از این یکی استناد میکنند.
بر این اساس بهنظر میرسد کلید حل بحران کنیا در مقطع فعلی بیش از آنکه در دستان کیباکی و اودینگا قرار داشته باشد، در آن سوی مرزهای کنیا و شاید نزد جامعه بینالملل وجود دارد.
با همه این احوال یک نکته مسلم است: سیدو جارا، نخست وزیر اسبق ساحل عاج، یک بار در مصاحبهای گفته بود در آفریقا جوانهایی هستند که تا سن 35 سالگی حتی اولین شغل شان را نیز تجربه نکردهاند. شاید همین یک جمله عمق مشکلات آفریقا و سنگینی مسئولیت جامعه بینالمللی را به خوبی بیان کند.