در این شماره بحث اصلی در خصوص آمریکا وسیاستهای خارجی این کشور است. برای این بخش، مهندس شیخ عطار، قائم مقام وزارت امور خارجه، دکتر محمود واعظی، معاون پژوهشهای سیاست خارجی مرکز مطالعات استراتژیک، علی اصغر محمدی، سردبیر همشهری دیپلماتیک، دکتر ابراهیم متقی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه تهران، دکتر سید محمد کاظم سجادپور، عضو هیئت علمی دانشکده روابط بینالملل، دکتر مصطفی ملکی، علیرضا آیتی و تنی چند از دیگر کارشناسان یادداشتها و مقالاتی ارائه کردهاند.
از دیگر مقالات این شماره میتوان به مقالهای با عنوان" پیامدهای انتشار گزارش برآورد اطلاعات ملی آمریکا در مورد ایران"، نوشته کاظم غریبآبادی، "موقعیت اروپا و آمریکا در خاورمیانه" اثر دکتر احمد نقیبزاده، "علل و پیامدهای ترور بوتو" نوشته دکتر نوذر شفیعی، "تاملی در دروغپردازیهای خبری در مورد آفریقا" به قلم دکتر عباس لقمانی، "سیاست خاورمیانهای اتحادیه اروپا" نوشته کنعان داغچی، اشاره کرد.
در سرمقاله این شماره از همشهری دیپلماتیک با عنوان "راهبرد ناکام" آمده است:
ایالات متحده آمریکا پس از جنگ دوم جهانی، همواره خاورمیانه را یکی از اولویتهای سیاست جهانی خود بهشمار میآورد.
حفظ موجودیت اسرائیل توأم با تلاش برای برتریبخشیدن به نقش آن در منطقه و همچنین تضمین جریان صدور نفت، 2 محور مهم سیاست خاورمیانهای آمریکا بهشمار میرفت.
فضای حاکم بر مناسبات 2 قطب جهانی، در مدیریت خاورمیانه متجلی بود. بنابراین ملاحظه میشود که مجموعه اقدامات صورتگرفته از سوی کشورهای عربی علیه اسرائیل، نتوانست پیروزی چشمگیری را درپی داشته باشد.
اما با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، خاورمیانه وضعیت دیگری یافت؛ دیگر کنترل تحرکات ضداسرائیلی و محدودکردن آن، در حیطه تواناییهای نظام در حال گذار جهانی نبود.
رفته رفته متحدان آمریکا روند روبه ضعفی را آغاز کردند. این تحول درحالی صورت میگرفت که جریانهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی بهطور روزافزونی قوی میشدند.
با خروج نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان -که درواقع نخستین شکست تاریخی آن نیز بهشمار میرفت- موازنه قوا به نحو بیسابقهای به سود جریانهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلی در منطقه تغییر یافت.
بدین ترتیب آمریکا برای پاسداری از منافع خود، دیگر نمیتوانست به متحدان منطقهای خود تکیه کند و لاجرم باید مستقیما در خاورمیانه حضور مییافت.
این حضور گرچه تا این لحظه توانسته است تا حدی موازنه میان 2 جریان درگیر در یک نبرد سرنوشتساز را برقرار سازد اما هیچ نشانهای از امکان موفقیت آمریکا در دستیابی به اهدافش مشاهده نمیشود.
شاید در کنار مجموعه گستردهای از ناکامیها که آمریکا با آن مواجه شد و خود بدان اعتراف دارد، بتوان به یکی از اصلیترین عوامل قدرت آن که انعطافپذیری بسیار بالا باشد، اشاره کرد که در این چند سال نیز همواره یاریگر آن بوده است.
روزگاری آمریکا از خاورمیانه بزرگ سخن به میان آورد که میبایست بر محور دموکراتیزه کردن و توسعه اجتماعی- اقتصادی شکل میگرفت.
سپس با گذر زمان به این نتیجه رسید که دموکراتیزه کردن خاورمیانه به منزله حاکمیت خط و منش مخالفان آمریکا بر منطقه خواهد بود که پیروزی جنبش حماس در فلسطین، نمونه بارز این حقیقت به شمار میآید.
بنابراین دیگر بار مصالحه با حکومتهای استبدادی را حتی پررنگتر از گذشته در پیش گرفت تا از منافع خویش پاسداری کند.
با اینکه خانم رایس از سیاست ایجاد «بینظمی سازنده» در خاورمیانه سخن به میان آورد اما این سخن فقط یک بار بیان شد و دیگر تکرار نشد. تغییرات پیدرپی در سیاستهای آمریکا در عراق عیانتر از آن است که نیاز به بیان مجدد داشته باشد.
در فلسطین نیز سردرگمی حاکم بر سیاستهای اسرائیل بهویژه پس از تسلط حماس به غزه، صهیونیستها و آمریکا را در یک بنبست گرفتار کرده است.
اما لبنان که میتوان آن را گرانیگاه نبرد در خاورمیانه بهشمار آورد، بزرگترین شکست را برای آمریکا و اصلیترین متحدش- یعنی اسرائیل- رقم زد تا سرآغاز افول موقعیت آمریکا در منطقه باشد.
اینک باید دید آیا انعطافپذیری در نحوه تعامل با ایران به یاری آمریکا خواهد شتافت یا اینکه اصرار بر سیاستهای گذشته، شکستهای دیگری را برای آن رقم خواهد زد.
نظر به اهمیت بررسی تغییرات ایجاد شده در سیاستهای خاورمیانهای آمریکا- که از ناکامی راهبرد آن ناشی میشود- پرونده ماه همشهری دیپلماتیک بدان اختصاص مییافت.
شماره دیماه همشهری دیپلماتیک به قیمت 400 تومان نیمه این دی ماه توزیع شدهاست.