کشورهای ثروتمند که از آثار جهانیشدن بر شهروندان کممهارت خود بیمناک هستند، مبالغ کلان و انرژی سیاسی قابل توجهی را صرف آموزش کردهاند. در ایالات متحده، اعلام شده است که هیچ بچهای جا نخواهد ماند.
معلوم نیست آیا این برنامه که در سال 2002 توسط جورج بوش اعلام شد، استانداردها را افزایش داده یا تأثیری نداشته است و این موضوع در انتخابات ریاستجمهوری سال 2008 موضوع مهمی خواهد بود. سال آینده، در انگلیس شرایط جدیدی برای صلاحیت تحصیلی در نظر گرفته میشود که تحصیل حرفهای و علمی را در هم میآمیزد.
در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (اوایسیدی)، میانگین بودجه تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی بین سالهای 1995 تا 2004، 40 درصد افزایش یافت.
این کار تأثیری قابل اندازهگیری در نتیجه نداشته است. تازهترین گزارش از سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نشان میدهد میانگین پیشرفت تحصیلی تا حد زیادی یکنواخت مانده است.
گزارش یادشده که تازه منتشر شده است، پیشرفت 400 هزار نوجوان 15 ساله را در 30 کشور عضو سازمان یادشده و 27 کشور غیرعضو از نظر کسب مهارتهای خواندن، ریاضیات و علوم مقایسه میکند. این کشورها روی هم رفته 87 درصد اقتصاد جهان را در دورههای پیشین در سالهای 2000 و 2003 این گزارش به اندازهگیری خواندن و ریاضیات اختصاص داشت.
در رأس فهرست نتایج، برخی اسامی قدیمی وجود دارد: فنلاند طبق معمول از نظر برتری کلی در صدر فهرست قرار گرفت و پس از آن کره جنوبی (با بهترین نتیجه در خواندن) و هنگ کنگ جا گرفتند. کانادا و تایوان هم موقعیت مناسبی داشتند و پس از آنها استرالیا و ژاپن قرار گرفتند. در پایین فهرست مکزیک دیده میشود که ضعیفترین عضو این مجموعه است، هر چند که از نظر ریاضیات پیشرفت کرده است. در آمریکایی لاتین، شیلی سرآمد کشورها بود.
این خبر بدی برای ایالات متحده است. میانگین بازده تحصیلی در این کشور بر اساس معیارهای جهانی ضعیف بود. مدارس آن فایده متوسطی برای دانشآموزان زرنگ آن دارد، ولی برای دانشآموزان ضعیف اصلاً سودمند نیست. یک چهارم نوجوانان 15 ساله به حد اولیه توانایی علمی نمیرسند (این نسبت در کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی یک پنجم است).
آندریاس شلایخر رئیس بخش آموزش این سازمان گفت آمریکاییها تازه به ابعاد کاری که در برابرشان است، پی میبرند. برخی ایالتها مایل هستند ارزیابی جداگانهای از آنها به عمل آید.
این نتایج برای انگلیس نیز نگرانکننده است. این کشور بهدلیل ضعف نمونه ارائهشده از مطالعه سازمان در سال 2003 کنار گذاشته شد. این امر باعث شد آنچه اکنون عیان شده است، پنهان باشد:
اینکه نتایج عالی این کشور در سال 2000 که باعث شد انگلیس در مهارت خواندن در مکان هفتم و در علوم و ریاضیات بالاتر از میانگین قرار بگیرد، یک خطای آماری بود. این بار انگلیس در این سه حیطه در رتبهای بسیار پایین قرار دارد.
تحلیلگران سازمان و مقامات انگلیس به خبر خوب آن نیز توجه میکنند: مهاجران نسبتاً بازده خوبی دارند و 3 درصد دانشآموزان انگلیسی بازده بسیار خوبی در حوزه علوم دارند که این نسبت در کشورهای عضو سازمان یک درصد است. این نتایج برای دولتی که مدعی است یک دهه آموزش در رأس دستور کار آن قرار داشت، موجب سرافکندگی است.
جایزه بهبودی به لهستان تعلق گرفت که در سال 2000 وضعیت خوبی نداشت. موفقیت این کشور نشاندهنده افزایش بودجه نیست، بلکه مبین اصلاحات موفقیتآمیز در سال 1999 است که براساس آن رویه گزینش زودهنگام پایان یافت. تا زمان مطالعه دوم در سال 2003، پیشرفتهای لهستان در زمینه آموزش مشهود بود و این بهبود به قدری چشمگیر بود که آماردانان سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در محافل خود گفتند دو مورد پیشرفت نشاندهنده روند جدیدی نیست و تصمیم گرفتند منتظر دوره بعدی مطالعه باقی بمانند تا ببینند چه اتفاقی میافتد.
پیشرفتهای بیشتر هر گونه شک و شبهه را در این زمینه از بین برد و بنابراین، بچههای لهستانی گواه این امر هستند که قرار دادن دانشآموزان در مدارس مختلف بر اساس توانایی، سودی ندارد. به عبارت دیگر، به دانشآموزان ضعیف لطمه میزند، بدون آنکه به نفع سایرین باشد. باربارا ایشینگر، مدیر بخش آموزش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، گفت: ما یاد گرفتهایم که میتوان با قرار دادن دانشآموزان ضعیفتر در محیطهای دشوارتر نتیجه گرفت.
بهنظر میرسد اعطای اختیار مدرسه به مسئولان آن، باعث میشود موقعیت آن کشور در رقابتگاه بینالمللی بهبود یابد. مدیران مدرسه میتوانند اختیار تعیین بودجه، تعیین مشوقها و استخدام آموزگاران و پرداخت حقوق آنان را داشته باشند. انتشار نتایج مدرسه نیز سودمند است. اما مهمتر از این دو آموزگاران با کیفیت بالاست. یک عامل مشترک در میان کشورهایی که بهترین بازده را داشتند، این است که آموزگاران آنها از میان برترین فارغالتحصیلان انتخاب میشوند.
عامل مشترک دیگر این است که بهبود معیارهای آموزشی به نفع تمام دانشآموزان تمام میشود. بهطور کلی، به استثناء ایالات متحده و انگلیس، یا همه دانشآموزان منتفع میشوند یا هیچ کدام. در کشورهایی که بسیاری از دانشآموزان پیشرفت میکنند، عده اندکی عقب میمانند.
یک ویژگی تحقیق امسال تلاش برای تعیین چگونگی تأثیرگذاری تفاوت بین مدارس و تفاوت درون مدارس بر عملکرد دانشآموزان بود. در آلمان تفاوت بین مدارس زیاد است، زیرا بیشتر مدارس بچهها را بر اساس توانایی انتخاب میکنند. اما نتایج در برخی کشورها مانند ژاپن به شدت متفاوت است. در عوض در فنلاند که در صدر فهرست قرار دارد، تفاوت بین مدارس اندک است.
چه کار میتوان کرد که دانشمندان جوان شکفته شوند؟ این گزارش میافزاید آموزگاران برجسته، زمان فراوان برای صرف در درس مورد نظر و شکوفا کردن اشتیاق بچهها با ایجاد باشگاهها، رقابتها و رخدادهای فوق برنامه عناصر مورد نیاز است.
آخرین توصیه گزارش – برانگیختن علاقه دانشآموزان به موضوع درسی با استفاده از فعالیتهای جذاب – با یک احتیاط همراه است: علاقه به علوم به معنای مهارت در آن نیست.
نیمی از دانشآموزان مکزیکی به سطح ابتدایی سواد علمی نمیرسند، اما ارزشی که برای علوم قائل میشوند، تقریباً بیش از هر کشور دیگری است. و در سراسر جهان، هر چقدر که دانشآموزان کمتر درباره علوم بدانند، درباره حل مشکلات زیستمحیطی جهان خوشبینتر هستند.
اکونومیست - 26 دسامبر 2007