به گزارش ایسنا، پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی به نکات هفتگانۀای به عنوان نمونههایی که عیناً از نوار سخنرانی ازغدی پیاده شده اشاره و پیش از پاسخ یادآور شده است: این گویندۀ محترم که سوابق خوبی دارد در مدرسۀ فیضیه در سخنرانی خود مطالبی را عنوان کرد که نشان میدهد، متأسفانه هیچ آگاهی از وضع حوزۀ علمیه ندارد، به عنوان نمونه؛
۱ـ ایشان میگوید: «ریشۀ سکولاریزم در حوزه است، سکولاریزم یعنی چه؟ یعنی تفکیک دین از حکومت و دولت و تمدن، تفکیک نظری وقتی است که شما حرفی ندارید».
این در حالی است که انقلاب از حوزههای علمیه برخاسته و الان هم مهمترین پشتیبان انقلاب حوزه های علمیه و مراجع بزرگ هستند. اگر اقلیت کوچکی در حوزه خلاف این عمل میکنند، آن را نمیشود به حوزه تسرّی داد، بیشترین شهیدان انقلاب را حوزویان دادند.
۲ـ ایشان میگوید: «شما پنج تا درس خارج ـ نه یک درس خارج فقه ـ در قم، نجف، مشهد و اصفهان دارید که پرسشها را از بیرون بگیرد».
این در حالی است که در بسیاری از دروس خارج حوزۀ علمیه مخصوصاً مراجع و بویژه حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مسائل مستحدثه را عنوان کرده و پاسخ لازم را فراهم نمودند و کتابهای زیادی در این زمینه نوشته و منتشر شده که تمام پرسشها را از بیرون گرفتهاند و لیست این کتابهای چاپ شده حداقل به یکصد و پنجاه کتاب میرسد.
۳ـ ایشان میگوید: «هنر نیست که هی طهارت و نجاست و طواف و اینها را بگویند و هزار بار گفتند و هزار و یکمین بار آنها را بگویند».
این یک نوع بیاعتنایی به فقه جواهری است که مورد توجه امام راحل(قدس سره) و همه علما بوده و هست و در همین مسائل هم حرف برای گفتن بسیار دارند که در آینده به شرح آن میپردازیم.
۴ـ ایشان میگوید: «من شنیدم هفتصد، هشتصد رساله در قم میخواهند بدهند، ما اصلاً هفتصد تا مرجع میخواهیم؟ این جور که کارخانه انبوه تولید مرجع تقلید شروع شده، این که کاری نشد؟».
اولا: این عدد کاملاً خلاف واقع است. یک دهم آن هم صحیح نیست. معلوم نیست از کجا این عدد را گرفته اند. ثانیاً: آیا تعبیر به «کارخانه انبوه تولید مرجع تقلید» توهین به مرجعیت محسوب نمیشود؟!
این گوینده محترم میگوید: «چهارتا شرح و حاشیه را میخوانی و همانها را میگویی و مرجع میشوی!».
این هم سخن عجیبی است. بزرگان مراجع بعد از ۴۰ یا ۵۰ سال به آن مقام میرسند و در گذشته هم چنین بوده است. مرحوم شیخ انصاری سخن معروفی دارد میگوید: «رسیدن به اجتهاد از طول جهاد هم سختتر است».
۶ـ ایشان میگوید: «اغلب اینهایی که میخواهند رساله بدهند، هفتصد تا و هشتصد تا و هزار تا، اغلب هیچ چیز برای گفتن ندارند، این که میگویند جمهوری اسلامی ناکارآمد است و سیستمش درست نیست، یکی همین بیسوادی هاست».
باز همان عدد بی اساس تکرار شده و از آن بالاتر هم رفته است. تعبیر به بیسوادی در مورد فضلا و مدرسین حوزه توهین آشکاری است. البته نظر ایشان توهین نبوده ولیکن خواننده از این تعبیر، توهین میفهمد. به علاوه این که گفته است سخنی برای گفتن ندارند، اتفاقا درست خلاف آن است، اگر کتابهایی که در حوزه چاپ شده مطالعه شود، نشان میدهد همه چیز برای گفتن دارند.
۷ـ ایشان میگوید: «اینها اصلاً جواب ندارند. اصلاً نمیدانند مظان پاسخگویی به این مسائل در کدام بخش قرآن و احادیث است».
این هم گفتار عجیبی است که نشان میدهد گویندۀ محترم ابدا اطلاعی درباره وضع حوزه ندارد. کدام مسأله است که در جامعه مطرح شده و جواب آن در دروس مراجع بزرگ و مدرسین سطوح عالی نیامده است. امیدواریم هنگام قضاوت، خدا را در نظر بگیریم و از روی اطلاع و بدون حب و بغض قضاوت کنیم. مایل نبودیم این مسائل تلخ بازگو شود اما اصرار جمعی از پرسشگران سایت ما، ما را وادار کرد. ما این گوینده را هرگز متهم به سوء نیت نمیکنیم، ولی سخنان مزبور برخلاف واقعیات است. خداوند عاقبت امر همه ما را ختم به خیر کند.
نظر شما